خلع مرسی از قدرت می تواند آغاز یک تحول دموکراتیک در مصر باشد.

رهائی ملت مصر از قید و بندهای افراطیون سلفی، به آنان فرصت می دهد تا سازماندهی نوین خود را بر اساس مردم سالاری مدرن تدارک دیده، و کشور دچار فقر فرهنگی و اقتصادی را از یوغ جریانات انحصار طلب و طماع رها سازند

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاء كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ داستان كسانى كه غير از خدا دوستانى اختيار كرده‏اند همچون عنكبوت است كه خانه‏اى براى خويش ساخته و در حقيقت اگر مى‏دانستند سست‏ترين خانه‏ها همان خانه عنكبوت است قرآن کریم .

ارتش مصر با توسل به یک کودتای نرم و بدون خشونت مرسی را از ریاست جمهوری خلع کرد. تاریخ سیاسی مصر با انقلاب سوسیالیستی جمال عبد اناصر مشخصات ویژه ای را در دنیای عرب و مسلمانها به خود گرفته است.

یکی از این صفات ویژه نقش نظامی ها در سیاست و بخصوص مدیریت کلان می باشد. اخوان المسلمین که با اعدام رهبری آن توسط ناصر همیشه با دولتهای حاکم در تضاد بوده، با ریاست جمهوری مرسی در تلاش بر آمد که همه شکستهای گذشته خویش را نیز با این پیروزی جبران کند.

اما اقتصاد ورشکسته مصر و عدم پاسخ به فقر گسترده در این جامعه توسط این جمعیت، و انحصار طلبی آنها در تقسیم قدرت سیاسی، مردم را در کوتاه مدت از آنها مأیوس کرد.

سیاست اخوانی ها که اهل سنت هستند به مانند خمینی و شرکاء بیشتر پرداختن به اموری چون حجاب و مشروب و غیره اختصاص پیدا کرد. آنها از فقر گسترده مالی و فکری در بین اقشار مردم غافل شدند.

تصور آنها از حمایت مردم نیز به مانند تصور خمینی و شرکاء بود. در تلقی خمینی و شرکآء مردم ایران به خاطر آزادی سیاسی و عدالت انقلاب نکرده بلکه برای حجاب و ممنوعیت مشروب و غیره بر علیه رژیم کودتاچی پهلوی قیام کرده بودند.!!

اما سطح فقر فکری و مالی در ایران مقطع انقلاب 57 با مصر کنونی بسیار متفاوت است. مردم ایران دچار این فقر کمر شکنی که امروزه مصریان با آن روبرو هستند نبوده، بلکه از لحاظ مالی در سطح متوسط بودند.

به همین خاطر هم بر خلاف تبلیغات واهی جریانات چپ، کارگرها و زحمتکشان پیشقراول آن انقلاب نبوده، بلکه سنگر آزادی دانشگاهی بود که برای دست یابی به آزادی سیاسی یعنی حاکمیت دموکراسی با رژیم کودتاچی پهلوی در نبرد بود.

ما شاهد بودیم که این سنگر تسلیم تبلیغات فرافکنانه خمینی و شرکاء در رابطه با ..اتوبوس را مجانی می کنیم و یا آب و برق را مجانی می کنیم نشد.

اما مردم مصر در فشار اقتصادی و فقر کمر شکنی گرفتارهستند، و امیدشان از تحول سیاسی مثبت ، در مرحله اول بهبودی اوضاع اقتصادی است.

مرسی و حزبش بخشی از تصورات آخوندیسم در ایران را با خود داشته و چنین می پنداشتند که اگر اقدام به جمع کردن مشروب فروشی و بستن کازینو و غیره بکنند، به محبوبیت بیشتری دست خواهند یافت. در صورتیکه مشکل آن جامعه فقر اقتصادی و فقر سیاسی است.

تجربه طالبان در افغانستان و آخوندیسم در ایران و مرسی اخوان در مصر، یک پیام استراتژیک برای همه مسلمانان اسیر استبداد دارد، و آن همان پیام سید جمال شهید است . بازگشت به قرآن و نفی همه آموزه های گمراه کننده آخوندیسم ، و تدارک نظامهای سیاسی دموکراتیک مبتنی بر اصول جهانشمول حقوق بشر در جامعه خود.

مردم مسلمان مصر و ایران و عراق و افغانستان و غیره باید به آگاهی های جهانشمول و سرشار از اصول آزادی و عدالت ، در کتاب وحی واقف و مسلح شوند. و در جهانی که خطر جنگ هسته ای و فقر مادی و معنوی آن را تهدید می کند، با روشهای سیاسی مدرن، و صلح طلبانه، با سایر جوامع همراه و متحد شوند.

تجربه مصر و ایران و عراق و افغانستان درسهای بسیاری در بر دارد. از این تجربه ها باید درس سازماندهی اصولی را یاد گرفت. در پیمودن این مسیر مسلمانان با دو عنصر استعماری و استبدادی رویارو هستند. 1. فقاهت آخوندی و سلاطین نفت فروش.از تبار شیخ و یا شاه .

رهائی ملت مصر از قید و بندهای افراطیون سلفی، به آنان فرصت می دهد تا سازماندهی نوین خود را بر اساس مردم سالاری مدرن تدارک دیده، و کشور دچار فقر فرهنگی و اقتصادی را از یوغ جریانات انحصار طلب و طماع رها سازند.

.

ایندو جریان مافیائی با حمایتهای مستقیم و غیر مستقیم استعمار نو، شانس تحول مثبت سیاسی از ملتهای مسلمان را گرفته اند. بنابر این تجربه مرسی در مصر و ولایت مطلقه آخوندیسم در ایران، ما را به کارزاری همه جانبه با این گرایشها ی ارتجاعی و استعماری راهنمائی می کند.

برای دموکراتیزه شدن فرهنگ سیاسی جوامع مسلمان بایستی از سنتها و بدعتهای دو جریان سلطنت و روحانیت عبور کرد. این عبور با روشنگری و کار آگاهی بخش دینی و فرهنگی با استناد و استفاده از قرآن مقدور و بسیار کم هزینه است.

این کتابیکه که امور مردم یعنی اصل حاکمیت آنها را از طریق شورا توصیه کرده است، سرشار از آموزه هائی است که میتواند ما را در حوزه سازماندهی حاکمیت دموکراتیک مبتنی بر اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر یاری رساند. از این رو مسامانان نباید در سازماندهی کلان دموکراسی توحیدی بیش از این وقت را تلف کنند.

امروز ملتهای مسلمان پیرو آموزه های کتاب وحی باید پیشقراول سازماندهی جهانی برای نفی خشونت و فقر در جهان باشند. این کشورها با ثروت سرشار نفت قادرند عدالت اجتماعی را در جامعه خود و جوامع پیرامونی با استفاده درست از این ثروت بر قرار سازند.

از این رو نهضت تشیع علوی ضمن همراهی با ملت مسلمان مصر و [وخواستهای عدالانه آنها، هرگونه توطئه ارتجاعی گرایشات ضد دموکراسی را محکوم می کند، و در بر پائی یک جامعه آزاد و آباد با مردم مسلمان مصر همراه و همگام است.

نهضت تشیع علوی …تیرماه 1392 هجری برابر با جولای 2013 میلادی