جملات و متن های زیبا از معلم شهید دکتر علی شریعتی بنیانگذار تز اسلام منهای آخوند
اگر می بینیم کسی که قلبش پر از محبت علی است و از محبت علی اشک می ریزد و سرنوشت جامعه آن سرنوشت خوبی نیست و دردناک است.این نشان دهنده آنست که علی را نمی شناسد.
این علی شناسی نیست،علی پرستی است.
علی را نشناختن و محبت علی داشتن مساوی است با محبت همه ملتها بر پیامبر و معبودشان ،نه چیزی بیشتر… دکتر علی شریعتی
اگر می بینیم کسی که قلبش پر از محبت علی است و از محبت علی اشک می ریزد و سرنوشت جامعه آن سرنوشت خوبی نیست و دردناک است.این نشان دهنده آنست که علی را نمی شناسد.
این علی شناسی نیست،علی پرستی است.
علی را نشناختن و محبت علی داشتن مساوی است با محبت همه ملتها بر پیامبر و معبودشان ،نه چیزی بیشتر…
مشکل ما ضعف ایمان نیست، عدم معرفت علمی مسائلی است که به آن ایمان داریم و یکی از آن مسائل تشیع و اسلام است.معتقدیم ولی آنرا نمی شناسیم و آشنایی منطقی از آن نداریم و به مردی معتقدیم به عنوان یک امام و یک مرد بزرگ و کسی که همیشه مورد ستایش ما بوده،اما متاسفانه علی را نمی شناسیم.
مابیشتر به ستایش علی پرداختیم نه آشنایی با علی
اگر می بینیم کسی که قلبش پر از محبت علی است و از محبت علی اشک می ریزد و سرنوشت جامعه آن سرنوشت خوبی نیست و دردناک است.این نشان دهنده آنست که علی را نمی شناسد.
این علی شناسی نیست،علی پرستی است.
علی را نشناختن و محبت علی داشتن مساوی است با محبت همه ملتها بر پیامبر و معبودشان ،نه چیزی بیشتر
مشکل ما ضعف ایمان نیست، عدم معرفت علمی مسائلی است که به آن ایمان داریم و یکی از آن مسائل تشیع و اسلام است.معتقدیم ولی آنرا نمی شناسیم و آشنایی منطقی از آن نداریم و به مردی معتقدیم به عنوان یک امام و یک مرد بزرگ و کسی که همیشه مورد ستایش ما بوده،اما متاسفانه علی را نمی شناسیم.
مابیشتر به ستایش علی پرداختیم نه آشنایی با علی… دکتر علی شریعتی
محبت نجات بخش نیست ، معرفت نجات بخش است.ما موظف به شناخت علی در زمان خودمان هستیم نه محبت به امام.
هر کسی که علی را بشناسد،محبت واقعی را می فهمد و می شناسد نه محبت تلقینی که ثمری ندارد. دکتر علی شریعتی
علی مظهر پیروزی در شکست است.ما همیشه پیروزی را در پیروزی می شناسیم ولی علی درس بزرگی به ما داد و آن درس پیروزی در شکست است. دکتر علی شریعتی
در جملاتی که علی در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.
کدام عبارت؟کدام جمله؟
آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی
مگر با کلمات می توان از علی سخن گفت ؟
باید به سکوت گوش فرا داد تا از او چه ها می گوید ؟
او با علی آشناتر است. دکتر علی شریعتی
درد علی دو گونه است: دردی که از ضربه ی ابن ملجم در فرق سرش احساس می کند و درد دیگر دردی است که او را تنها در نیمه شب های خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده…و به ناله درآورده است.ما تنها بر دردی می گرییم که از ابن ملجم در فرقش احساس می کند.
اما این درد علی نیست
دردی که چنان روح بزرگی را به ناله آورده است ،تنهایی است که ما آن را نمی شناسیم .باید این درد را بشناسیم نه آن درد را ، که علی درد شمشیر را احساس نمی کند.
و ….ما
درد علی را احساس نمی کنیم. دکتر علی شریعتی
من معتقدم،اسلام کمتر مدیون شمشیر علی و جهاد اوست و بیشتر مدیون سکوت و تحمل اوست! دکتر علی شریعتی
ما یک ملت «دوستدار علی» هستیم، اما نه «شیعه علی »!
چراکه شیعه علی ، علی وار بودن، علی وار اندیشیدن، علی وار احساس کردن در برابر جامعه، علی وار مسؤولیت احساس کردن و انجام دادن و در برابر خدا و خلق، علی وار زیستن، علی وار پرستیدن و علی وار خدمت کردن است. دکتر علی شریعتی
«شیعه علی بودن» از «چون علی عمل کردن» شروع میشود. دکتر علی شریعتی
اگر باطل را نمی توان ساقط کرد می توان رسوا ساخت اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان اثبات کرد طرح کرد و به زمان شناساند و زنده نگه داشت. دکتر علی شریعتی
علی سه شعار گذاشت ، سه شعاری که همه هستی خودش و خاندانش قربانی این سه شعار شدند : « مکتب » ، «وحدت» و «عدالت» . دکتر علی شریعتی
وقتی زور ، جامه تقوی می پوشد ، بزرگترین فاجعه در تاریخ پدید می آید !
