برای مشاهده نتایج کلید Enter و برای خروج کلید Esc را بفشارید.

احمدی نژاد ؛ پیش به سوی یک دیکتاتوری غیر دینی


دریغ است ایران که ویران شود

کنام پلنگان و شیران شود

ادب خوار گشت و هنر شد وبال

به بستند اندیشه را پر و بال

که تاج کیانی کند آرزو

تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

دریغ است که ایران ویران شود

کنام شریران و دیوان شود 1

مقدمه : از همان سالهای نخست حاکمیت این رژیم ؛ با نصب العین قرار گرفتن گفته های خمینی ــ در مورد ملت و ملی و ملی گرائی ــ از طرف سردمداران حاکم بر کشور ؛ ملی گرایان و هر گونه اندیشه ملی و تجلیل از ارزش های ملی به شدت سرکوب گردید و فرهنگ ؛ اقتصاد ؛ ثروت های ملی ؛ میراث های ارزشمند باستانی ؛ سمبل ها و نمادهای ملی و جان و مال ملت به تاراج رفته و مورد لگدکوبِ سم ستوران وحشی نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت .

خمینی پلید در سخنرانی 25.3.1360 گفته بود : کسانی که می خواهند ملیت را احیاء کنند در مقابل اسلام ایستاده اند ؛ اسلام آمده است که این حرفهای نا مربوط را از بین ببرد …… افراد ملی بدرد ما نمی خورد …. اسلام با ملیت مخالف است .

مرحوم مهندس بازرگان در باره تفاوت خودش ــ به عنوان یک ملی گرای ــ با خمینی در کتاب ” انقلاب در دو حرکت ” می نویسد : فرق من و آقای خمینی این است که از نظر او ایران باید در خدمت اسلام باشد ؛ در حالیکه من می گویم اسلام باید در خدمت ایران باشد .

خمینی ملعون راست می گفت اسلام ( حداقل اسلام مورد ادعای آخوندها ) با ملیت هیچ دوستی و سنخیتی ندارد . چرا که :

1 ــ اسلام معتقد به تشکیل حکومت واحد جهانی است (امت واحده ) ؛ به این اعتبار مرزهای جغرافیائی ؛ قرارداد ها و میثاق های بین المللی بین کشورها و … از نظر اسلام اعتباری ندارند . در این صورت بدون پای بندی به مرزهای مشخص جغرافیائی و مردمی که در این مرزها زندگی می کنند . واژه ملت ؛ ملیت . ملی چه معنائی می تواند داشته باشد .

2 ــ مطابق آموزه های دینی رایج ؛ جغرافیا و ملیت مردم مختلف به دو بخش ؛ ایمان آورند گان و کافران ( جهان اسلام و جهان کفر ) تقسیم می شود . در این دستگاه ارزشی انسان فی النفسه فاقد ارزش است و با مسلمان بودن ( آنهم نوع شیعه دوازده امامی آن ) است که از اعتبار انسانی برخوردار میشود . در حالیکه امروزه و با معیارهای جهان متمدن ؛ انسان فارغ از اعتقاد اتش بر رسی شده و به عنوان عضوی از جامعه تلقی و از عنوان شهروندی برخوردار می شود . تنها با چنین تلقی و با برخوردار کردن انسان ها از حقوق شهروندی است که واژه های ملت و ملیت معنی و مفهوم می یابند ؛ درست بهمین دلیل است که واژه ” ملت ” به معنای ساکنان ( شهروندان ) و صاحبان یک سرزمین در نظام جمهوری اسلامی اعتبار ندارد و در قانون اساسی کشور نام برده نشده و بجای آن از واژه ” امت ” استفاده میشود . وقتی در قانون اساسی کشور صحبت از ” امامت ” و ” امت ” می شود ؛ مفاهیمی مانند وطن ؛ ملیت و شهروند و … اساساً نابود می گردند و این ولی فقیهِ همه کاره است که از آنچنان اقتدار استبدادی برخوردار است که میتواند جلوی هر گونه مشارکت ملی را در تصمیم گیریهای سیاسی بگیرد و ….

