برای مشاهده نتایج کلید Enter و برای خروج کلید Esc را بفشارید.

در رثای شهادت مولی الموحدین امیر مومنان امام علی(ع)

بسم الله الرحمن الرحیم

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ . اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد براى خدا به داد برخيزيد [و] به عدالت‏شهادت دهيد و البته نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است و از خدا پروا داريد كه خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است قرآن سوره مائده ایات 8 تا 9

امام علی به عنوان چهارمین خلیفه در دورانی زعامت امور را با تقاضای مردم به دست گرفت که بسیاری از سران قوم به ملک و ثروت دست یافته و در نتیجه دچار انواع مصلحت اندیشی و محافظه کاری شده بودند.ولی امام که با تمام وجود عهد با خدا و خلقش برای بسط عدالت و آزادی بسته بود، نمیتوانست شاهد حق کشی ها و بازگشت نظام نوبنیاد توحیدی به جاهلیت در لباس اسلام باشد. او ضمن اینکه در تلاش بود تا سنتهای عدالت طلبانه و آزادیخواهانه رسول خدا را با اتکاء به ارزشهای قرآنی جانی تازه بخشد، مواجه با انواع اپورتونیسم از درون و دشمنی های سران تبهکار نظام های ایلی از بیرون بود. اقدام به ترور و جنگ از سوی عده ای از متاظاهرین به اسلام و دعوی خلافت سلطنتی از سوی معاویه که حاکم شام بود، جبهه عدالت و آزادی به رهبری امام علی را سخت در تنگنا قرار داده بود. دشمن دانا به وسیله دوستان نادان هر روز توطئه ای را سازمان میداد و به همین خاطر امکان سازماندهی و یا تجدید آن بر اساس اسلام شناسی قرآنی که مبتنی بر اصل انتخاب و تقسیم قدرت در شورا را از امام سلب کرده بود. اما او که پرورده رسول و شاگرد وفادار به قرآن بود یک لحظه از قیام به استقرار قسط غافل نشد. در تقسیم بیت المال حقوق را نه بر اساس باور افراد که بلکه براساس حقوق شهروندی در سنت رسول جانی تازه بخشید، و همین امر باعث شد که عده ای از یاران نزدیک بین و مشتاق دنیا از او روی برتابند و به جبهه ضد قسط ملحق شوند. عدالت طلبی امام علی بیش از آنکه دشمنان را به چاره جوئی وادار کند، دوستان حداقلی او را که برای دست یافتن به مقام و یا کسب ثروتی هواخواه او شده بودند، آزرده خاطر میساخت. بطوریکه عده ای از آنها تحت نام خوارج با نفوذ غیرمستقیم معاویه حکم قتل او را به عنوان خارج شده از دین صادر کردند. همانطور که اعقاب ایدئولوژیک این جریان متظاهر به دین در تاریخ معاصر مسلمانان عدالت طلب و آزادیخواه را با حکم منافق و طاغی و باغی از دم تیغ گذراندند. امام در دوران سکوت 25 ساله ، با تلاسی ایدئولوژیک و روشنگرانه این جبهه وسواس الخناس را تا حدودی به مردم معرفی کرده بود، اما معاویه به سردمداری این جبهه در حکومت شام، کماکان به شیطنتها و سرکشی های خود ادامه میداد. و تسلیم قانون اصل شورا و حاکمیت منتخب از سوی مردم نمیشد. او به مانند آخوندیسم برای خود سهم ویژه طلب میکرد و در بسط قدرت و نفوذ سلطه گر خود هیچ اصلی را باور نداشت. بدون شک او در شام حامیانی نیز از اهل کتاب داشت که برای پیشبرد برنامه های خود آز آنان کمک میگرفت. امام در مواجه با توطئه های او بعد از آزمودن تمامی فرمول های مسالمت آمیز ، و خنثی شدن آن از سوی معاویه ، اقدام به سازماندهی لشکر برای دفع او کرد. اما نفوذیهای دشمن در لشکر او با توسل به انواع کارشکنی و اقدامات تخریبی و تروریستی، مانع از این اقدام شده و بر تنهائی امام و یاران ثابت قدم او در این نبرد سرنوشت ساز افزودند. خوارج با ایجاد جنگ داخلی توان نظامی و تشکیلاتی امام را دچار انواع تفرقه نمود در صورتیکه در همان مقطع آنها از بیت المال حقوق خود را نیز دریافت میکردند. تاریخ سیاسی قدیم و جدید از این اصل عدالت محور علی در شیوه حاکمیت، در حیرت هستند که چگونه او حق دشمنان رویاروی