فاجعه ای که قربانی خاموش و بی دفاعش علی است و فاطمه و بعدها دیدیم که فرزندانشان یکایک و اخلافشان همه ! دکتر علی شریعتی
از هنگامی که به جای شیعه علی بودن و از هنگامی که بهجای شیعه حسین بودن و شیعه زینب بودن، یعنی «پیرو شهیدان بودن»، «زنان و مردان ما» عزادار شهیدان شدهاند و بس، در عزای همیشگی ماندهایم! دکتر علی شریعتی
تشیع صفوی،بر خلاف تشیع علوی مذهب راه حل یابی است برای گریز از مسئولیت ها. مذهب تجلید و تذهیب و تجلیل قرآن ، نه تحقیق و تفسیر قرآن.تقدیس قرآن اما نه برای باز کردن و خواندن قرآن. توسل یکسره به کتاب دعا، برای بستن قرآن، چرا که گشودن قرآن، سخت است و مسئولیت آور، کتابی که چنان حساب و کتاب دقیقی دارد که می گوید نتیجه یک ذره کار نیک را می بینی، و کیفر ذره ای کار بد را می چشی ( فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً یره ) دکتر علی شریعتی
خدایا به من زیستنی عطا کن، که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم ، و مردنی عطا کن که بربیهودگیش سوگوار نباشم . برای اینکه هر کس آنچنان می میرد که زندگی می کند. خدایا تو چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت .خدایا رحمتی کن تا ایمان ، نان ونام برایم نیاورد ، قدرتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم ، تا از آنهایی باشم که پول دنیا را می گیرند و برای دین کار می کنند ، نه از آنهایی که پول دین می گیرند و برای دنیا کار می کنند . دکتر علی شریعتی
سخنان شریعتی (امام حسین)در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند اما برای حسینی که آزاده زندگی کرد٬میگریند. دکتر علی شریعتی
حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند. دکتر علی شریعتی
دیدم عده ای مرده متحرک که بر زنده ی همشه جاوید عزاداری میکردند! دکتر علی شریعتی
اگر در جامعه ای فقط یک حسین و یا چند ابوذر داشته باشیم هم زندگی خواهیم داشت هم آزادی هم فکر و هم علم خواهیم داشت و هم محبت هم قدرت و سرسختی خواهیم داشت و هم دشمن شکنی و هم عشق به خدا… دکتر علی شریعتی
آنان که رفتند، کاری حسینی کردند. آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند، وگرنه یزیدیاند. دکتر علی شریعتی
از کودک حسین (ع) گرفته تا برادرش، و از خودش تا غلامش، و از آن قاری قرآن تا آن معلم اطفال کوفه، تا آن مؤذن، تا آن مرد خویشاوند یا بیگانه، و تا آن مرد اشرافی و بزرگ و باحیثیت در جامعه خود و تا آن مرد عاری از همه فخرهای اجتماعی، همه برادرانه در برابر شهادت ایستادند تا به همه مردان، زنان، کودکان و همه پیران و جوانان همیشه تاریخ بیاموزند که باید چگونه زندگی کنند .دکتر علی شریعتی
از هنگامی که به جای شیعه علی (ع) بودن و از هنگامی که بهجای شیعه حسین (ع) بودن و شیعه زینب (س) بودن، یعنی «پیرو شهیدان بودن»، «زنان و مردان ما» عزادار شهیدان شدهاند و بس، در عزای همیشگی ماندهایم! دکتر علی شریعتی
این که حسین (ع) فریاد میزند:آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام کشد؟» «هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمی داند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟ این سؤال، سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست.دکتر علی شریعتی
حسینعلیه السلام زنده جاویدی است که هر سال، دوباره شهید میشود و همگان را به یاری جبهه حق زمان خود، دعوت میکند . دکتر علی شریعتی
حسین (ع) یک درس بزرگتر ازشهادتش به ما داده است و آن نیمهتمام گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است. مراسم حج را به پایان نمیبرد تا به همه حجگزاران تاریخ، نمازگزاران تاریخ، مؤمنان به سنت ابراهیم، بیاموزد که اگر هدف نباشد، اگر حسین (ع) نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوی است.دکتر علی شریعتی
مسؤولیت شیعه بودن یعنی چه، مسؤولیت آزاده انسان بودن یعنی چه، باید بداند که در نبرد همیشه تاریخ و همیشه زمان و همه جای زمین ـ که همه صحنهها کربلاست، و همه ماهها محرم و همه روزها عاشورا ـ باید انتخاب کنند: یا خون را، یا پیام را، یا حسین بودن یا زینب بودن را، یا آنچنان مردن را، یا اینچنین ماندن را … دکتر علی شریعتی
امام حسین علیه السلام یک شهید است که حتى پیش از کشته شدن خویش به شهادت رسیده است؛ نه در گودى قتلگاه، بلکه در درون خانه خویش، از آن لحظه که به دعوت ولید – حاکم مدینه – که از او بیعت مطالبه مى کرد، «نه» گفتُ .این، «نه» طرد و نفى چیزى بود که در قبال آن، شهادت انتخاب شده است و از آن لحظه، حسین شهید است. دکتر علی شریعتی
فتواى حسین این است: آرى! در نتوانستن نیز بایستن هست. دکتر علی شریعتی
حسین ضعیفی که باید برای او گریست نبود… آموزگار بزرگ شهادت اکنون برخاسته است تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن مى فهمند و به همه آنها که پیروزى بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد که شهادت نه یک باختن، که یک انتخاب است؛ انتخابى که در آن، مجاهد با قربانى کردن خویش در آستانه معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مى شود و حسین «وارث آدم» – که به بنىآدم زیستن داد – و «وارث پیامبران بزرگ» – که به انسان چگونه باید زیست را آموختند … دکتر علی شریعتی
مقتدایان امام حسین علیه السلام کسانى هستند که از مایه جان خویش در راه خدا نثار مىکنند و به راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت است که هنر خوب مردن را در جان بىتاب انسانهاى عاشق، تزریق می کند. دکتر علی شریعتی
“آنها که تن به هر ذلتى مى دهند تا زنده بمانند، مرده هاى خاموش و پلید تاریخند و ببینید آیا کسانى که سخاوتمندانه با حسین به قتلگاه خویش آمده اند و مرگ خویش را انتخاب کرده اند – در حالى که صدها گریزگاه آبرومندانه براى ماندنشان بود و صدها توجیه شرعى و دینى براى زنده ماندن شان بود – توجیه و تأویل نکرده اند و مرده اند، اینها زنده هستند؟ آیا آنها که براى ماندنشان تن به ذلت و پستى، رها کردن حسین و تحمل کردن یزید دادند، کدام هنوز زنده اند؟ دکتر علی شریعتی
اکنون شهیدان کارشان را به پایان رساندهاند. و ما شب شام غریبان میگرییم، و پایانش را اعلام میکنیم و میبینیم چگونه در جامعه گریستن بر حسین (ع)، و عشق به حسین (ع)، با یزید همدست و همداستانیم؟ دکتر علی شریعتی
سخنان شریعتی ۴برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و جرات لازم است وگرنه هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند. دکتر علی شریعتی
خداوندا
از بچگی به من آموختند همه را دوست بدارم
حال که بزرگ شده ام
و
کسی را دوست می دارم
می گویند:
فراموشش کن دکتر علی شریعتی
کورتر از آن هایی که نمی خواهند ببینند وجود ندارد. دکتر علی شریعتی
ای خداوند!
به علمای ما مسئولیت و به عوام ما علم و به مومنان ما روشنایی و به روشنفکران ما ایمان و به متعصبین ما فهم و به فهمیدگان ما تعصب و به زنان ما شعور و به مردان ما شرف و به پیران ما آگاهی و به جوانان ما اصالت و به اساتید ما عقیده و به دانشجویان ما نیز عقیده و به خفتگان ما بیداری و به دینداران ما دین و به نویسندگان ما تعهد و به هنرمندان ما درد و به شاعران ما شعور و به محققان ما هدف و به نومیدان ما امید و به ضعیفان ما نیرو و به محافظه کاران ما گستاخی و به نشستگان ما قیام و به راکدان ما تکان و به مردگان ما حیات و به کوران ما نگاه و به خاموشان ما فریاد و به مسلمانان ما قرآن و به شیعیان ما علی(ع)و به فرقه های ما وحدت و به حسودان ما شفا و به خودبینان ما انصاف و به فحاشان ما ادب و به مجاهدان ما صبر و به مردم ما خودآگاهی و به همه ملت ما همت، تصمیم و استعداد فداکاری
و شایستگی نجات و عزت ببخش دکتر علی شریعتی
نامم را پدرم انتخاب کرد!
نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم!
دیگر بس است!