در چنین وضعیتی و در حالیکه ساختار حکومتی و برنامه های سیاسی ؛ اجتماعی ؛ فرهنگی و … این رژیم هیچگونه مطابقتی با تاریخ ؛ سنن ملی و فرهنگ باستان ؛ و امروز ساکنان سرزمین ایران ندارد و ایرانی نیست ( و اصلاً به همین دلیل هم ملا های حاکم ؛ مشروعیت حکومت کردن بر ملت و سرزمین ایران را ندارند ) ؛ چند سالی است که ؛ باند احمدی نژاد رئیس جمهور جنایتکار این رژیم ضد ایرانی دعوی ملی گرائی می کند و به جانبداری از ارزش های ملی و نمادهای باستانی اظهاراتی بیان و یا نمایش های مسخره تجلیل از نوروز و دیگر سنن باستانی برگزار می نماید . ذیلا” به بعضی از اظهارات افراد این باند در تجلیل از نوروز ؛ میراث های فرهنگی و … اشاره می شود .

احمدی نژاد در دیدار با وزیر بهداشت هند که برای شرکت در مراسم نوروز به ایران آمده بود : نوروز متعلق به همه بشریت است و عید انسانیت می باشد . نوروز جشن زیبائی طبیعت و هم گرائی انسانها ؛ صلح و برادری است . وی در مراسم ” جشن جهانی نوروز ” گفت : اگر یک ملت رابطه خود را با گذشته و میراث فرهنگی خود مقطع کند سرگشته و حیران می شود ؛ صیانت از میراث فرهنگی صیانت از ریشه ها و هویت است و پایه حرکت به سوی آینده . از خداوند سپاسگزاریم که فرهنگ نوروز را در زندگی ؛ اندیشه و آداب و رسوم ما پایدار دارد . نوروز یک هدیه آسمانی است .

و در آخر هم احمدی نژاد نوروز را به امام دوازدهم شیعیان تبریک گفت .

رحیم مشائی رئیس دفتر نهاد ریاست جمهوری و مغز متفکر و تئوریسین باند احمدی نژاد : هر آنچه در هستی است با نوروز مرتبط است ؛ نوروز روز شکفتن ؛ بار آمدن و به خود آمدن است . نوروز روز فضیلت های اخلاقی است .

در باره ملی گرائی و تجلیل از فرهنگ و سنن ملی نیز اراجیف زیادی در فشانی کرده و می گویند :

احمدی نژاد در پاسخ بانتقادات جناح مخالف در اصولگرا ها در باره جشن جهانی نوروز و در باره اینکه دولت وی را به ملی گرائی متهم میکنند میگوید : اگر محبت و عدالت و احترام ؛ ملی گرائی است بله ما ملی گرای افراطی هستیم وی همچنین در باره کورش کبیر می گوید : کورش بعد از فتح بابل ؛ فرمان آزادی عقیده و اندیشه را صادر کرد و این همان چیزی است که همه پیامبران و یگانه پرستان آن را فریاد کرده اند .

احمدی نژاد : کورش شاه جهان ؛ یکتا پرست ؛ دشمن ظالمان و یار مظلومان

رحیم مشائی : دوران اسلام گرائی پایان یافته و اکنون باید ” مکتب ایران ” را در جهان مطرح کنیم

در حالی این دشمنان ایران و ایرانیت به تجلیل ارزش های ملی و بر گزاری با شکوه اعیاد و مناسک های باستانی فرا می خوانند که عید نوروز و سایر جشن های ملی نمودهای سازنده ملیت و هویت ایرانیان بوده و هست ؛ این اعیاد در کنار زبان و باورهای ملی در طول تاریخ جان پناه و سنگرهائی بوده اند که ایرانیان را در نبرد و رویاروئی با متجاوزان خارجی و دشمنان داخلی ( با مقاومت و ایستادگی ایرانیان ) به پیروزی می رسانده است . در طول حاکمیت ضد ملی این رژیم به خصوص در اعتراضات دو ساله اخیر هم شاهد بوده ایم که چگونه برگزاری پر شکوه عید نوروز ؛ چهارشنبه سوری و .. به نمادهای آشکار مخالفت با رژیم تبدیل شده اند . به دلیل همین پتانسیل نهفته در درون این سمبل و نمادهای ملی بود که نظام دینی از همان آغاز حاکمیت خود بیشترین دشمنی را با این ارزش ها ابراز داشته است . در واقع این سنت ها و آئین های ملی سرچشمه و جانمایه اصلی مقاومت و رویاروئی ما ایرانیان با فاجعه استقرار استبداد دینی ست .

