مدعیان اصلاحات باندهای مافیائی رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی ولایت مطلقه آخوندیسم

بعد از کودتای 30 خرداد 1360 بسیاری از عمال رژیم با در داخل و خارج به دنبال اصلاح آن هستند. و این گونه اصلاح طلبی شیوه ای است برای داغ کردن ترفند هر چهار سال یکبار این مافیا .بدون شک اصلاح نظامهای تواتالیتر تنها از طریق برکناری آنها از قدرت عملی خواهد شد.

بسمالله الرحمن الرحیم

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ.قرآن کریم سوره بقره آیه

و چون به آنان گفته شود در زمين فساد مكنيد مى‏گويند ما خود اصلاحگريم.

هموطنان آگاه و جویای آزادی و جامعه برخوردار از حقوق، همانطور که تریبونهای داخل و خارج به کرات در بوق و کرنا از “انتخابات و اصلاحات و جامعه مدنی” تبلیغ می کنند، وابستگان رنگارنگ مافیای ولایت مطلقه در خارج نیز به تبعیت از آنها به واگوئی همین اصطلاحات پرداخته و امثال آخوند خاتمی را، راه نجات ایران از بحران ولایت مطلقه آخوندیسم تلقی می کنند. .

همانطور که میدانیم دولتهای طرفدار معامله، و سازش از مقطع آغازین این ولایت کودتاچی، به شیوه های مختلف در راستای بقای این مافیا و شکست جبهه مردم ، همراه و همگام با او بوده و در مقاطعی که بحرانهای داخلی این مافیا اوج گرفته است، آنها با تبلیغ ..انواع جریانهای خودساخته ..اصلاح طلب و غیره، درپی همکاری و همراهی با آن بر آمده اند.

فراموش نکرده ایم ریاست سردار سازندگی رفسن جانی و جامعه مدنی خاتمی را که هردو از قاتلان و سرکوبگران بنام نظام ولایت مطلقه هستند. اما دنیای تجارت و مماشات با افزودن این برچسبها بر مأموریت ایندو، مدتها افکار عمومی در داخل و خارج را به بازی گرفتند. ماجرای نمایشی انتخابات در قاموس دیکتاتوری ولایت مطلقه آخوندیسم تا بدانجا بی پایه و بی مایه بود که حتی یکی از برجسته ترین چهره های مصالحه جو و کار چاق کن آخوندیسم به نام دکتر ابراهیم یزدی در این رابطه چنین می نویسد.

(در یک جامعه بسته سیاسی انتخابات آزاد افسانه است. شاید به همین دلیل باشد که در قانون اساسی کنونی که بر الگوی پیش نویس قانون اساسی مصوب دولت موقت ، منهای اصول مربوط به ولایت فقیه تدوین شده است یک ساختار منطقی لحاظ شده است.

به این معنا که حقوق و آزادی های مردم در بخش سوم ، قبل از بخش پنجم مربوط به اعمال حاکمیت ملت آورده شده است. یعنی این که اول باید حقوق و آزادی های اساسی مردم شامل آزادی عقیده و بیان و اجتماعات،راه پیمائی ، تشکیل احزاب و نفی موانع و عناصر متضاد با این آزادی ها ( نظیر تفتیش عقاید ، شکنجه و…) تحقق پیدا کند تا زمینه های لازم برای اعمال حق حاکمیت ملت که انتخابات ادواری ریاست جمهوری مجلس شورا ..و شوراها فراهم شود…… ص 212 روشنفکری دینی و چالشهای جدید)

از کودتای خونین 30 خرداد 1360 رژیم خمینی با کشتار و شکنجه و ترور نسل انقلاب در داخل و خارج هیچ امری از مدیریت مردم را به انتخاب آزادانه مردم واگذار نکرده است. چون می داند که اگر مردم آزادنه بخواهند انتخاب کنند دست رد بر سینه همه مافیای ولایت مطلقه خواهند زد.

اما رژیم خمینی با ادامه استبداد و سرکوب در داخل و ترور در خارج از طریق لابی های ایرانی و خارجی اش نمایشات ارتجاعی خود را انتخابات نام می نهد، و همزمان تریبونهای دولتی و عناصر شبکه ای او در میان ایرانیان پناهنده نیز این نامگذاری و شگرد را در بوق و کرنا می کنند.

امروز جامعه جهانی با تجربه 60 سال دیکتاتوری های کمونیستی و دیکتاتوریهای نفت فروش خاورمیانه به خوبی می دانند که مقوله انتخابات یک روش گزینش مدیریت سیاسی در دموکراسی است.