راهم را خودم انتخاب خواهم کرد… دکتر علی شریعتی
عده ای مثل قرص جوشانند؛ در لیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند که سر می روند اما کافی است کمی صبر کنی بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند. دکتر علی شریعتی
آدم وقتی فقیر میشود خوبیهایش هم حقیر میشوند اما کسی که زر دارد یا زور دارد عیبهایش هم هنر دیده میشوند و چرندیاتش هم حرف حسابی بحساب می آیند. دکتر علی شریعتی
عشق به آزادی مرا همه عمر در خود گداخته است. دکتر علی شریعتی
وقتی زور ، جامه تقوی می پوشد ، بزرگترین فاجعه در تاریخ پدید می آید ! دکتر علی شریعتی
نیایش ، معراج به سوی ابدیت، پرواز به قله ی مطلق و صعود به ماورای آن چه هست می باشد !دکتر علی شریعتی
مسئولیت زاده توانایی نیست ، زاده آگاهی است و زاده انسان بودن. دکتر علی شریعتی
“دوست داشتن را هر کس بفهمد خدا را به آسانی استشمام بوی گل می فهمد،
اما اگرکسی فقط فهمیدن عقلی را می فهمد، خدا برایش مجهولی است دست نایافتنی” دکتر علی شریعتی
ما اکنون، به ظاهر برای کسی بیگاری نمی کنیم، آزاد شده ایم، بردگی برافتاده است.اما به بردگی یی محکوم شده ایم. اندیشه ما را ،دلمان را به بند کشیده اند و اراده مان را تسلیم کرده اند، و ما را به عبودیتی آزادگونه پرورده اند و با قدرت علم، جامعه شناسی، فرهنگ، هنر، آزادیهای جنسی، آزادی مصرف و عشق به برخورداری و فرد پرستی، از درون و از دل ما، ایمان به هدف، مسئولیت انسانی و اعتقاد به مکتب او را پاک برده اند. و اکنون برادر، ما در برابر این نظام های حاکم، کوزه های خالی زیبایی شده ایم که هر چه می سازند، می بلعیم. دکتر علی شریعتی
خدایا! آتش مقدس شک را چنان در من بیفروز تا همه یقین هایی را که بر من نقش کرده اند بسوزد و انگاه از پس توده این خاکستر لبخند مهراوه بر لب های صبح یقینی شسته از هر غبار طلوع کند.دکتر علی شریعتی
خدایا تو را سپاس می گویم که در مسیری که در راه تو بر می دارم آنها که باید مرا یاری کنند سد راهم می شوند، آنها که باید بنوازند سیلی می زنند، آنها که باید در مقابل دشمن پشتیبانمان باشند پیش از دشمن حمله میکنند و ….. تا در هر لحظه از حرکتم به سوی تو از هر تکیه گاهی جز تو بی بهره باشم. دکتر علی شریعتی
در دشمنی دورنگی نیست. کاش دوستان هم در موقع خود چون دشمنان بی ریا بودند. دکتر علی شریعتی
آن که معترض نیست ، منتظر نیست. و منتظر ، معترض نیست.دکتر علی شریعتی
انسان نمی تواند به آسمان نیندیشد چگونه می تواند؟! مگر انسانهایی که عمر را بی چِرا به چریدن مشغولند و سر به زمین فرو برده اند و پوزه در خاک دارند و غرق در آب و علف اند اینها که “گوسفندان” دو پایند!!!! دکتر علی شریعتی
تمامی تاریخ به سه شاهراه اصلی می پیوندد:آزادی،عدالت و عرفان!
نخستین،شعار انقلاب کبیر فرانسه بود و به سرمایه داری و فساد کشید.
دومی شعار انقلاب اکتبر بود و به سرمایه داری و جمود کشید.
سومین شعار مذهب بود و به خرافه و خواب! دکتر علی شریعتی
در شگفتم که سلام آغاز هر دیدار است ولی در نماز پایان است . شاید این بدین معناست که پایان نماز آغاز دیدار است.دکتر علی شریعتی
سرنوشت تو متنی است که اگر ندانی دست های نویسندگان، اگر بدانی ، خود می توانی نوشت. دکتر علی شریعتی
پیروزی یکروزه به دست نمی آید ، اما اگر خود را پیروز بشماری ، یکباره از دست میرود. دکتر علی شریعتی
تقلید نه تنها با تعقل سازگار نیست ، بلکه اساسا کار عقل این است که هرگاه نمی داند ، از آنکه می داند تقلید می کند و لازمه ی عقل این است که در این جا خود را نفی نماید و عقل آگاه را جانشین خود کند. دکتر علی شریعتی
شما وقتی می توانید به نیمه ی پر لیوان نگاه کنید که قادر به پر کردن نیمه ی دیگر نباشید.دکتر علی شریعتی
سری که رنج و تعهد و هدف ندارد به دنبال ” سرگرمی ” می گردد. دکتر علی شریعتی
انسان موجودی است که باید دوست بدارد و بپرستد.دکتر علی شریعتی
اضطراب ها همه زاده ی انتظارها است.دکتر علی شریعتی
هجرت تنها عامل تکوین یک تمدن در طول تاریخ بوده است.دکتر علی شریعتی
نومیدی هنگامی که به مطلق می رسد یقینی زلال و آرام بخش می شود.دکتر علی شریعتی
” رجعت ” شور انگیزترین آرزوی دل ها ی خو ناکرده به تبعید گاه است.دکتر علی شریعتی
خدا تنها به معنی آفریننده ی هستی نیست، بلکه معنی هستی نیز هست.دکتر علی شریعتی
برای خواندن جملات ادبی زیبا از دیگر بزرگان مشهور دنیا اینجا کلیک کنید
ایمان چه قدر لغت قشنگ است! آن چیزی است که به روح آواره و متشتت و پریشان و تجزیه شده ، تکیه گاه می بخشد.دکتر علی شریعتی
تقوا تنها سلاح مجاهد است و تهمت ، تنها سلاح منافق.دکتر علی شریعتی
انتظار بزرگ ترین عامل آماده باش و آمادگی هست.دکتر علی شریعتی
راه تقرب خدا در اسلام ، تعقل است نه تعبد.دکتر علی شریعتی
بزرگ ترین رنج این است که آدم باشد، بدون این که بداند برای چه هست؟شیطان یکه از ابعاد خود ماست ؛ چنان که روح خدا یکی از ابعاد دیگر خود ماست.دکتر علی شریعتی
وای که چه زشت و سرد است روح عالِمی که بی درد است! اندیشه ی خردمندی که نمی پرستد! نسل جوانی که ایمان ندارد!دکتر علی شریعتی
هر معبدی در انتظار نیایشگر تنهای خویش است. دکتر علی شریعتی
مذهب سنتی ، تجلی روح دسته جمعی یک جامعه است .دکتر علی شریعتی
تو میدانی وهمه می دانند که زندگی از تحمیل لبخندی بر لبان من، از آوردن برق امیدی در نگاه من، از بر انگیختن موج شعفی در دل من عاجز است.تو میدانی و همه میدانند که شکنجه دیدن بخاطر تو، زندانی کشیدن بخاطر تو و رنج بردن بپای تو تنها لذت بزرگ من است.از شادی توست که برق امید در چشمان خستهام میدرخشد. و از خوشبختی توست که هوای پاک سعادت را در ریههایم احساس میکنم.