مگر غیر از این است که ؛ برپائی آئین نوروز از طرفی موجب استحکام همبستگی ملی و از طرف دیگر نشان از جاودانگی ایرانیان ــ به عنوان ملتی که ریشه در تاریخ دارد و فرهنگی پر بار ؛ انسانی و حقوق بشری را نمایندگی کرده است ــ دارد .

اما چنگ اندازی های فریب کارانه باند احمدی نژاد به ارزش ها و سمبل های ملی ــ که در دو ساله اخیر شدت بیشتری داشته است ــ با چه هدفی صورت می گیرد ؟

اهداف مرحله ای :

1 ــ مصادره و بی خاصیت کردن : تاکتیک دشمن در پیوستن و حمایت دروغین از این ارزش ها ــ ارزش ها و نمادهائی که مردم و جوانان میهن در مخالفت و مبارزه شان علیه رژیم از آنها نیز انگیزه می گیرند و استفاده می کنند ــ بی خاصیت کردن این ابزار اعتراض و مخالفت است . رژیمی که در این 30 ساله با مطلق سازی ارزش ها مذهبی ؛ سعی در نفی و فراموشی ارزش های ملی داشت ؛ وقتی با مقاومت مردم در ترویج ارزش ها و نماد های ملی مواجه می شود ؛ برای خلع سلاح کردن و بی انگیزه کردن مردم برای مقاومت و ایستادگی ؛با پشتیبانی و تجلیل دروغین از این ارزش ها به مصادره کردن آنها رو می آورد ؛ تا مردم به خاطر نفرت و دافعه ای که از رژیم دارند ؛ انگیزه ای برای ارج گذاری ارزش های ملی و برگزاری با شکوه اعیاد و جشنهای باستانی نداشته باشند .

2 ــ کسب مقبولیت : برگزاری ” جشن جهانی نوروز ” در کاخ سعد آباد ــ علیرغم مخالفت همه جانبه اصول گرایان طرفدار ولی فقیه ــ و تجلیل و تکریم از عید نوروز و نمادها و ارزش های ملی توسط احمدی نژاد ــ که محمد حسن صالحی معاون ارتباطات و اطلاع رسانی وی از آن به عنوان ” دیپلماسی نوروزی ” اسم برده است ــ در واقع نمایش ؛ جدائی و فاصله دار بودن وی از ولی فقیه و اصول گرایان طرفدار خامنه ای ؛ توسط باند احمدی نژاد باید تلقی گردد ؛ وی با فاصله گرفتن از ولی فقیه می خواهد چهره مقبول تری از خود به داخل و جهانیان ارائه دهد . احمدی نژاد در سخنرانی در یکی از همین ملاقات های نوروزی گفت : دیکتاتور لیبی باید بداند ؛ اگر به خواست های مردم کشورش بی توجه بماند سرنوشتی بهتر از سرنوشت دیگر دیکتاتور های جهان نخواهد داشت . مخاطب وی در این پیام ؛ مردم ایران است . بدین ترتیب او به مردم پیام می دهد که من در سرکوب و جنایات صورت گرفته در جریان اعتراضات مردم بعد از انتخابات 22 خرداد 88 دخالت نداشته ام و بی تقصیر هستم و ولی فقیه ( خامنه ای ) مسئول شماره 1 آن فجایع بوده است .

هدف استراتژیک :

در میان صحبت های نوروزی احمدی نژاد ؛ وی عید نوروز را به امام زمان هم تبریک گفت ( امامی که مطابق روایات و متون مذهبی شیعه از کودکی و در سن 5 سالگی در جهان غایب است و در این صورت بطور طبیعی نه عید نوروزی دیده است و نه می داند نوروز چیست ) ؛ اما صرف نظر از دجال بازی های احمدی نژاد ؛ امام زمان و ارزش های ملی ابزار ضروری ؛ مکمل و دو روی سکه استراتژی هستند که وی برای استقرار یک دیکتاتوری غیر دینی در کشور ایران به آنها نیاز دارد و از آنها برای تحقق پروژه اش استفاده می کند . توضیح می دهم :

