نامه 50 نفر بخشی از عمال حکومت و حامیان دو بل مرالش به اوباما

نامه 50 نفره بخشی از اصلاح طلبان حکومتی به اوباما در رابطه با تعامل و سازش با دیکتاتوری ولایت مطلقه آخوندیسم حکایت از وفاداری کامل این طیف به حکومت ولایت است. این جماعت با نگاشتن این نامه ها کمال وفاداری خود به ولایت را به زبان اشهد بیان می کنند. و تأسف در اینجاست که به عنوان اپوزیسیون نیز رسانه های گروهی را در اشغال خود دارند.

بسم الله الرحمن الرحیم

کيْفَ وَإِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لاَ يَرْقُبُواْ فِيكُمْ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً يُرْضُونَكُم بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَى قُلُوبُهُمْ وَأَكْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ. چگونه [براى آنان عهدى است] با اينكه اگر بر شما دست‏يابند در باره شما نه خويشاوندى را مراعات مى‏كنند و نه تعهدى را شما را با زبانشان راضى مى‏كنند و حال آنكه دلهايشان امتناع مى‏ورزد و بيشترشان منحرفند.سوره توبه آیه 8

نامه نگاران که تقریبا ده نفر آز آنها جزء عناصر سرکوب این ولایت سفیانی بوده اند، از رئیس جمهور اویاما ملتسمانه درخواست کرده اند، که با ولایت مطلقه آخوندیسم آشتی کند. !!! و همچنان سیاستهای اشکار و پنهان کیک و کلید را دستور دولت خویش سازد.

لابی های مأمور و معذوری چون دکتر امیر احمدی و تریتا پارسی و بهنود و امثالهم در دلالی برای دیکتاوری ولایت مطلقه بدون ملاحظه به مأموریت خویش مشغولند و هیچگاه ماسک نمایش مضحک اصلاحات و جامعه مدنی را بر سینه خود آویزان نمی کنند.

اما این 50 نفر که ده نفرشان خود از بانیان و عاملان سالیان سرکوب و سانسور و قتل عام بوده اند با پناه گرفتن در زیر علم همان جامعه مدنی کذائی آخوند خاتمی ، درپی حل معضلات ولایت هستند. ولایتی که جنایت و خیانتش تا آنجائی پیش رفت که شخصیتی چون مرحو م بازرگان در پایان نامه زندگی خود ، اعلام کرد که پیامبران برای آخرت آمده اند!!!

و لاجرم خود آن بزرگوار که معلم قرآن بود اعتراف داشت که این آخرت مورد تأکید قرآن چیزی جز نتیجه اعمال ما در این دنیا نمی باشد. فرزند آن مرحوم مهندس عبدالعلی بازرگان وقتی در تحلیلها و تفسیر ها گریزی به سیاست میزند، حتما از خاتمی و حتی پدر ایشان به نیکی یاد کرده، و زحمات او را در کشتار 67 و قتلهای زنجیره ای گرامی میدارد.!!!

اینک از بیانیه 50 نفره که در ادامه همین لابیگری ها برای تداوم حیات ولایت و برداشته شدن تحریمها نگاشته شده است ، نتیجه ای جز این نمیتوان گرفت که حامیان ولایت حتی در کسوت اپوزیسیون اصلاح طلب نیز در مواقع سرنوشت ساز، بر بیعت خود با ولایت تأکید دارند.

از اینها باید پرسید شما برای حمایت از مردم و جنبشهای ازادیخواهانه و محکوم کردن سرکوب و سانسور و کشتار و واگذاری سرنوشت مردم به انتخاب ازاد با نظارت نهادهای بین المللی چند فقره امضاء عنایت کرده اید؟

حداقل توده/ اکثریتی پیرو خط ضد امپریالیستی خمینی، یک دشمن فرضی به نام امپریالیسم را به شیوه های مختلف بزک می کند و با سنگر گرفتن در آن همراه ولایت میشود ، شما که اهل اصلاحات و جامعه مدنی خاتمی گونه هستید در کدام سنگرید؟ سنگر مردم از مقطع کودتای 30 خرداد 1360 و کشتار نسل انقلاب با فتوای مستقیم خمینی، ساخته و نشانه گذاری شده است ، شما با قایم موشک بازی پشت رفسن جانی و خاتمی و اینک روحانی در کدام سنگرید؟

شما چرا شهامت ندارید که اعلام کنید برای لابی گری مافیای ولایت تحت نام دگر اندیش و اصلاح طلب، عازم غرب شده و در اینجا به عنوان ستون پنجم آن همه رسانه های فارسی زبان را نیز اشغال کرده اید….

نهضت تشیع علوی از همان بدو شکل گیری این لابی ها تحت نام ملی و مذهبی و نمیدانم مخالف جنگ و تجاوز خارجی، طی اطلاعیه های روشنگرانه افکار عمومی را در داخل و خارج خطاب قرار داده و از مردم به خصوص دانشجویان نسل دوم خواسته است که آلوده ویروسهای این لابیهای رژیم نشوند.

به خاطر همین موضع گیری است که نهضت تشیع علوی از هر سو مورد تهاجم و سانسور و تحریف واقع شده، و هم چنان نیز مورد غضب است. شما در فردای ایران که مردم و نیروهای مبارز و ثابت قدم ، قادر شدند، از مانع دیکتاتوری ولایت مطلقه آخوندیسم عبور کنند، و کارنامه هر شخص و جریانی را بر اساس عملکرد خود در ملاء عام بگذارند چه پاسخی به آن نسل خواهید داشت؟

در پایان به همه امضاء کنندگان این اطلاعیه و بیانیه های همسان یاد آور میشویم که تا دیر نشده از لابیگری برای ولایت دست کشیده و به مردم و نیروهای ثابت قدم آن بپیوندید. خداوند این زندگی را به عنوان یک فرصت به انسان عطا کرده است تا معلوم دارد باورمندان به توحید و ارزشهای توحیدی در مقابل ظالمان چگونه عمل می کنند.

پیش به سوی استقرار دموکراسی توحیدی در ایران زمین …. نابود باد رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی دیکتاتوری ولایت مطلقه آخوندیسم

نهضت تشیع علوی …مردادماه 1392 برابر با جولای 2013