نمیتوانم خوب حرف بزنم، نیروی شگفتی را که در زیر این کلمات ساده و جمله های ضعیف و افتاده پنهان کردهام، دریاب ! دریاب !من ترا دوست دارم، همه زندگیم و همه روزها وشبهای زندگیم، هر لحظه زندگیم بر این دوستی شهادت می دهند، شاهد بوده اند وشاهد هستند،
آزادی تو مذهب من است،
خوشبختی تو عشق من است،
آینده تو تنها آرزوی من است. دکتر علی شریعتی
پوچی زندگی امروز یعنی « فدا کردن آسایش برای فقط و فقط وسایل آسایش » دکتر علی شریعتی
فرد در موقعی ساخته می شود که کوشش می کند تا دیگران را بسازد.دکتر علی شریعتی
خدایا! …
رحمتی کن ،
تاایمان ،
نام و نان برایم نیاورد! …
قوتم بخش ،
تا نانم را ،
و حتی نامم را ،
در خطر ایمانم افکنم! …
تا از آنانی نباشم که ،
پول دین را می گیرند ،
و برای دنیا کار می کنند! …
بلکه از آنانی باشم که ،
پول دنیا را می گیرند ،
و برای دین کار می کنند! … دکتر علی شریعتی
به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم .
دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم .
بینش ده تا تفاوت این دو را بدانم .
مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند. دکتر علی شریعتی
هنگامی که به دنیا می آیی همه می خندند در حالی که تو می گریی ،پس ای عزیز زندگیت را چنان بگذران که در روز مرگ در حالی که همه می گریند و تو تنها کسی باشی که می خندی . دکتر علی شریعتی
آن روز که همه به دنبال چشم زیبا هستند ، تو به دنبال نگاه زیبا باش ! دکتر علی شریعتی
ای صد افسوس که چون عمر گذشت ،معنیش می فهمیم
کاین سه روز عمر از عمرم به این ترتیب گذشت
کودکی بی حاصل،نوجوانی باطل ،وقت پیری غافل
به زبانی دیگر
کودکی در غفلت،نوجوانی شهوت،در کهولت حسرت دکتر علی شریعتی
آدمیزاد هر چه انسان تر می شود، چشم به راه تر می شود.
این حقیقت زیبایی است که همیشه می درخشد.دکتر علی شریعتی
آنجا که چشمان مشتاقی برای انسانی اشک می ریزد، زندگی به رنج کشیدنش می ارزد. دکتر علی شریعتی
اگر ایمان نباشد زندگی تکیه گاهش چه باشد؟
اگر عشق نباشد زندگی را چه آتشی گرم کند ؟
اگر نیایش نباشد زندگی را به چه کار شایسته ای صرف توان کرد ؟
اگر انتظار مسیحی ، امام قائمی ، موعودی در دل نباشد ماندن برای چیست ؟
اگر میعادی نباشد رفتن چرا؟
اگر دیداری نباشد دیدن چه سود؟
و اگر بهشت نباشد صبر و تحمل زندگی دوزخ چرا؟ اگر ساحل آن رود مقدس نباشد بردباری در عطش از بهر چه؟ دکتر علی شریعتی
زندگی را با بیداری و با چشمانی باز بگذرانیم که سالها چشم بسته خواهیم خفت. دکتر علی شریعتی
در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند و در آشکار از آنانی که دوستمان دارند غافلیم، شاید این است دلیل تنهایی مان..دکتر علی شریعتی
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم.
وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی او تمام شد
من اغاز شدم
و چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن
مثل تنها مردن دکتر علی شریعتی
ایمان زاییده ای ایدوئولوژی ارزش دارد ، نه ایمان ارثی یا تقلیدی . دکتر علی شریعتی
خدایا!مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان. اضطرابهای بزرگ ٫ غم های ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن . لذتها را به بندگان حقیرت ببخش و درد های عظیم را به جانم ریز.دکتر علی شریعتی
اشک ، زیباترین شعر و بیتاب ترین عشق و گدازانترین ایمان و داغترین اشتیاق و تبدارترین احساس و خالصترین گفتن و لطیفترین دوست داشتن است که همه، در کوره یک دل، به هم آمیخته و ذوب شدهاند و قطرهای گرم شدهاند،و نامش اشک است.دکتر علی شریعتی
سیاست در برابر صداقت دیگران خیانت و صداقت در برابر سیاست دیگران حماقت است.دکتر علی شریعتی
پیش از آنکه بیندیشی تا چه بگویی؟ بیندیش که چه میگویم؟ دکتر علی شریعتی
روزی از روزها ،
شبی از شب ها ،
خواهم افتاد و خواهم مرد ،
اما می خواهم هر چه بیشتر بروم .
تا هرچه دورتر بیفتم ،
تا هرچه دیرتر بیفتم ،
هرچه دیرتر و دورتر بمیرم .
نمی خواهم حتی یک گام یا یک لحظه ،
پیش از آن که می توانسته ام بروم و بمانم ،
افتاده باشم و جان داده باشم ،
همین . دکتر علی شریعتی
اگر می خواهید حقیقتی را خراب کنید ، خوب به آن حمله نکنید، بد از آن دفاع کنید.دکتر علی شریعتی
در برابر وحشی ترین تازیانه ها ،
سکوت مردانه و غرور آمیز مرد نباید بشکند.
در برابر هیچ دردی،لب مرد به شکوه نباید آلوده گردد.
من از نالیدن بیزارم.
سنگین ترین دردها و خشن ترین ضربه های آفرینش،
تنها می توانند مرا به سکوت وادارند.
نالیدن، زاریدن، گله کردن، شکایت، بد است… دکتر علی شریعتی
ایمان بی عشق، اسارت در دیگران است و عشق بی ایمان، اسارت در خود دکتر علی شریعتی
اینکه می گویند امام زمان خودش می آید و همه چیز را درست می کند و ما کاری به این کارها نداریم”بینش یهودی” است. دکتر علی شریعتی
در دردها دوست را خبر نکردن خود یک نوع عشق ورزیدن است . دکتر علی شریعتی
خدایا … در برابر آن چه انسان ماندن را به تباهی می کشد ، مرا با ” نداشتن ” و ” نخواستن “رویین تن کن. دکتر علی شریعتی
نوروز تجدید خاطره بزرگی است: خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. دکتر علی شریعتی
دیکتاتوری و ازادی از انجا ناشی نمی شود که یک مکتب خود را حق میشمارد یا ناحق…
بلکه از اینجا ناشی میشودکه ایا”حق انتخاب”را برای دیگران قائل است یا قائل نیست!! دکتر علی شریعتی
نان دیگران ، دغدغه داشتن و برای کسب آن تلاش کردن ، در نخستین قدم ، دغدغه نان را در خویش کشتن و نان خویش را از دست نهادن است. دکتر علی شریعتی
اگر نابغه هستند ، مرد کار نیستند .
و اگر مرد کار هستند ، مرد اندیشه و فهم نیستند
و اگر هر دو هستند ، مرد شمشیر و جهاد نیستند
و اگر هر سه هستند ، مرد پارسایی و پاکدامنی نیستند
و اگر هر چهار هستند ، مرد عشق و احساس و لطافت روح نیستند .