نظریه سنتی شیعه ــ که باند احمدی نژاد هم مبلغ آن است ــ معتقد به اقتدار پنهان سیاسی فقیه است و تشکیل حکومت دینی را تنها در قلمرو اختیارات امام معصوم ( یعنی امام زمان ) می داند2 . بدین ترتیب ؛ باند احمدی نژاد با تبلیغ و ترویج این نظریه ؛ چراغ خاموش و با احتیاط مشغول زدن زیر آب ولی فقیه می باشد ؛ یعنی آنها نوعی از شیعه را قبول دارند و ترویج می کنند که معتقد است ؛ ولی فقیه و نظام جمهوری اسلامی اش کشک است و مشروعیت مذهبی ندارد . بنابراین چنانچه باند احمدی نژاد در جدال با روحانیون طرفدار ولی فقیه ( اصول گرایان مخالف احمدی نژاد ) در مورد قضیه امام زمان پیروز شود ؛ مذهب و تفسیر آن را پس از سالهای طولانی از انحصار روحانیون و مراجع دینی بیرون خواهد آورد .

اگر احمدی نژاد بتواند دسترسی به مهدی موعود را از انحصار ولی فقیه خارج کند ــ و آن را به اصطلاح دموکراتیزه کند ــ بطوریکه برای ارتباط گرفتن هر کس با امام زمان نیاز به ولی فقیه نباشد ؛ دیگر نیازی به ولی فقیه نیست ( کما اینکه که رحیم مشائی و احمدی نژاد بدون نیاز به خامنه ای دائماً با امام زمان رابطه بر قرار می کنند و با امام زمان افطار و سحری می خورند ) .

برای اینکه به جدی بودن باند احمدی نژاد برای پیشبرد پروژه حذف ولی فقیه مطمئن شویم کافی است به اظهارات وی در روز صنعت دفاعی درج در سایت رجا نیوز توجه کنیم :

مقام معظم رهبری فقط رهبر جامعه هستند و همه ما ایشان را دوست داریم ؛ اما در جامعه ما کسانی وجود دارند که ارتباط صمیمی با امام زمان (عج ) دارند و حتی با امام زمان علیه السلام سحری و افطار می خورند . که این اظهارات احمدی نژاد ؛ نشان آشکار دور خیز استراتژیک وی برای حذف ولی فقیه است .

احمدی نژاد همچنین می گوید : من رئیس جمهور او ( اشاره به خامنه ای ) که نیستم ؛ من رئیس جمهور امام زمان هستم .

در عمل هم احمدی نژاد با بی اعتنائی و امتناع از فرامین ولی فقیه ؛ خوار و بی اعتبار کردن او را در دستور کار خود قرار داده است .

همزمان احمدی نژاد تلاش دارد با نا دیده گرفتن قوانین تقسیم کار رایج میان اجزاء مختلف نظام و تخلف از این قوانین ؛ ساختار قدرت موجود را نا کارآمد نشان داده و آن را بهم بریزد . سرپیچی از اجرای مصوبات مجلس و بعضاً غیر قانونی اعلام کردن آنها ؛ عدم شرکت در جلسات ” مجمع تشخیص مصلحت ” ؛ بسیج چماق داران و لباس شخصی ها در مقابل مجلس برای جلوگیری از تصویب قانون به نفع ” دانشگاه آزاد اسلامی ” ؛ انتصاب نماینده و مشاور برای خود در سیاست خارجی ( حوزه ای که اساساً در قلمرو ولی فقیه است ) ؛ بی اعتنائی به نظر و تمایل ولی فقیه برای برکناری رحیم مشائی و ….. همگی نشانه تلاش احمدی نژاد برای تضعیف و بی اعتبار کردن ساختار قدرت در ایران برای پیشبرد پروژه غیر دینی کردن نظام است .

بنابراین دعوای اصلی باندهای مختلف اصول گرا ؛ این بار بر خلاف دعوا های گذشته بین اصلاح طلبان و اصول گرایان بر سر قرائت های متفاوت از اسلام نیست ؛ این بار دعوا بر سر اسلام سیاسی ( که اصول گرایان طرفدار ولی فقیه جانب دار آن هستند ) با اسلام غیر سیاسی ( که طرفداران احمدی نژاد در پی تحقق آن می باشند ) است . بی دلیل نیست که علیرضا زا کانی عضو مجلس از اصول گرایان مخالف احمدی نژاد می گوید : هدف تیم فتنه احمدی نژاد ؛ اساس انقلاب و نظام است .

