نهضت حسینی تجربه ای سرشار از آزادی و ایمان و ایثار

بسم الله الرحمن الرحیم

وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ. هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏اند مرده مپندار بلكه زنده‏اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند .قرآن مجید آل عمران آیه 169

در تاریخ سیاسی مسلمانان نهضت حسینی برای اقامه قسط در جامعه ، نقطه عطف خورشید سان است. امام با خود داری از بیعت با حکومت ضد اسلامی یزید، و برای ادامه مقاومت و مبارزه به دعوت مردم کوفه عازم آن دیار شد. با شهادت مسلم نماینده اعزامی او به کوفه توسط ایادی حاکمیت یزید ، جمعیت هواخواه او متفرق شده و از حمایت وعده داده شده امتناع کردند. نهضت حسینی در جامعه ای که اسیر انواع ترس و سانسور و منافع طلبی های حقیر است ، بدون یاور ماند، و این سرنوشت تراژدیک تمامی جنبشهای است که در یک جامعه اسیر انواع ترس و منافع طلبی ، سرانجام رهبران و فعالین انگشت شمار آن باید تمامی هزینه را با فدای جان تقبل کنند. از نهضت حسینی حتی شخصیتهائی غیر مسلمانی چون گاندی و انقلابیون مارکسیستی در کشور خودمان فدائی شهید خسرو گلسرخی نیز درس مقاومت و فدای حداکثر را اخذ کرده و آن را شیوه خویش کردند. تأثیر آموزه های این نهضت آگاهی بخش و آزادیبخش حسینی ، در مبارزه با ظالمان زمان ، ابدی و همیشگی است. اما تجربیات هر نهضتی تنها در چه باید کرد های آن خلاصه نمیشود. بلکه آموزه های آن در بردارنده چه نباید کردها نیز هست. و یکی از موردهای استراتژیک نهضت حسینی در چه نباید کرد هایش ، وارد شدن در عرصه ای است که در آنجا دشمن حداکثر توان در نفی قیزیکی انقلابیون را دارا میباشد ، در صورتیکه دوست در برخورداری از امکانات مفابله و مقاومت از حداقل امکان مادی و معنوی نیز برخوردار نیست. سطح آگاهی و ایمان مردم در رویاروئی با خصم و ظرفیت بها پردازی آنها عامل عمده پیروزی یا شکست در هر نبردی است. در آن مقطع جامعه مسلمان که تعصبات قبیله ای را لباس دین پوشانده، و حمایت از قبیله خودی در مقابل دیگری توجیه دینی میشد، پیشاپیش شکست امام و یاران وفادار او بر خبرگان قوم هویدا بود. به همین خاطر عده ای او را شبانه ترک کردند و عده ای نیز با اظهار دلتنگی و دعا برای او ، از صحنه جنگ سرنوشت کناره گرفتند. امام و یاران اندکش در آن مقطع بایستی سرنوشت مکتب توحید را در ادامه حرکت برای استقرار قسط ، با فدیه تمام عیار بیمه کنند. تقدیر تاریخ جنگ حق و باطل در این مقطع از زمان، امام حسین (ع) را کاندید خود کرده است . معلم شهید دکتر علی شریعتی در مجموعه آثار 19 به نام حسین وارث آدم این تقدیر را به زیبائی ترسیم و تشریح می کند. ( عصری است که اندیشه ها فلج است، شخصیتها فروخته شده اند، وفاداران تنها هستند، پارسایان گوشه گیرند، جوانان یا مأیوس یا فروخته شده ، یا منحرف ،و گذشتگان و بزرگان در گذشته و یا شهید شده ،یا خاموش و خفه شده،و یا فروخته شده اند، و عصری است که دیگر در میان توده ،هیچ آوائی و ندائی بلند نیست: قلم ها را شکسته اند، زبان ها را بریده اند، لب ها را دوخته اند، و همه پایگاه های حقیقت را بر سر وفادارانش ویران کرده اند…..او تنهاست ، اما انسانی تنها نیز در این مکتب مسئول است ، در این مکتب انسان تنها نیز در برابر قدرت مطلق ، و تعیین کننده سرنوشت ها مسئول است. زیرا مسئولیت از آگاهی و ایمان پدید می آید، نه از قدرت و امکان ، هر کس بیشتر آگاه است، بیشتر مسئول است و از حسین آگاه تر کیست. م.ج.آثار 19 معلم شهید دکتر علی شریعتی ص 138 و 139 .اما نهضت حسینی در تاریخ سیاسی مسلمانان با سانسور حاکمیتها و جعلیات تشیع صقوی به یک سنت تکراری آنهم در تشکیل هئیت عزا و سینه زنی و قمه زنی و آش نذری تبدیل شد. و با این خدعه و تحریف، امام حسین از جایگاه واقعی خودش به عنوان یک رهبر آزادی خواه و عدالت طلب به مظلومی تبدیل شد که از شدت تشنگی به دشمن متوسل شده است. و مقبره او نیز که میتوانست به عنوان معیادگاه ظلم ستیزان در تاریخ نبرد حق و باطل برای تجدید عهد باشد، توسط آخوندیسم به مکانی برای عزاداری و سینه زنی و در خواست حاجات اولیه تبدیل شده است. اما فلسفه نهضت حسینی انواع سازماندهی در مبارزه بر علیه یزیدیان زمان را تدارک دیده است که در جغرافیای سیاسی ایران