و اگر همه این ها هستند ، خدا را نمی شناسند و خود را در ایمان گم نمی کنند. دکتر علی شریعتی
بگذار شیطنت عشق چشمان تو را بر عریانی خویش بگشاید.هرچند حاصل آن جز رنج و پریشانی نباشد ,اما کوری را هرگز بخاطر آرامشش تجربه مکن… دکتر علی شریعتی
شرافتِ مرد ، به بکارتِ زن میماند! …
یکبار که لکه دار شود ، دیگر قابل جبران نخواهد بود! … دکتر علی شریعتی
خدایا تقدیر مرا خیر بنویس
آنگونه که آنچه را تو دیر می خواهی من زود نخواهم
و آنچه را تو زود می خواهی من دیر نخواهم دکتر علی شریعتی
در مملکتی که فقط دولت حق حرف زدن دارد، هیچ حرفی را باور نکنید . دکتر علی شریعتی
سرنوشت کار خودش را می کند و ما ابزار نا آگاه اوییم .
آنجا که سخن از حقیقت است ، بحث از واقعیت بی جاست .
دلهره زنده ماندن ، زندگی را از یاد میبرد .
هر کس آن چنان که در بیداری است ، خواب می بیند .
مگر نمی دانی بزرگ ترین دشمن آدمی فهم اوست؟ تا می توانی خر باش تا خوش باشی.
امروز گرسنگی فکر ، از گرسنگی نان فاجعه انگیزتر است .
پیش از آنکه بیندیشی تا چه بگویی؟ بیندیش که چه میگویم؟
برای خوشبخت بودن ، به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن !
آنها که می دانند چگونه باید مرد، می دانستند که چگونه باید زیست ؟
همه بدبختی های ما ناشی از این است که نسل کهنه ی ما به تحجر مبتلا است و نسل جدید به هیچ و پوچ .
هر گز از ظلم ننالیده ام و از خصم نهراسیده ام و از شکست نومید نشده ام ، اما از این کلمه شوم “مصلحت” ، دلم را سخت به درد آورده بود .
هیچ کس دنیا را آن چنان که هست نمی بیند، بلکه هر کس دنیا را آن چنان که خودش هست می بیند.
مهربانی جاده ای است که هرچه پیش می روند ، خطرناک تر می گردد
ظلم است که معلم را به شمع تشبیه کرد زیرا شمع را میسازند که بسوزد ولی معلم میسوزد که بسازد.
از سکوت اگر به خشم آمدی سکوت کن.
اگر مثل گاو گنده باشی،میدوشنت، اگر مثل خر قوی باشی،بارت می کنند، اگر مثل اسب دونده باشی،سوارت می شوند…. فقط از فهمیدن تو می ترسند.
در شگفتم سلام آغاز دیدار است، ولی در نماز پایان است. شاید این بدین معنی است که پایان نماز آغاز دیدار است.
نمی دانم پس ز مرگم چه خواهد شد- نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت- ولی آنقدر مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد- گلویم سوتکی باشد به دست طفلکی گستاخ و بازی گوش- و او یک ریز و پی در پی دم و بازدم گرم خویش را- در گلویم سخت بفشارد- وخواب خوفتگان خفته را آشفته تر سازد- بدین سان بشکند دائم- سکوت مرگبارم را.
دوستدار هنرمندانی بودهام که به جای خاتمکاری و کاشیکاریهای ظریف و آرایشهای رقیق و نازککارانه، وقار کوهستانهای لجوج و خشم طوفانهای وحشی و ابهت و اقتدار آسمان گرفته و مصمم زمستانی و پهندشتهای دهشتناک و خشن را سرمایه هنر خویش ساختهاند.
بگذار تاشیطنت عشق چشمان تو را به عریانی خویش بگشایدهر چند معنایش جز رنج و پریشانی نباشد؛اما کوری را هرگز به خاطر آرامش تحمل مکن.
سفر هیچ چیز به جز دلتنگی ندارد، اما… زندگی به من آموخت، برای بهتر دیدن عظمت و شکوه هر چیز باید قدری از آن دور شد.
در فلق بگریز ای سوار سپیده صبح که سیاهی شب همه جا را فراگرفتهاست که افسونگران چیره دست در گرهها میدمند و دوستان دشمن کام.
نه، من هرگز نمی نالم؛ قرنها نالیدن بس است؛ می خواهم فریاد کنم؛ اگر نتوانستم ، سکوت می کنم؛ خاموش مردن بهتر از نالیدن است.
آن«امانت»که خدا بر زمین و آسمانها و کوهها عرضه کردو از برداشتنش سر باز زدند و انسان برداشت،همین است.نه عشق است و نه معرفت است و نه طاعت…«مسئولیت ساختن خویش»است. کاری که در ید قدرت خداوندی است انسان خود به دست می گیرد!…
قلم تتم من است؛ قلم تتم ماست ،به قلم سوگند؛ به خون سیاهی که از حلقومش می چکد سوگند؛ به رشه ی خونی که اززبانش می تراود سوگند؛ به زجه های دردی که از سینه اش بر می آید سوگند ،که تتم مقدسم را نمی فروشم ؛به دست زورش تسلیم نمی کنم ،به کیسه ی زرش نمی بخشم ،به سر انگشت تزویرش نمی سپارم دستم را قلم می کنم و قلمم را از دست نمی گذارم ؛چشمهایم را کور می کنم، گوشهایم را کر می کنم، پاهایم را می شکنم ،انگشتانم را بند بند می برم ،سینه ام را می شکافم، قلبم را می کشم، حتی زبانم را می برم و لبم را می دوزم اما قلمم را به بیگانه نمی دهم…
برای شناختن هر مذهب باید خدایش را، کتابش را و پیغمبرش را و بهترین دست پرورده هایش را دید و شناخت .
در راه گم شدن از گمراه شدن بد تر است
آگاهی “نعمتی است که خدا به هرکس داده کاش نگیرد و به هر کس نداده کاش ندهد.
در داستان خلقت است که مسئولیت معنا پیدا می کند و اینکه عشق و عقل هر دو باید دست اندر کار باشند تا آدم بیدار شود و به بینایی برسد.
کسی که راه را غلط رفته، اگر درست راه برود، زودتر ممکن است راه درست را بیابد تا آنکه در راه درست، غلط راه می رود.
به سه چیز تکیه نکن ، غرور ، دروغ و عشق … آدم با غرور میتازد … با دروغ می بازد و با عشق میمیرد.
میوههای گوارا و معطر تاریخ، انسانهایی هستند که سعادت را به خاطر صعود به قله عظمت به اعماق دره پرت کردهاند.دکتر
آنان که به هر ذلتی تن میدهند تا زنده بمانند، مردگان خاموش و پلید تاریخند.
از سکوت اگر به خشم آمدی سکوت کن.
اگر شاهد عصر خود و شهید حق و باطل جامعهات نیستی، هر جا که میخواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی، چه به شراب نشسته باشی، هر دو یکیست
مردن هم همچون زیستن بهانهای میخواهد.
هر کس مظلوم است، خودش ظالم را یاری کردهاست.