خود را از بیت المال قطع نکرده و آنها با دشمنی روزمره حقوق شهروندی خود را نیز دریافت میکردند. این سنت حقوق محوری امام چنان پژواکی در تاریخ داشته است که دکتر جرج جرداق مسیحی با نگاشتن 6 جلد اثر امام علی را پژواک صدای عدالت طلبی انسان در طول تاریخ خطاب میکند. سران نفاق و ستم در کرسی قدرت با تظاهر به مسجد سازی و ترتیب زیارتهای مکرر و نماز جمعه های تشریفاتی و حتی چاپ و تکثیر قرآن ، در تقابل با سنت راستین قرآنی یعنی استقرار قسط ، علی و شیوه قسط محور او را مانع و مزاحم بسط قدرت فرعونی خود تحت نام دین دانسته و به همین خاطر با اجرای فرمان ترور او به شیوه پیچیده، امام را به شهادت رساندند. معلم شهید دکتر علی شریعتی در یکی از آثار خود تحت نام علی حنگ صفین را چنین توصیف میکند( جنگ صفین ، حنگ اسلام است علیه اسلام ، جنگ “مسلمون” و “قاسطون” در صفین علی با طبقه حاکمی می جنگد که پس از هر انقلاب ، وارث غاصب آن میشود، و با نقاب جدید ، به استضعاف همیشگی خلق ادامه میدهد. علی در صفین با اسلامی می جنگد که عدالت را از آن حذف کرده اند، می جنگد تا عدالت را به آن باز آورد) مجموعه آثار 26 علی ص 228 و در همین اثر معلم شهید چنین ادامه میدهد ( اسلام در عین حال که یک “ایدئولوژی” است که هم انسان متعالی میسازد و هم ” جامعه میانه ای که برای مردم جهان نمونه باشد” یک انقلاب اجتماعی نیز هست ، برای ساختن یک جامعه بی طبقه ، آزاد ، استوار بر ( قسط و عدل ) با افرادی آگاه ، آزاد، مسئول .م.ج. آثار 25 ص 286 . و در همین اثر معلم شهید نقش سه عنصر ضد عدالت علی گونه را چنین توصیف میکند( این شکل مخصوص حرکت تاریخ است . همواره این سه نفر یا سه قدرت اند، که تا زمانیکه میتوانند، با پیامبری ، امامی ، یا پیشوای به حقی می جنگند، چنانچه پیروز شدند، همان راه همیشگی خود را به همان ترتیبی که بود ادامه میدهند. اما زمانی که عاجز ماندند، و در برابر او شکست خوردند، تسلیمش میشوند، و آنگاه به نام همان انقلاب و به نام وارث رهبر همان نهضت و مذهب – اصلیترین و بهترین ارزشهای آن انقلاب و آن مذهب را نابود میکنند. روحش را می کشند، وارثان حقیقی اش را قتل عام میکنند، و بعد با همان روابط و با همان رژیم و با همان نقش همیشگی دوره جاهلی مسیر تاریخ را دگر بار ادامه میدهند.( م.ج. 26 ص 196 ) امام در زمان واحد باید برای استقرار قسط در جامعه خود در سه جبهه مبارزه کند . 1- قاسطین 2 مارقین 3 ناکثین و حقیقت تلخ و استراتژیک تاریخ در این است که مارقین و ناکثین همیشه ابزار قاسطین در مقابله با جبهه عدالت و آزادی بوده اند. معلم شهید در همین رابطه بیانی از نظام قاسط دارد که بهتر این جبهه مثلث شوم تاریخ را روایت میکند( نظام قاسط ، قدرت شر قاسط همان ” خناس” است ، و معنی خناس ،پنهانکاری است که در درونهای ناخودآگاه توده مردم وسوسه می افکند عقل و خود آگاهیشان را میخورد و به کمک نفاثه ها که به نام دین و علم و فکر در اذهان مردم و در ایمانها و پیمانها و پیوندهای جامعه افسون می دمند ، و با بهره برداری از عقده های حسد ضعیف النفسهای پیرو حق و حاضر در جبهه حق،دوباره باز میگردد> چه خناس یکی از معانی اش رونده ای است که پنهانی باز میگردد. و همیشه جنین است. م.ج آثار 26 علی . از معلم شهید دکتر شریعتی . در گرامیداشت سنت امام علی که معلم قرآن بود و رهبری جویای قسط در جامعه انسانی، باید از سانسور قدیم و جدید سنت آخوندیسم پرهیز کرد، و با تکیه بر محکمات روش و بینش این معلم و امام شاهد، با تلاش در مسیر آزادی از او درس آزادیخواهی و عدالت طلبی آموخت. در سنت آخوندیسم یاد سالرزوهای تولد و شهادت این بزرگان، به مراسمی خالی از محتوا و به سبک آخوندیسم روضه خوانی تبدیل شده است. روشنفکران مبارز و طالب عدالت و آزادی در تاریخ سیاسی ما با بهرهمندی از آموزه