دکترمحمد مصدق تولد ۲۹ اردیبهشت ۱۲۵۸ (مطابق با شناسنامه)[۵]یا ۲۶ خرداد ۱۲۶۱ (طبق محاسبه برخی مورخین) در سنگلج تهران- درگذشت ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ بیمارستان نجمیه تهران در زمان قاجار معروف به میرزا محمد خان مصدقالسلطنه تا پیش از تصویب قانون منع استفاده از القاب و سپس مشهور به دکتر مصدق، سیاستمدار، حقوقدان، نمایندهٔ هشت دوره مجلس شورای ملی، استاندار، وزیر و دو دوره نخستوزیر ایران بود. محمد مصدق نخستین ایرانی دارندهٔ مدرک دکترای رشته حقوق است. مصدق در زمان انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی، اگر چه از حکومت قاجار مأیوس بود[۱۱] با توجه به این که میدانست رضا شاه حکومتی برمبنای دیکتاتوری ایجاد میکند، با این کار مخالفت کرد و بعد از آن یکی از منتقدین سرسخت او بود. در زمان حکومت رضاشاه، مصدق زندان رفته و مدتی را در تبعید گذرانید.] او سلطنت پهلوی را مخلوق سیاست انگلستان میدانست.
وی بعد از سقوط رضاشاه، از تبعید به عرصهٔ سیاست بازگشت. در سال ۱۳۲۸ با چندین حزب وارد اتحاد شد و با همکاری افرادی مانند حسین فاطمی به تأسیس جبههٔ ملی ایران اقدام کرد. جبههٔ ملی و در رأس آنها مصدق، به پیشنهاد فاطمی برای شروع استعمارستیزی در ایران، ملی شدن صنعت نفت را مطرح کردند. مصدق در سال ۱۳۳۰ به نخستوزیری رسید و در اولین قدم، نفت ایران را ملی کرد. به همین دلیل طرح سقوط دولت او توسط انگلستان (که تا قبل از ملی شدن نفت، صاحب عمدهٔ نفت ایران بود) ریخته شد و سرانجام در کودتای ۲۸ مرداد که توسط سازمان سیا و ام آی سیکس انجام شد، دولت مصدق به صورت غیرقانونی و در حالی که محمدرضا پهلوی شدیداً با مصدق مخالفت میکرد و خواستار سقوط دولت مصدق بود، ساقط شد. یکی دیگر از دلایل سقوط دولت او، مخالفتهای ابوالقاسم کاشانی با مصدق بود.[۱۵] کاشانی در حالی که قبلاً از مصدق حمایت میکرد، به همراه جمعی از روحانیون به مخالفت با مصدق برخاست. بعد از آن مصدق در دادگاه نظامی محاکمه شد و علیرغم دفاعیهٔ مستندی که از خود ارائه داد، به سه سال حبس انفرادی محکوم شد.[] پس از تحمل سه سال زندان، مصدق به دستور محمدرضا پهلوی به قلعهٔ احمدآباد تبعید شد و تا پایان عمر خود، در آن جا تحت نظارت قرار داشت و به گفتهٔ خودش، «هر روز آرزوی مرگ میکرد»] مصدق سرانجام در ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ بر اثر بیماری سرطان در ۸۷ سالگی در بیمارستان نجمیهٔ تهران تحت نظر مأموران ساواک درگذشت و به دلیل مخالفت شاه با دفن او مطابق با وصیتنامهاش در کنار کشتهشدگان قیام سی تیر، در احمدآباد به خاک سپرده شد.
مصدق از طرفداران انقلاب مشروطهٔ ایران بود و معتقد بود که شاه فقط باید نمادی برای وحدت باشد. مصدق در دوران نخستوزیری کوشید تا قدرت شاه را محدود به چارچوب مشخص شدهٔ آن در قانون اساسی مشروطه کند و نهادهای مدنی را تقویت کرد.] در زمان نخستوزیری او، خانوادهٔ سلطنتی (به خصوص اشرف پهلوی) از مخالفین سرسخت مصدق بودند.بعد از کودتای بیست و هشتم مرداد، مصدق همچنان منتقد دخالت شاه در امر حکومت بود.
تجربه نهضت ملی به رهبری مصدق کبیر و تجربه انقلاب اسلامی هر دو برای ما و نسلهای آینده این درس بزرگ را در بردارند که حاکمیت نباید متکی بر محوری به نام ولایت مطلقه باشد. این ولایت با هر برچسبی در ایران به سرعت تبدیل به یک عامل هژمونی و نفی قانون میگردد. ولایت شاه و ولایت فقیه و ولایت رهبر انقلابی هر سه بازدارند ه جامعه مدنی از دموکراتیزه شدن قدرت سیاسی هستند.
سلام بر مصدق کبیر و همه آزادیخواهان پیگیر هدف مصدق
سرنگون باد ولایت مطلقه آخوندیسم زنده باد دموکراسی توحیدی
نهضت دموکراسی توحیدی اسفند ماه 1398 هجری برابر با مارس 2020 میلادی .