خدایا، عقیده مرا از دست عقدهام مصون بدار و به من قدرت تحمل عقیده مخالف ارزانی کن.» «خدایا، به هر که دوست می داری بیاموز که: عشق از زندگی کردن بهتر است، و به هرکه دوست تر می داری بچشان که: دوست داشتن از عشق برتر!» «خدایا، به من توفیق تلاش در شکست، صبر در نومیدی، رفتن بی همراه، جهاد بی سلاح، کار بی پاداش، فداکاری در سکوت، دین بی دنیا، مذهب بی عوام، عظمت بی نام، خدمت بی نان، ایمان بی ریا، خوبی بی نمود، مناعت بی غرور، عشق بی هوس، تنهایی در انبوه جمعیت، و دوست داشتن، بی آنکه دوست بداند، روزی کن.» «خدایا، چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم دانست…از کتاب نیایش
ابراهیموار زندگی کن و در عصر خویش معمار کعبه ایمان خویش باش
ستایشگر معلمی هستم که چگونه اندیشیدن را به من بیاموزد، نه چگونگی اندیشهها را.
همواره بیمناکم که در این فرصت اندک و عزیز حیات، لحظهای را به ستایش کسانی بپردازم که در ترجیح عظمت، عصیان و تفکر بر سعادت، آرامش و لذت اندکی تردید داشتهاند….
اسلام منطقی تر و جدی تر از آن است که به آنچه در زندگی بی ثمر است و بر روی اذهان بی اثر، در آخرت پاداش دهد، و عملی که نه برای خلق خدمتی باشد و نه برای خود، اصلاحی، ثواب داشته باشد….
همیشه حرفهایست برای گفتن و حرفهایست برای نگفتن و ارزش هر انسان به حرفهایست که برای نگفتن دارد حرفهایی اهورایی و برامده از دل …
وقتی نمیتونی فریاد بزنی ناله نکن!!خاموش باش قرن ها نالیدن به کجا انجامید؟؟ تو محکومی به زندگی کردن تا شاهد مرگ آرزوهای خودت باشی د
عده ای مثل قرص جوشانند؛ در لیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند که سر می روند اما کافی است کمی صبر کنی بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند.
نمیخواهد لباسی بدوزید و بر تن زن امروز نمائید . فکر زن را اصلاح کنید او خود تصمیم میگیرد که چه لباسی برازنده اوست
ایمانم به اسلام و عشقم به خاندان پیامبر ، مرا با کسبه دین ، یا حَمَله تعصب ، و عَمَله ارتجاع هم آواز کند . که آزادی ام اسیر پسندِ عوام گردد .که «دینم» در پس «وجهه دینی» ام دفن شود ، که عوام زدگی مرا مقلّد تقلید کنندگانم سازد . که آن چه را «حق می دانم» به خاطر آن که «بد می دانند» کتمان کنم .
خدایا می دانم که اسلامِ پیامبرِ تو با « نه » آغاز شد و تشیع دوست تو نیز با « نه » آغاز شد .
مرا ای فرستنده محمد و ای دوستدار علی ! به« اسلام آری » و به « تشیع آری » کافر گردان .
اینک من همه اینها را که ثمره عمر من و عشق من است و تمام هستی ام و همه اندوخته ام و میراثم را با این وصیت شرعی یک جا به دست شما می سپارم با آنها هر کاری که می خواهی بکن…..
ودیعه ام را به دست کسی می سپارم که از خودم شایسته تر است……..
ملت ما مسخ می شود و غدیر ما می خشکد و برج های بلند افتخار در هجوم این غوغا و غارت بی دفاع مانده است. بغض هزارها درد مجال سخنم نمی دهد و سرپرستی و تربیت همه این عزیزتر از کودکانم را به تو می سپارم و تو را به خدا و …….. خود در انتظار هر چه خدا بخواهد. »
مسئولیت زاده توانایی نیست ، زاده آگاهی است و زاده انسان بودن.
دلی که از بی کسی غمگین است ، هر کسی را می تواند تحمل کند.
ارزش عمیق هر کسی به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد
عشق به آزادی مرا همه عمر در خود گداخته است
اگر پیاده هم شده است سفر کن ، در ماندن می پوسی.
خدا و انسان و عشق ، این است امانتی که بر دوش ما سنگینی می کند
قدرت نیازمند کسی است که در برابرش رام گردد
مرا کسی نساخت ، خدا ساخت . نه آنچنان که کسی می خواست ، که من کس نداشتم . کسم خدا بود ، کس بی کسان
استوار ماندن و زیر هر باری نرفتن ، دین من است.
شما :
ای گوش هایی که تنها گفتن های کلمه دار را می شنوید !
پس از این جز سکوت سخنی نخواهم گفت.
و شما :
ای چشمهایی که تنها صفحات سیاه را می خوانید !
پس از این جز سطور سپید نخواهم نوشت.
و شما :
ای کسانی که هرگاه حضور دارم بیشترم تا آنگاه که غایبم…
پس از این مرا کمتر خواهید دید !!
دکتر علی شریعتی
کویر! کویر نه تنها نیستان من و ماست که نیستان ملت ماست و روح و اندیشه و عرفان و ادب و بینش و زندگی و سرشت و سرگذشت و سرنوشت ما همه است
روحی که هم معنی دوست داشتن را می فهمد و هم زیبایی اشک را ،هم می جنگد و هم می داندکه سر بر زانوی مهربان او نهادن ودر زیر دستهای نوازشگرش -که دو مسیح خاموش اند- لذت تسلیم رام بودن ، از شکوه آدمی نمی کاهد
ما اکنون، به ظاهر برای کسی بیگاری نمی کنیم، آزاد شده ایم، بردگی برافتاده است.اما به بردگی یی بدتر از سرنوشت تو محکوم شده ایم. اندیشه ما را برده کرده اند. دلمان را به بند کشیده اند و اراده مان را تسلیم کرده اند، و ما را به عبودیتی آزادگونه پرورده اند و با قدرت علم، جامعه شناسی، فرهنگ، هنر، آزادیهای جنسی، آزادی مصرف و عشق به برخورداری و فرد پرستی، از درون و از دل ما، ایمان به هدف، مسئولیت انسانی و اعتقاد به مکتب او را پاک برده اند. و اکنون برادر، ما در برابر این نظام های حاکم، کوزه های خالی زیبایی شده ایم که هر چه می سازند، می بلعیم.
تصویر همه از یک زندگى مطلوب و یک دنیاى ایده آل بیشک یکى نیست. اما با اینهمه مقولات و مفاهیم معینى در طول تاریخ چند هزار ساله جامعه بشرى دائما بعنوان شاخص هاى سعادت انسان و تعالى جامعه به طرق مختلف برجسته و تکرار شده اند، تا حدى که دیگر بعنوان مفاهیمى مقدس در فرهنگ سیاسى توده مردم در سراسر جهان جاى گرفته اند. آزادى، برابرى، عدالت و رفاه در صدر این شاخص ها قرار دارند.تمام مبارزات طبقاتی در تاریخ بشری بر همین مبنا بوده و هست…
چو کس با زبان دلم آشنا نیست
چه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر
که از یاد یاران فراموش باشم
من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روی عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند.