دعوای موجود بین اصول گرایان که از سال دوم دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد شروع شده ؛ بدنبال بحران های پیش آمده در جریان انتخابات 88 و آشکار شدن عدم مشروعیت و مقبولیت رژیم اوج بیشتری گرفته است ؛ چرا که ؛ با ناکام ماندن نظام جمهوری اسلامی از حل بحران های پیش آمده و استمرار اعتراضات مردم ؛ دیگر باند احمدی نژاد یقین دارد که ؛ ادامه موجودیت این نظام با ساختار کنونی دیگر امکان پذیر نیست . وی می خواهد با ایجاد تغییرات اساسی در ساختار قدرت و پی ریزی ساختار متمرکز و غیر دینی چهره مقبول تری از نظام به لحاظ داخلی و بین المللی ارائه دهد . در واقع ایدئولوژی امام زمانی احمدی نژاد پاد زهر اسلام سیاسی ( از موضع ارتجاعی و فاشیستی ) و ولایت فقیه است .

اما نقش و جایگاه ملی گرائی از نوع باند احمدی نژاد در این پروژه کجاست و چه می باشد ؟ ( 3 )

اسفندیار رحیم مشائی مشاور اصلی احمدی نژاد در این پروژه می گوید : ما باین نتیجه رسیده ایم که برای آماده کردن جهان برای ظهور نمی توانیم از ادبیات دینی استفاده کنیم .

وی با ارادت مخلصانه به کورش کبیر !!! می گوید : مرام و ادبیات کورش از جنس پیامبران بوده و باز گشت به اندیشه کورش بسیار ضروری است .

سمت گیری نهائی پروژه باند احمدی نژاد ؛ تشکیل حکومتی غیر دینی است ؛ نوع سلطنتی آن ( که با نظریه سنتی شیعه در طول تاریخ که به سلطان ــ شاه ــ مشروعیت می داده و شاه را سایه خدا در روی زمین می دانسته است با نظریات این باند قرابت بیشتری دارد ) یا نوعی مشابه جمهوری های استبدادی رایج در جهان که در هر صورت ؛ اتفاقا” به خاطر تهدید جهانی تروریسم اسلام سیاسی ممکن است با استقبال بین المللی هم مواجه شود .

وقتی احمدی نژاد و باند او با ترویج اندیشه های امام زمانی و پی گیری پروژه ظهور در پی استقرار یک دیکتاتوری غیر دینی است ؛ می بایست ما بازاء ایدئولوژی دینی ــ که وی بدنبال حذف آن از ساختار قدرت است ــ ایدئولوژی جایگزین در اختیار بگیرد تا بتواند حول آن ؛ وحدت مردم ایران را برای پیشبرد پروژه اش تأمین نماید . در واقع آنها می خواهند از ناسیونالیسم و ارزش های ملی به عنوان چسب و نخ نبات وحدت مردم استفاده کنند ؛ وی می خواهد با استفاده از ترکیب ناسیونالیسم ایرانی و ایدئولوژی مهدویت ( زمینه سازی برای ظهور امام زمان ) ابزار بسیج دیگری فراهم کند تا بتواند بر بن بست فعلی نظام غلبه نماید .

اما ایده آل این باند جنایتکار حکومتی فاشیستی است ؛ فاشیسم نوع افراطی ناسیونالیسم است که بر بسیج گله وار و قوای نظامی متمرکز ــ برای سرکوب ــ استوار است . باند احمدی نژاد بر این تصور است که این نوع ناسیونالیسم ابزار مناسبی است که ؛ وی می تواند با تکیه بر مشروعیتی ناشی از ادامه رسالت تاریخی ” ملت یکپارچه ” و ” قوم برتر و برگزیده ” ــ به جای مشروعیت دینی ــ موفق به بسیج گله وار مردم شده و در این صورت می تواند اهداف استبدادی خود را پیش ببرد و قدرت خود را تثبیت کند . چنانچه احمدی نژاد پیروز این میدان شود دیگر بدنبال مشروعیت آسمانی نخواهد بود بلکه مانند همه دیکتاتوری های مدرن و امروزی مشروعیت خود را از رسالت تاریخی ” تحقق ملت یکپارچه ” کسب خواهد کرد .