بنابراین نمیتوان این روش را در چهارچوب یک نظام مافیائی و ارتجاعی بنیانگذار تروریسم دولتی، نیز به اجرا در آورد. حاکمیت ضد جمهوری و ضد اسلامی ولایت مطلقه آخوندیسم به خوبی میداند که چنانچه به یک انتخابات آزاد که خواست اپوزیسیون او نیز هست تن دهد ، فرو خواهد پاشید.

به همین خاطر این مافیا با توسل به قدرت نظامی، حتی بازی نمایشی بین جناحهای خود را نیز بر نتافت. خانه نشینی موسوی و کروبی و سرکوبی جنبش سبز از نشانه های روشن و مستند این بن بست است. سازمان مجاهدین خلق و نهضت آزادی و جبهه ملی و سایر گرایشهای سیاسی هیچگاه از این راه حل یعنی انتخابات آزاد روی برنتافته ، بلکه حقانیت خود را در مقاومت بر علیه این رژیم از همین وفاداری به اصل انتخاب آزاد بر گرفته اند.

اما در نظام ولایت مطلقه آخوندیسم با بازوی نظامی نفت خوار، نمیتوان به نمایشات 4 سال یکبار این مافیا چشم امید داشت. هرچند باید به این حقیقت اذعان کرد که، شرکای این مافیا در بین اپوزیسیون برای افشا نشدن کارنامه همکاریشان با این رژیم از مبلغان حرفه ای ..این نمایشات بوده، و ضمن زدن بزک اپوزیسیونی بر چهره، یا با جامعه مدنی خاتمی و یا سازندگی رفسن جانی ، صورت خود را سرخ نگه میدارند…. امروز و فردا نسلهای آینده از این بزک کنندگان چهره کریه ولایت بدون شک

سئوال خواهند کرد.

چگونه میتوان همکاری و همراهی و دیلماجی برای مافیائی را توجیه کرد که یک انقلاب مردمی را به زنجیر ولایت مطلقه بست و تمامی دست آوردهای آن را به باد فنا داد؟ آیا آیه صریح قرآن در آغاز این نوشته بیان صریحی از سرگذشت همین اصلاح طلبان نیست؟

آیا با کار چاق کنی برای مافیای فساد میتوان او را اصلاح کرد؟ چرا باید مصالح و منافع مردم با بقای این حاکمیت به هر قیمت توجیه دینی و یا ملی شود؟

اگر این رژیم از آغاز حیات کودتائی اش از طریق گروگانگیری و باج دادن و باج گرفتن ، توانسته به عمر ننگینش ادامه دهد ، چرا نباید مردم و اپوزیسیون واقعی از نهادهای بین المللی و جامعه جهانی کمک گیرند؟

با توجه به مجموعه تجربه ای که از سر گذرانده ایم و تحولات خاورمیانه ، امروز دیگر نباید درنگ کرد و همچنان دست رژیم را در زد و بند های بین المللی باز گذاشت.

کسانیکه با نمایش دادن پهلوی و خاتمی ، و رفسن جانی مدعی آزادی ایران و حاکمیت دموکراسی هستند بدون شک در جبهه مردم قرار ندارند. آنها در تدارک بقای این نظام و منافع کلانی هستند که از طریق آن بدست آورده اند. بنابراین با توجه به عمر سراسر شرارت و استبداد نظام ولایت مطلقه آخوندیسم نمیتوان انتظار انجام انتخابات در آن داشت.

از این رو با توجه حداقلی به کارنامه این رژیم ، در ضدیت با اصول بدیهی دموکراسی، مردم ایران در داخل و خارج بایستی عزم جمعی خود را با جامعه جهانی هماهنگ کرده و با کمک گرفتن از آنها برای دست یابی به دموکراسی قیام کنند. این قیام بدون شک باید از هرگونه ویروس ضد دموکراسی از قبیل هژمونی سلطنت و روحانیت و هر هزمونی دیگر بر کنار باشد.

با تجربه ولایت مطلقه سلطنت در ضدیت با دست آوردهای انقلاب مشروطه، و دیکتاتوری ولایت مطلقه آخوندیسم در ضدیت با جمهوریت و اسلامیت، اینک دموکراسی ایرانی باید مسلح به اصل جمهوریت و تقسیم قدرت سیاسی در اقصی نقاط ایران باشد. در پیگیری راه آزادی خواهان و عدالت طلبان ، ما موظف هستیم که با پرهیز از اشتباهات آنها، حداکثر استفاده را از امکانات مادی و معنوی کرده، و سرنوشت سیاسی خود را بر اساس دموکراسی رقم زنیم.