میتوان به انقلاب مشروطه و نهضت ملی و انقلاب اسلامی بهمن 57 اشاره کرد. رهبران بومی و مردمی انقلاب مشروطه سردارانی چون ستارخان و باقرخان و قیام جنگل به رهبری میرزا کوچگ خان شرارهای از همین آتشفشان انقلاب حسینی میباشد. و امروز نسل سوم با اتکاء به همین ارزشهای حسینی قادر به انواع سازماندهی بر علیه رژیم جنایتکار ضد جمهوری و ضد اسلامی ولایت مطلقه آخوندیسم شده است.: :”آموزگار بزرگ شهادت اکنون برخاسته است تا به همه آنها که جهاد را در توانستن می فهمند و به همه آنها که پیروزی بر خصم را تنها در غلبه ، بیاموزد که شهادت نه یک باختن که یک انتخاب است. انتخابی که در آن مجاهد با قربانی کردن خویش در آستانه معبد آزادی و محراب عشق پیروز میشود.” حسین وارث آدم م.ج/19 معلم شهید دکتر علی شریعتی ص 155 . شراره های نهضت حسینی در طول تاریخ نبرد حق و باطل بارها و بطور مستمر زمینه ساز حرکتها و سازماندهی نسلی از مبارزین و انقلابیون در تاریخ سیاسی ایران بوده است. وگرامیداشت این نهضت و یادمان رهبر و سرور شهیدان آزادی و عدالت ، امروز توسط نسلی پیگیری میشود که در مقابل توطئه های استعمار و ارتجاع با تمام توان ایستاده است. آخوندیسم که روضه خوانی و عزاداری و قمه زنی را به عنوان سنت وفاداری به این اسوه عدالت خواهی و آزادی طلبی در میان توده های مردم ترویج کرده بود، با بیداری و آگاهی نسلهای مخاطب نهضت حسینی طرح توطئه گرانه و ارتجاعی خودش را ناکام و ابتر یافت. از همین رو با شخصیتها و جریاناتی که در طول تاریخ با درس آموزی از این حماسه مشعلها بر افروخته و با فدیه جان و مال عدالت خواهی امام شهید و یارانش را به نمایش گذاشته اند، به عنوان دشمن دین عمل کرده است. در تاریخ سیاسی ملت ما حماسه کربلا همیشه کانون رویش قهرمانها و نهضتهائی بوده است که حتی ماتریالیستهائی چون شهید خسرو گلسرخی را وامدار خود کرده است. تمامی تاکتیکهای امام و یارانش در این حماسه جاودان، با پشتوانه استوار از آموزه های ایدئولوژیکی اصول راهنما در تدارک جنبشها و انقلابات ملی بر علیه دیکتاتورهای زمان بوده است. و همچنین لحظه ای که امام به تنهائی در مقابل لشکر جرار خصم مقاومت می کند ندائی و گفتاری را به زبان میاورد که ندای هر جمعیت و شخص مظلومی است که در مقابل اردوی ستم و استبداد در هر مقطعی از زمان و در هر نقطه ای از زمین، تنها مانده است. هل من ناص ینصرنی … آیا کسی هست مرا کمک کند؟ این پیام در بردارنده این اصل است که هر شخص و یا جمعیت و ملتی که در مقابل ستمگران به دفاع از حق خویش قیام کرده است، باید از سوی تمام مردم جهان با هر آئین و باوری که دارند حمایت شود. و امروز ملت بزرگ ایران که از شیعیان این امام شهید هستند به مانند رهبرشان در کربلای ایران در رویاروئی با یزید زمان که مسلح به پول نفت و حمایت دیپلماتیک قدرتهای صاحب نفوذ است، تنها مانده و بارها با استناد به حقانیت مقاومت خود در قبال ستمگران ، خواستار حمایت جهانی شده است. ( اکنون شهیدان مرده اند، و ما مرده ها زنده هستیم ، شهیدان سخنشان را گفتند، و ما کرها مخاطبشان هستیم، آنها که گستاخی آن را داشتند که وقتی نمیتوانستند، زنده بمانند، مرگ را انتخاب کنند و رفتند و ما بی شرمان مانده ایم. و جا دارد که که دنیا بر ما بخندد، که ما مظاهر ذلت و زبونی، بر حسین و زینب ، مظاهر حیات و عزت می گرییم ، و این یک ستم دیگر تاریخ است، که ما زبونان ، عزادار و سوگوار آن عزیزان باشیم. ) م.ج.آثار 19 حسین وارث آدم .معلم شهید دکتر علی شریعتی ..و معلم در این اثر و آثار دیگر بر این درس بزرگ حماسه حسینی تأکید میکند که این شهیدان دو کار کردند( از کودک حسین گرفته تا برادرش،و از خودش تا غلامش ،و از آن قاری قرآن تا آن معلم اطفال کوفه ، تا آن موذن ، تا آن مرد خویشاوند،یا بیگانه و تا آن مرد اشرافی و بزرگ و با حیثیت در جامعه خود و تا آن مرد عاری از همه فخرهای اجتماعی، همه برادرانه در برابر شهادت ایستادند، تا به همه مردان ، زنان، کودکان،و همه پیران و جوانان همیشه تاریخ بیاموزند، که باید چگونه زندگی کنند اگر می توانند، و چگونه بمیرند اگر نمیتوانند. م.ج.آثار 19 ص 187

سلام بر سرور شهیدان حسین ابن علی و یاران وفادار او سلام بر شهیدان راه آزادی

نهضت تشیع علوی محرم 1391 هجری /قمری برابر با نوامبر 2012 میلادی