و هر روز او متولد میشود؛
عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد…
و قرن هاست که او؛
عشق می کارد و کینه درو می کند چرا که در چین و
شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند
ودر قدم های لرزان مردش؛ گام های شتابزده جوانی برای رفتن
و درد های منقطع قلب مرد;سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده
و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند…
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در
قلب مالامال از درد…! و این, رنج است
زن عشق می کارد و کینه درو می کند… دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر… می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی…. برای ازدواجش ــ در هر سنی ـ اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج کنی… در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو… او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی… او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی…او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد… او بی خوابی می کشد و تو خواب
حوریان بهشتی را می بینی… او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر …… دکتر علی شریعتی
عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندگی کنی . دکتر علی شریعتی
اگر مثل گاو گنده باشی،میدوشنت، اگر مثل خر قوی باشی،بارت می کنند، اگر مثل اسب دونده باشی،سوارت می شوند…. فقط از فهمیدن تو می ترسنددکتر علی شریعتی
آن روز که همه به دنبال چشم زیبا هستند، تو به دنبال نگاه زیبا باش دکتر علی شریعتی
هر لحظه حرفی در ما زاده میشود
هر لحظه دردی سر بر میدارد
و هر لحظه نیازی از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش میکند
این ها بر سینه میریزند و راه فراری نمییابند
مگر این قفس کوچک استخوانی گنجایشاش چه اندازه است؟ دکتر علی شریعتی
دکتر شریعتی : «کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ،آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم – که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !… چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم دکتر علی شریعتی
هر کس آنچنان می میرد که زندگی می کند دکتر علی شریعتی
دلی که عشق ندارد و به عشق نیاز دارد،آدمی را همواره در پی گم شده اش،ملتهبانه به هر سو می کشاند . دکتر علی شریعتی
از دیده به جاش اشک خون می آید
دل خون شده ، از دیده برون می آید
دل خون شد از این غصه که از قصه عشق
می دید که آهنگ جنون می آید دکتر علی شریعتی
عشق تنها کار بی چرای عالم است ، چه ، آفرینش بدان پایان می گیرد . دکتر علی شریعتی
من چیستم؟
لبخند پر ملامت پاییزی غروب در جستجوی شب
که یک شبنم فتاده به چنگ شب حیات ، گمنام و بی نشان
در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ دکتر علی شریعتی
اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است. دکتر علی شریعتی
ساعتها را بگذارید بخوابند ، بیهوده زیستن را نیازی به شمردن نیست .دکتر علی شریعتی
دکتر شریعتی اگر تنهاترین تنها شوم ، باز خدا هست. او جانشین همه نداشتن های من است.دکتر علی شریعتی
خدایا به من زیستی عطا کن که در لحظه مرگ ، به بی ثمری لحظه ای که برای زیستن تلف کرده ام ، سوگوار نباشم!دکتر علی شریعتی
به زور می توان چیزی را گرفت اما به زور نمی توان آن را نگه داشت !دکتر علی شریعتی
ارزش وجودی هر انسانی به اندازه حرف هایی است که برای نگفتن دارد….دکتر علی شریعتی
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری ، همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری….دکتر علی شریعتی
دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند . دکتر علی شریعتی
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است. دکتر علی شریعتی
اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است .دکتر علی شریعتی
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم. دکتر علی شریعتی
به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد. دکتر علی شریعتی
هر کسی را نه بدان گونه که « هست »، احساس می کنند
بدان گونه که « احساسش » می کنند ، هست .دکتر علی شریعتی
خدایا به هر که دوست می داری بیاموز
که عشق از زندگی کردن بهتر است ،
و به هرکه دوست تر می داری ، بچشان
که دوست داشتن از عشق برتر !دکتر علی شریعتی
تا بی پناه نگردم ، پناهم نخواهی داد
تا نیفتم ، دستم را نخواهی گرفت دکتر علی شریعتی
وقتی عشق فرمان می دهد،
« محال» سر تسلیم فرود می آورد.دکتر علی شریعتی
عشق در اوج اخلاصش ،
به ایثار رسیده است
و در اوج ایثارش ،
به قساوت !دکتر علی شریعتی
می دانم تشنه ای اما …
اما این دریا را در کوزه نمی توان کرد. دکتر علی شریعتی
تنهایی ، آرامگاه جاوید من است
و درد و سکوت ، همنشین تنهایی من!
به پریشانی یک آرزوی آشفته
چه می دانم چگونه ؟
از تنهایی اتاق گریختم
عشقی فراتر از انسان و فروتر از خدا نیز هست؛
و آن دوست داشتن است. دکتر علی شریعتی
دوست داشتن از عشق برتر است
و من هرگز خود را
تا سطح بلند ترین قله عشق های بلند ، پایین نخواهم آورد .دکتر علی شریعتی
غریقی در طوفان تنها مانده است
آخرین فریادهای خسته اش را
که تو را می خواند ـ بشنو ، بشتاب ، او را دریاب دکتر علی شریعتی
همچون شمع که در گریستن خویش ، قطره قطره می میرد
ذوب می شوم و محو می شوم و پایان می گیرم دکتر علی شریعتی
چه دشوار شده است دم زدن !
در این جا که هر درختی مرا قامت تفنگی است
و صدای هرگامی غمم ! دکتر علی شریعتی
تو می دانی که من
از میان همه نعمت های این جهان ، آن چه را برگزیده ام و دوست می دارم
تنهایی است دکتر علی شریعتی
ای که تو آن من دیگرمی
ای تو که آن توی دیگرتم
زاد سفر برگیر و قدم در راه نِه
که من در پایان راه
بی صبرانه منتظر رسیدن توام دکتر علی شریعتی
ای که هوای من شده ای
دم زدن از تو حیات من است دکتر علی شریعتی
انسان نقطه ای است میان دو بی نهایت: بی نهایت لجن بی نهایت فرشته دکتر علی شریعتی
آن گاه که تقدیر واقع نگردید از تدبیر نیز کاری ساخته نیست.دکتر علی شریعتی
مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد.دکتر علی شریعتی
اساسا <<خوشبختی>> فرزند نامشروع <<حماقت>> است. دکتر علی شریعتی
اگر توانستی (( نفهمی)) می توانی خوشبخت باشی ! دکتر علی شریعتی