دست رد گذشتن بر سینه اصلاح طلبان رژیم ساخته، و سلطنتی های کودتاچی و پیروان خط ضد امپریالیستی خمینی در جبهه مارکسیست ها، ما را برای سازماندهی جبهه دموکراسی خواهان واقعی، اماده تر خواهد کرد.

نهضت تشیع علوی از بدو تولدش در تاریخ سیاسی ایران بر شگردها و نابکاریهای این مثلث شوم تأکید داشته و امروز کمتر فرد و جمعی است که این جبهه را و شگردهای آن را در بازسازی استبداد نشناسد.سول

زمانیکه قرآن با آیه صریح به رسوخاتم خود اعلام میدارد که قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا بگو خدا به آنچه درنگ كردند داناتر است نهان آسمانها و زمين به او اختصاص دارد وه چه بينا و شنواست براى آنان ياورى جز او نيست و هيچ كس را در فرمانروايى خود شريك نمى‏گيرد (با توجه به حکم کتاب وحی و دعوی ولایت از سوی آخوندیسم و پهلویسم ، که یکی خود را آیه خدا و دیگری سایه او خطاب می کند،

این دو جریان انحصار طلب و استعمار ساخته فضای سیاسی ایران به خصوص در حوزه مدیریت کلان سیاسی را آلوده به انواع ویروسهای ضد ساختار دموکراسی کرده است.

اما در چهارچوب نظم نوین جهانی حتی در نگرش هانتینگ تونی آن،و الزامات برخاسته از فروپاشی اردوگاه شرق ، امروز تنها سازماندهی های کلان بر اساس جمهوریت و نفی خشونت در تصرف قدرت سیاسی، و راهکارهای جامعه مدنی، از طریق آزادی احزاب و بیان، قادر است بنیاد یک ساختار دموکراتیک را در ایران بنا نهد.

با گذشت 30 و اندی سال از کودتای ولایت مطلقه آخوندیسم بر علیه اصل جمهوریت و اسلام ، نسل دوم در پیوند با مقاومت نسل پیشتاز انقلاب ، قادر است با نفی تمامیت حاکمیت دیکتاتوری ولایت مطلقه آخوندیسم هدف محوری انقلاب اسلامی بهمن را در احیای اصل حاکمیت جمهوریت بر اساس ارزشهای دموکراسی توحیدی ، در سرزمین ایران احیاء کند.

نیروهای نظامی این رژیم براساس اصل توبه در بیان قرآنی آن می توانند با پیوستن به این حرکت از گذشته خود در نزد خدا و مردم آمرزش بطلبند. بدون شک نیروهای بسیاری در بین جریانهای حاکم وجود دارد که به دنبال فرصتی برای پیوستن به مردم و بازگشت به اهداف انقلاب اسلامی بهمن است.

بسیاری از جریانات همسو و هم ذات مافیای ولایت مطلقه آخوندیسم در داخل و خارج در بوقهای خود تبلیغ می کنند که با حذف این نظام مافیائی مسئله اسلام هم دیگر یک امر شخصی و حاشیه ای خواهد بود. این همراهان و همسنگران ولایت که از انواع ساندیس نیز بهره مندند، فراموش کرده اند که جنبشهای آزادیخواهانه جز بر بستر باور اکثریت و ارزشهای دیرینه آنها قادر به حل معضلات جامعه موجود نخواهد بود.

بنایراین با یاد آوری این آیه صریح قرآن که می گوید. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد به خودتان بپردازيد هر گاه شما هدايت‏يافتيد آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمى‏رساند بازگشت همه شما به سوى خداست پس شما را از آنچه انجام مى‏داديد آگاه خواهد كرد. .

.

بازهم تصریح و تأکید می کنیم که در چهارچوب حاکمیت استبداد و با نظارت و هدایت آن انتخابات مفهوم ندارد. بنابراین برای تدارک یک انتخابات آزاد باید مانع اصلی آن یعنی حاکمیت توتالیتر آخوندیسم از قدرت خلع شود.

خلع این حاکمیت یا با نظارت نهادهای بین المللی در یک رفراندوم عملی خواهد شد و یا اینکه با قیام مردم و حمایت جامعه جهانی ازاین قیام.

پیش به سوی تدارک و استقرار دموکراسی توحیدی در ایران زمین سلام بر شهدا و مبارزین راه آزادی

مرگ بر نظام ضد جمهوری و ضد اسلامی ولایت مطلقه آخوندیسم

نهضت تشیع علوی اردیبهشت ماه 1392 برابر با آپریل 2013