های چنین شخصیتهائی، توانسته اند با حداقل امکانات، در مقابل غول فاشیسم آخوندیسم مقاومت کنند. امروز سنت قرآنی امام علی و خاندانش، در کشور ما بزرگترین سازماندهی ها را برای دستیابی به آزادی تدارک دیده است و به همین خاطر ما با بهره مندی از این سرمایه قادر خواهیم بود، حاکمیت عدل و آزادی را از طریق یک رفراندوم تحت نظارت نهادهای بین المللی در کشور خود برقرار سازیم. در اینجا به فرازی از سخنان گرانبار امام علی در نهج البلاغه اشاره میکنیم که خود گویای عمق عدالت طلبی و ازادیخواهی اوست. ( اين است كه اگر انسان يكى از این صفات ناپسند را داشته و بدون توبه خدا را ملاقات كند، هر چند خود را به زحمت اندازد، يا عملش را خالص گرداند فايده اى نخواهد داشت. و آن صفات ناپسند اينكه:1- شريكى براى خداوند در عبادات واجب برگزيند،2- يا خشم خويش را با كشتن بى گناهى فرو نشاند،3- يا بر بيگناهى به خاطر كارى كه ديگرى انجام داده عيبجويى كند،4- يا به خاطر حاجتى كه به مردم دارد بدعتى در دين خدا بگذارد،5- يا با مردم به دو چهره ملاقات كند، و يا در ميان آنان با دو زبان سخن بگويد، در آنچه گفتم نيك بينديش كه هر مثال را همانند فراوان است. فرازی از خطبه 152 در نهج البلاغه . صفات ناپسند و ضد توحیدی که امام تعدادی از آنها را در این خطبه یاد آور شده است از خصلتها و روشهای تمامی مستبدین آزادی ستیز میباشد. امروز در جامعه ایران حاکمیت آخوندیسم مظهری از این خصوصیات است که امام یک مورد از آن را برای دچار شدن به عذاب الهی کافی میداند. شهادت امام علی نیز در سنت جاهلی آخوندیسم به مراسم عزا و روضه خوانی و طلب حاجت در این مجالس تبدیل شده است. در صورتیکه او به خاطر قیام به استقرار قسط در جامعه خود توسط دشمن ترور شد. چون حاکمیت کوتاه مدت اش مفت خواران از بیت المال را به کنار نهاده، و مردم در ازادی کامل بهرهمند از مایحتاج زندگی بودند. اگر در آن مقطع از تاریخ این حکومت استمرار پیدا میکرد، بدون شک سنت حکومت در اسلام دارای پشتوانه عظیم از فلسفه سیاستی بود که با امکانات امروز، جوامع مسلمان به راحتی قادر به تدارک دموکراتیک ترین نظامهای حقوق محوردر کشورهای خود بودند. حذف فیزیکی و یا سیاسی رهبران ذیصلاح از حوزه حکومت توسط ائتلاف شوم مثلث زر و زور و تزویر، فرصت های تاریخ ساز و عدالت پرداز را از توده های تحت ستم گرفته است. شخصیتهای بزرگ نیز به مانند سرمایه گرانبار هر ملتی است که اگر در دسترس او نباشد دچار راهزنها ی کمین کرده در گذرگاه تاریخ خود خواهد شد. مگر نه این است که در تاریخ سیاسی معاصر میهن خویش به صراحت ناظر پیامدهای این نقیصه هستیم. اگر مصدقها و بازرگانها و شریعتی ها و امثالهم را از مردم ما نمیگرفتند آیا امروز آنها بازهم اسیر نظام ولایت مطلقه ای بودند که رهبرش خامنه ای است و رئیس جمهورش ..پاسدار احمدی نژاد.. ؟ با شهادت امام علی و سپس شهادت فرزندان او تاریخ سیاسی اسلام در عرصه استقرار آزادی و عدالت دچار خسرانی گران شد. همانطور که در تاریخ سیاسی دوران معاصر با حذف عناصر ذیصلاح مدیریت جامعه به دست نالایق ترین عناصر افتاده است. یاد امام علی و سنت دیرپایش بدون شک ما را برای تدارک یک نظام مردمی بیش از پیش مجهز به عناصری از تفکر دموکراتیک خواهد کرد که در استقرار و بقای یک نظام مردمی به آموزش و به کارگیری آن در سازماندهی ها، بدان محتاجیم. سنت سیاسی علی به تبعیت از قرآن در سنت رسول خاتم (ص) نفی فقر و قهر و گسترش صلح و عدالت در جامعه بشری میباشد.و امروز جنبش مردمی نسل سوم به تبعیت از نسل انقلاب در پی همین هدف است.

سلام بر امام شهید علی ابن ابطالب و خاندانش سلام بر تمامی پویندگان راه عدل و آزادی

پیش به سوی استقرار دموکراسی توحیدی در ایران زمین

نهضت تشیع علوی —— 21 رمضان 1390 برابر با 20 آگوستی 2011