جامعه دو طبقه دارد: ۱:طبقه ای که می خورد و کار نمی کند ۲:طبقه ای که کار می کند و نمی خورد. دکتر علی شریعتی
چقدر نشنیدن ها و نشناختن ها و نفهمیدن ها که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است. دکتر علی شریعتی
تمام بدبختی های آدم مال این دو کلمه است یکی داشتن و یکی خواستن دکتر علی شریعتی
چقدر ندانستن ها و نفهمیدن ها که از دانستن ها و فهمیدن ها بهتر است.دکتر علی شریعتی
کیست که تنها آروزی همیشگی اش در این جهان این باشد که تنها چیزی را که از این جهان آرزو می کند از دست بدهد؟دکتر علی شریعتی
آن ها که از در می آیند و می روند چهارپایان نجیب و ساکت تاریخ اند حادثه ها را تنها کسانی در زندگی آدمی آفریده اند که از پنجره ها بیرون جسته اند و… یا به درون پریده اند.دکتر علی شریعتی
چقدر دعا می کنم که: بعضی اصوات را نشنونی بعضی رنگ ها نبینی بعضی افکار را نفهمی بعضی حالات را حس نکنیدکتر علی شریعتی
با همه چیز درآمیز و با هیچ چیز آمیخته مشو در انزوا پاک ماندن نه سخت است و نه با ارزش. دکتر علی شریعتی
وقتی در صحنه حق و باطل نیستی وقتی که شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه ات نیستی هرکجا که خواهی باش چه در نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی هر دو یکی است. دکتر علی شریعتی
حوادث انسان های بزرگ را متعالی و آدم های کوچک را متلاشی می کند.دکتر علی شریعتی
این سه راهی است که در پیش پای هر انسانی گشوده است: پلیدی پاکی پوچی دکتر علی شریعتی
شرف مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یک بار لکه دار شد دیگر هرگز جبران پذیر نیست دکتر علی شریعتی
چقدر دوست دارم این سخن مسیح را « از راه هایی مروید که روندگان آن بسیارند از راه هایی بروید که روندگان آن کم اند» دکتر علی شریعتی
آدم بالاخره می میره حالا من به اسهال خونی بمیرم بهتره یا به خاطر حرفم؟ دکتر علی شریعتی
چاپلوسی یونجه لطیفی است برای درازگوشان دمبه دار خوشحال دکتر علی شریعتی
گریستن خوب نیست مگر بشود جوری گریست که چشم ها نفهمند دکتر علی شریعتی
پروانه ی شمع اگر هم چون مرغ خانگی نه بر گرد شمع که در پی خروس می رفت زندگی در زیر پایش رام می گشت و آسمان بر بالای سرش به کام دکتر علی شریعتی
من از دو کار نفرت دارم : یکی درد دل کردن که کار شبه مردهاست و یکی هم از خود دفاع کردن برای تبرئه خود جوش زدن که کار مستضعفین است. شجاع به همدرد نیازمند نیست از ناله شرم دارد.دکتر علی شریعتی
برای خوشبخت بودن به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن و یاس انسان امروزه یاسی است ناشی از آگاهی اش به خویش و خوش بینی انسان در تاریخ زاییده ی جهلش نسبت به خویش است دکتر علی شریعتی
زنی که زیبایی اندیشه پیدا کرده باشد زیبایی بدنش را نشان نمی دهد. دکتر علی شریعتی
دو پدیده را مردم یا عوام نمی توانند از هم سوا کنند یکی شور مذهبی است یکی شعور مذهبی.که این دو ربطی به هم ندارند آن کسی که شور مذهبی دارد خیال می کند که شعور مذهبی هم دارد دکتر علی شریعتی
هرکس – نه تنها – به میزان معلوماتی که دارد عالم نیست بکله به میزان مجهولاتی که در عالم احساس می کند عالم است. دکتر علی شریعتی
انسان به میزان برخورداری هایی که در زندگی دارد انسان نیست بلکه به اندازه نیازهایی که در خود احساس می کند انسان استدکتر علی شریعتی
برای این که قومی خوب سواری بدهد باید احساس انسان بودن از او گرفته شود.دکتر علی شریعتی
چقدر این قفس برایم تنگ است. من تاب تنگنا ندارم ! دکتر علی شریعتی
بد است
در برابر وحشی ترین تازیانه ها ،
سکوت مردانه و غرور آمیز مرد نباید بشکند.
در برابر هیچ دردی،لب مرد به شکوه نباید آلوده گردد.
من از نالیدن بیزارم.
سنگین ترین دردها و خشن ترین ضربه های آفرینش،
تنها می توانند مرا به سکوت وادارند.
نالیدن، زاریدن، گله کردن، شکایت، بد است دکتر علی شریعتی
آدمهای که هیچ وقت احتیاج به تنهایی ندارند ، معمولاً آدمهای کم مایه ایی هستند . دکتر علی شریعتی
اگر بخواهند از پیغمبر اسلام مجسمه ایی بریزند ، باید در یک دستش کتاب باشد و در دست دیگرش شمشیر . دکتر علی شریعتی
خدا برای تنهایی اش آدم را آفرید . دکتر علی شریعتی
ایمان زاییده ای ایدوئولوژی ارزش دارد ، نه ایمان ارثی یا تقلیدی .دکتر علی شریعتی
عشق می تواند جانشین همه نداشتن ها شود . دکتر علی شریعتی
وقتی که بود نمی دیدم . وقتی می خواند ، نمی شنیدم… وقتی دیدم که نبود… وقتی شنیدم که نخواند … ! دکتر علی شریعتی
تنها دو جا است که هرکسی خودش است، بستر مرگ و سلول زندان . دکتر علی شریعتی
هیچ گاه تنهایی و کتاب و قلم ، این سه روح و سه زندگی و سه دنیای مرا کسی از من نخواهد گرفت … دیگر چه میخواهم ؟ آزادی چهارمین بود که به آن نرسیدم و آن را از من گرفتند . دکتر علی شریعتی
هر کس به میزانی که به تنهایی نیاز دارد ، عظمت دارد و بی نیاز تر است . دکتر علی شریعتی
من تنهایی را از آزادی بیش تر دوست دارم . دکتر علی شریعتی
بد دردی است در انبوه خلق ، تنها بودن و در وطن خویش ، رنج غربت کشیدن. دکتر علی شریعتی
وقتی یک روح از سطح زمان خویش بیش تر اوج میگیرد و از ظرف تحمل مردم زمان ، بیشتر رشد می کند ، تنها میشود. دکتر علی شریعتی
من از میان همه ی نعمت های این جهان، آن چه را برگزیده ام و دوست میدارم، تنهایی است. دکتر علی شریعتی
آدم ها همچون کوه ها همگی با همند و تنهایند . دکتر علی شریعتی
در تمام عمرم جز تنهایی و تفکر و غم و عشق ، سرگرمی ای نداشته ام . دکتر علی شریعتی
من از سقف و نظم و تکرار گریزانم و سعادت خانوادگی تنها بر این سه پایه استوار است!! دکتر علی شریعتی
تو هرچه می خواهی باشی باش ، اما … آدم باش !!! دکتر علی شریعتی
دنیا به اندازه ای که مرا برای همیشه پر کند، ندارد . دکتر علی شریعتی
مقلدها همیشه از اصلشان بیش تر افراط میکنند. دکتر علی شریعتی
هر کس مظلوم است ، خودش ضالم را یاری کرده است . دکتر علی شریعتی
همه بشرند ، اما بعضی ها انسان اند. دکتر علی شریعتی
Related Posts
سری جدید مجموعه جملات قاطی خنده دار مهرماه 92سری جدید مجموعه جملات قاطی خنده دار مهرماه ۹۲اس ام اس غمگین جدید سال ۹۱اس ام اس غمگین جدید سال ۹۱جملات و متن های زیبا درباره خیانت و نامردی جدید 91جملات و متن های زیبا درباره خیانت و نامردی جدید ۹۱جملات و متن های ادبی دکتر شریعتی+ “sms دکتر شریعتی” جدید 91جملات و متن های ادبی دکتر شریعتی+ “sms دکتر شریعتی” جدید ۹۱اس ام اس فراموشی جدید تیر 91 + “sms faramoshi”اس ام اس فراموشی جدید تیر ۹۱ + “sms faramoshi”