فاشیسم یا ناسیونالیسم نوع احمدی نژاد برای پیشبرد اهدا فش به قدرت نظامی متمرکز نیاز دارد ؛ امری که در گذشته به دلیل چند گانگی مراکز قدرت ؛ امکان آن وجود نداشت ؛ در گذشته قدرت نظامی ــ سپاه ؛ بسیج ؛ مراکز اطلاعاتی و ….. ــ یکدست و متمرکز نبودند و بین لایه های مختلف قدرت تقسیم شده بود ؛ در جریان حوادث بعد از انتخابات 22 خرداد 88 به دلیل ضرورت های سرکوب ؛ امکان تمرکز قدرت نظامی تا حدود زیادی به نفع احمدی نژاد حل گردید . آقای واحدی نماینده اصول گرای مجلس از باند خامنه ای می گوید : آقای احمدی نژاد با واگذاری یک سری قرارداد ها و امتیازات به سپاه و بسیج و دیگر ارگانهای نظامی آنها را خریده و آنها از وی حمایت می کنند .

ضمناً با حذف و پاک سازی تتمه اصلاح طلبان خط امامی ( که در واقع معتقدین و مروجین اصلی اسلام سیاسی بودند ) از نهادهای مختلف قدرت به خصوص حذف آنان در ارگانهای نظامی ؛ در حال حاضر تعادل قوا برای جدال نهائی بین باند احمدی نژاد با اطرافیان و ذوب شدگان در ولایت خامنه ای به نفع باند احمدی نژاد تغییر کرده است .

برکناری رحیم مشائی در این ایام از ریاست دفتری احمدی نژاد اگر چه ظاهرا” فرار به جلوئی است از جانب احمدی نژاد برای کاستن از فشارها برای بر کنار کردن مشائی ؛ ولی با توجه به برنامه های اعلام شده از سوی رحیم مشائی برای آینده ــ تأسیس مکتبی به نام ” راه حقیقت ” و راه اندازی روزنامه ای بنام ” هفت صبح ” ــ به نظر می رسد برکناری وی ؛ اقدام حساب شده باند احمدی نژاد است برای باز گذاشتن دست رحیم مشائی برای فراهم کردن زمینه های ذهنی پیشبرد برنامه های این باند .

اما اینکه ؛ در شرایطی که مردم و جوانان غیور کشور با غرور ایرانی ــ که تسخیر نا پذیر است ــ بنام ایران ؛ با عشق به مردم ایران و برای آزادی ایران به میدان آمده اند ؛ آیا احمدی نژاد فرصت خواهد یافت ــ با سوءاستفاده از فرهنگ پر بار و اعیاد و جشن های ملی و باستانی ــ با چیره شدن در نبرد نهائی با ولی فقیه ؛ بر اراده مردم ایران چیره شود و باز هم ؛ ایران جولان گاه شریران و پلیدان بماند !؟ آینده گواهی خواهد داد که جواب نه ی بلندی است به بلند ای تاریخ سراسر مبارزه ؛ استقامت و پیروزی مردم ایران .

محمود خادمی ــ 27 فروردین 1390

arezo1953@yahoo.de

پانویس ها :

1 ــ با اجازه نگین شعر و ادب سخن پارسی ( فردوسی بزرگ ) در بیت آخر شعرش دست کاری کرده و به جای پلنگان و شیران ؛ من شریران و دیوان را نوشته ام . چون در نزد ما ایرانیان ؛ شیر و پلنگ سمبل شجاعت و جنگندگی می باشند ؛ در حالی که سر دمداران حاکم بر کشور ما با توجه به سابقه آنان در گذشته و حال جز بزدلی ؛ زبونی و ذلت چیزی در چنته ندارند .

2 ــ در مقاله ” آیا احمدی نژاد و باند او دجالان قبل از ظهور هستند ” به این قلم در این باره بطور مشروح توضیح داده شده است .

3 ــ در مقاله ” میهن پرستی واقعی یا ناسیونالیسم رضا خانی ” به این قلم که در تاریخ 09.10.2010 در سایت های ایرانی انتشار یافته است ؛ به تفصیل در این باره توضیح داده ام