ولادت مولی الموحدین امیر مومنان علی ابن ابطالب{ع} گرامی باد

بسم الله الرحمن الرحیم

میلاد علی را به همه کسانی که به عدالت، انسانیت، عشق، فضیلت و ایمان ، ایمان دارند تبریک میگویم .میلاد او را به ملت علی ، به همه نسلهائیکه در طول این چهارده قرن در جستجوی عدالت و حق ، به علی پناه آورده اند، و در فرار از ظلم و قدرتهای ستمکار ، ولایت علی را شعار خود داشته اند، و در زیر شکنجه ها و تازیانه های ستم ” علی ، علی، ” میگفتند و نیز به نسل امروز، که بیش از همه به علی محتاج است، و نیز به همه انسانها در هرگوشه از جهان ، که اکنون برای عدالت، حق و ایمان مبارزه میکنند ، تبریک می گویم. {معلم شهید دکتر علی شریعتی م.ج. آثار 26 ص 53

تمام تلاشمان مسیر جریانات ،حساسیتهای مخالف، نوع انتقادها، نوع جبهه گیریها،عکس العملها و همچنین کوشش هر چه بیشتر و تحقیق هرچه بیشتر، خود به خود کم کم راه آدم را مشخص میکند.هدف ها را معین میکند، شعارها را تعیین میکند و طرح میکند، و آدم کاملا و دقیق میداند که باید کجا برود، و لبه تیز مبارزه اش باید به کدام سو باشد و باید دقیقا در کدام جهت حرکت کند. و وظیفه انسانی که معتقد به یک مکتب و یک راه است چیست؟ این است که کم کم روشن ومشخص میشود، و این است که من میخواستم عرض کنم که گروهی که مثل ما می اندیشند، یعنی هم به نیازها و دردهای زمان خودشان واقف اند، و رنج میبرند، و در برابرش احساس مسئولیت میکنند و هم معتقدند که برای درمان این دردها و حل این مشکلات و برای مسلح شدن به ایمان و عقیده ای که نسل ما بدان محتاج است،بهترین سلاحهای فکری و بهترین فرهنگ و بهترین مکتب را داریم، اساسیترین مسئولیت و رسالتشان، به عنوان آگاه ها ، روشنفکران، و مذهبی ها،به هر عنوان اسمش را بگذاریم در یک کلمه این است که برای پاسخ گفتن به نیاز عصر خودمان، برای آگاهی دادن به متن جامعه خودمان، و برای احیاء روح حیاتبخش ایمانی که در ما فسرده است، و برای تجدید حیات مکتبی که در میان ما پژمرده و یا مرده و مسخ شده است، و برای تجدید اتصال رابطه ای که میان ما و ایمانمان بریده است و بریده اند، و برای شناخت حقایقی که امروز به شناختنش احتیاج فعلی و فوری و حیاتی و عینی داریم، راه این است که از میان ما و علی ، از میان این نسل و تشیع علی و اسلام علی ، تشیع دروغین انحرافی مونتاژ شده مصلحت پرستانه گل مولائی صفوی را برداریم. اگر برداشتیم تابش آفتاب علی همه مان را گرم میکند، اگر این فاصله را برداریم و این دیوار را کنار بزنیم، این بدنهای مرده و فسرده مان روح مسیحائی علی را خواهند گرفت.و قرن تاریک و شبستان زندگی و سرنوشتمان با آتش خدائی سینه علی برافروخته خواهد شد، و او به ما خواهد گفت که چگونه زندگی کنیم ، چگونه بیندیشیم،چگونه بپرستیم، و چگونه امتی بسازیم،و چگونه رسالت خودمان را در برابر جامعه مان ،در برابر بشریت و در برابر زمان انجام بدهیم و به هرحال چگونه مسلمان باشیم.م.ج.26 ص56

