برای مشاهده نتایج کلید Enter و برای خروج کلید Esc را بفشارید.

گرامی باد سی چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی بهمن 57

بسم الله الرحمن آلرحیم

وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيِهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَو چون برگردد [يا رياستى يابد] كوشش مى‏كند كه در زمين فساد نمايد و كشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهكارى را دوست ندارد.قرآن کریم سوره بقره

انقلاب اسلامی ایران نخستین انقلاب مدرنی بود که در خاورمیانه بر اساس فرهنگ و ارزشهای آزادیخواهانه مرام اکثریت آن جامعه شکل گرفت. این  انقلاب که معلم شهیدش دکتر علی شریعتی بود و مبارزین حرفه اش فدائی و مجاهد ، در چنبره انحصار طلبی آخوندیسم از موضع رهبری گرفتار تارعنکبوتی ارتجاع شد.

رژیم کودتاچی آریامهری  با سانسور و سرکوب و زندانی کردن همه نیروهای ترقی خواه، این فرصت را برای خمینی و شرکاء فراهم کرد. استقلال، آزادی، حکومت عدل علی ، با عکسهای از سردار آزادی مصدق کبیر و معلم شهید شریعتی ، بیان کننده خواست ملتی بود که در قیام بر علیه سلطنت خواستار استقرار نظامی مبتنی بر عدالت و آزادی بودند.

اما خمینی و فقه حوزه ای او  که تبیینی از حکومت را در ولایت فقیه قبل از انقلاب عرضه کرده بود، با این خواست عمومی در تضاد بود. بنابراین انقلاب در رأس سازماندهی خود دچار تناقض گردیده، و به سرعت این تناقض به مانند غده سرطانی تمام اندام حکومتی را فراگرفت.

تجربه شیخ فضل الله نوری و کاشانی اینک برای بارسوم تکرار میشد. خطای فاحش شخصیتها و نیروهای ملی و مذهبی عدم توجه دقیق به این تناقض بود. اگر آنها قبل از اینکه خمینی و شرکاء بر اریکه قدرت تکیه زنند، این تناقض را چاره جوئی میکردند، انقلاب مردم دچار سرنوشت دیکتاتوری ولایت مطلقه نمیگردید

. آنها تجربه زنده و پویای معلم شهید انقلاب در جنگ ایدئولوژیک با آخوندیسم را نیز نادیده گرفتند. و حتی بخشی از آنها در اتهام زنی به معلم با آخوندیسم همراه شدند.

خمینی و شرکاء میراث مبارزات آگاهیبخش و آزادیبخش هزارساله تشیع علوی را با تیغ آخته تشیع صفوی یعنی ولایت مطلقه آخوندیسم گردن زدند. و نسل انقلاب را به عنوان محارب و منافق با همکاری اطلاعاتی و امنیتی ساواک شاه با مدیریت فردوستها، به گورستانهای دسته جمعی فرستادند.

اسلام شناس قرآنی مرحوم مهندس بازرگان در رهبریت نهضت آزادی با خلوص نیت مأموریت تشکیل دولت موقت را پذیرفت و بسیار تلاش کرد تا آخوندیسم را با نصیحت و انتقاد مهار کند، اما این شیوه در مقابل آن تهاجم سیلاب گونه خمینی و شرکاء قادر به مقاومت نبود.

با کنار گذاشته شدن بازرگان سازمان مجاهدین خلق به عنوان بزرگترین نیروی انقلابی در همراهی ضمنی با  آقای بنی صدر نیز قادر به مهارکردن خمینی و شرکاء نشد. وخمینی برای برکناری بنی صدر از ریاست جمهوری تظاهرات مسالمت آمیز با مجوز قانونی را به خاک و خون کشید.

با توجه به این سناریو هویدا بود که ضد انقلاب در رأس انقلاب قرار گرفته و این رهبری در تضاد با اهدافی چون استقلال و آزادی و حکومت عدل علی یا جمهوریت و اسلامیت است. و بر این مجموعه مسئله جنگ یعنی حمله صدام به جنوب ایران و تصرف خرمشهر نیز باید اضافه شود.

خمینی از این نابخردی صدام حسین حداکثر استفاده را برد. بطوریکه با عدم پذیرش صلح حتی با تقبل پرداخت خسارت از سوی عراق، این جنگ را نعمت الهی نامید.  در پوشش جنگ با شعارهای از قبیل جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان، و یا تصرف قدس از طریق کربلا، فضای کشور کاملا نظامی و امنیتی شد. سرکوبها و اعدام ها حتی روستاهای دور افتاده کشور را نیز دربرگرفت.

ادامه این جنگ ضد میهنی به مدت 8 سال و سرکوب و سانسور و غارت مردم ایران را دچار انواع محنتها نمود. تا اینکه حضور مجاهدین در عراق و ضربات نظامی آنها بر رژیم سرانجام خمینی را به نوشیدن جام زهر واداشت. خمینی جام را نوشید تا سلطنت ولایت مطلقه آخوندیسم  را ماندگار کند.

بدون شک اگر خمینی اقدام به این عمل نمیکرد رژیمش در تقابل با بحرانهای داخلی و اپوزیسیون مسلح منتظر در مرز متلاشی میشد. دیکتاتوری ولایت مطلقه آخوندیسم با این کارنامه سراسر قرون وسطائی در سی چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بهمن 57 ، مواجه با بحرانها کمرشکن در داخل و خارج است. از این رو باید همه نیروهای معتقد به حاکمیت مردم و یا دموکراسی بر اصل جمهوریت نباید بیش از این زمان را به نفع دشمن از دست دهند.

ما نباید غافل باشیم از اینکه همکاران توده / اکثریتی و سلطنتی رژیم  بتوانند با یک ائتلاف بین المللی، ولایت مطلقه فقیه را با عنوانی دیگر تجدید بنا کنند. اتحاد و ائتلاف اضداد آزادی و حاکمیت ملی بر اصل جمهوریت، میتواند پروسه دموکراتیزه شدن قدرت سیاسی در ایران را طی سالیان به تعویق اندازد.

سلام بر شهدای راه آزادی  سلام بر همه مبارزین راه آزادی

پیش به سوی استقرار دموکراسی توحیدی در ایران زمین     مرگ بر اصل ولایت فقیه

نهضت تشیع علوی  18 بهمن 1391 هجری و قمری  برابر با  فوریه 2013 میلادی

.