بنا بر این 23 سال همگامی او با پیغمبر در جهاد گذشته ، شعار این 23 سال ایمان و مکتب یوده و یک مبارزه فکری برای توسعه یک ایدئولوژی ، یک ایمان و عقیده الهی، و برای ایجاد یک کانون قدرت اعتقادی ، یعنی تحقق رسالت اجتماعی و همچنین رسالت معنوی و پیامبرانه پیغمبر اسلام …بعد 25 سال تحمل، سکوت و دیدن زشت ترین تجاوزها ، بدترین منظره ها و رنج آورترین رنج ها ، بدیها و زشتیها ، در متن اسلام ، در مدینه پیغمبر و به نام خود پیغمبر.این دنیا و این آسمان می دیده که علی ریسمان چند شتر را در ینبع به دست دارد و آنجا چاه و قنات میکند و نخل میکارد و با دست های خودش زمین را شخم میزند، و می کند، و در همین حال کعب الاحبار بر مسند قضاوت اسلام نشسته است، و مروان ها بر مسند قدرت اجرا و عثمان ها و سعد ابن ابی وقاص ها و خالد ابن ولیدها پا جای پای پیغمبر! اما رسالت بزرگ علی و بزرگتر از هر شهادت و هر جهادیی و بزرگتر از شمشیرهائی که در بدر و احد و خندق و حنین زد، تیغهائی است که اینجا خورده و به خاطر حفظ اسلام دم بر نیاورده، به قول خودش {خار در چشم و استخوان در حلقوم }25 سال ساکت ماند تا اسلام بماند ، همچون کودکی که میان مادرش و زنی مدعی و متجاوز مطرح شده،و مادر می بیند که اگر به کشمکش و جنگ بپردازد، این بچه که این زن بیگانه در آغوش گرفته و مدعی است که مال اوست، آسیب میخورد، و هرگز چنین سرنوشتی این مادر دروغین را وادار نمیکند که صرف نظر کند، و تا همه جایش حاضر است.در این حالت مادر است که از کشمکش صرف نظر میکند، از مادریش صرف نظر میکند،تا کودک بماند، ولو در آغوش دیگری.م.ج اثار 26 ص 59 .برنامه حکومتی امام در حاکمیت اش همان عهدنامه معروف مالک اشتر است که در رعایت و تأمین حقوق شهروندان بدون توجه به باورهای قومی و یا مسلکی آنان، انسان را بر اساس حقوق تعریف میکند.و آزادی مخالف تا مرز قیام مسلحانه رعایت گشته و خوارج حتی بعد از فتنه های جنگی به راحتی قادر به دریافت حقوق خویش از بیت المال میباشند.زمانیکه نسل انقلاب در سال 57 حکومت عدل علی را به عنوان یک آلترناتیو دموکراتیک در شعارهای میلیونی خود مطرح و برای تحقق آن جانشان را فدیه میدادند ، بدون شک منتظر ولایت مطلقه آخوندیسم نبوده و از شگردهای آن هم غاافل نبودند.امروز راه و پلاتفرم علی که قرآن ناطق بود توسط دو جریان ارتجاعی و استعماری در حاکمیت (آخوندیسم) و شبکه مافیائی لائیسیم به نامهای مختلف در محاق سانسور و اسارت گرفتار شده است. آخوندیسم یکی از امکانات تاریخی استعمار کهنه و نو و مدرنیسم ضد دین هر دو با مکتب علی که بر آمده از فلسفه سیاسی قرآن است تضاد استراتژیک دارند.از این رو نهضت تشیع علوی در تمامی موضع گیریهای خود بدین مهم پرداخته و از همه باورمندان راستین مکتب انبیای توحیدی نیز خواسته است که با طرفند اخلاق زدائی سیاست از طریق نفی فلسفه سیاسی نهضت انبیاء توحیدی، به مخالفت برخیزند.و در جامعه ایران معاصر نیز چنانکه شاهدیم تمامی حرکتها و اعتراضات ضد استبدادی و استعماری از جانب کسانی سازماندهی میشود که باورعمیق به فلسفه سیاسی انبیاء در رسالتشان دارند، بنا براین کاروان آزادیخواهی و عدالت طلبی جامعه بشری جز از طریق انبیاء قادر نخواهد بود به سرای عدالت و همزیستی مسالمت آمیز فرهنگها و تمدنها راه یابد. تنها در مکتب انبیاء توحیدی است که انواع خشونتها ممنوع شده و رسالت آنها برای نفی این خشونتها در جامعه بشری بوده است. تاریخ شهادت میدهد که در حکومت 5 سال علی نه زندانی سیاسی بوده است و نه سانسور حتی مخالف مسلح، بطوریکه آنها به راحتی میتوانستند وارد جلسه سخنرانی او شوند و با فریاد و اعتراض مانع از صحبت او گردند.این پرنسیپهای جهانشمول علی پرورده مکتب قرآن است که حتی جرج جرداق مسیحی و عبدالفتاح تسنن مصری را شیفته خویش میسازد.و امروز در گرامیداشت سالروز تولد مولود کعبه پیروان او در ایران تحت حاکمیت مافیائی آخوندیسم ، با بذل جان و مال و تحمل انواع سختی ها در تلاش هستند تا جشن ولادت او را در جامعه ای آزاد و آباد و خالی از فقر و ترس گرامی دارند

سلام بر امیر مومنان علی ابن ابیطالب و سلام بر وارثش امام غائب و منتظر مهدی موعود

نهضت تشیع علوی تیر ماه 1388 برابر با جولای 2009

.