بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایها الذین آمنو لم تقولون مالا تفعلون 2کبرمقتا عند الله ان تقولوا مالاتفعلون
ای کسانیکه ایمان آورده اید،چرا سخنی میگوئید که عمل نمیکند.نزد خدا بسیارموجب خشم است که سخنی بگوئید که عمل نمیکنید.قرآن مجید سوره صف ایه 2و3
هموطنان آگاه ، دانشجویان سنگر آزادی ، رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی آخوندیسم با پیش گرفتن شیوه های هیتلری- استالینی در حکومت جائرانه خویش، و جانشینی فقه تشیع صفوی به جای حکومت عدل علی، نسل انقلاب و نسل دوم را سلاخی کرده است. مافیای آخوندیسم با ادامه جنگ خارجی و اعدام و سرکوب داخلی کوشید که انقلاب معنوی و فرهنگی 57 را از تحقق اهداف عادلانه خویش مانع گردد. خمینی با نشستن بر تخت قدرت و تشکیل نیروهای ویژه سرکوب و سانسور تحت نظر ارتشبدفردوستها،سد راه تشکیل مدیریت سیاسی دموکراتیک در ایران گردید. قیام های متعدد مردم و به ویژه نسل انقلاب در اعتراض به این بازسازی استبداد 28 مردادی در قاموس ولایت مطلقه، به خاطر عدم تعادل قوا نتوانست او و شرکایش را مانع از گسترش تروریسم و بیداد در ایران و جهان گردد. دولتهای خریدار نفت ارزان و فروشنده انواع سلاحهای مخرب نیز حاکمیت او را به فال نیک گرفته و با انواع سازشهای آشکار و پنهان حکومت او را همراهی کردند.و مردم ایرانی پناهنده نیز قادر به ایجاد تشکل و سازماندهی در فضای خارج نگردیده، بلکه بعد از مدتی خوراک مافیای حاکم گردیدند. به همین خاطر جنبشهای صنفی و سیاسی داخل از حمایتهای اندکی برخوردار بوده و رژیم در سرکوب آنها مقتدرتر عمل کرده و میکند.امروز بیش از 4 میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند که هیچگاه نخواسته اند از تمامی نیروی خود در حمایت از مردم ایران وارد صحنه شوند.و به این مجموعه از ناکارآمدیها باید هژمونی طلبی بخشی از سازمانها و چهره های منفرد در اپوزیسیون را نیز اضافه کرد.اما در تجربه به اثبات رسیده است که رژیم آخوندیسم تنها عامل بقایش را در سرکوب و سانسور عریان می یابد، و حمایت اروپا و روسیه و چین را نیز در دیپلماسی مبتنی بر رشوه و قراردادهای سود آور برای طرف مقابل، بهترین راهکار خارجی میداند. راه حل متکی بر قهر و خشونت در مقابل اینگونه رژیمهای مافیائی و رشوه ده، جبهه مردم را بیش از پیش ضعیف و ناتوان کرده است.به همین خاطر ما از مقطع تأسیس نهضت تشیع علوی با نقد جدی این راه حلهای فرا مردم ، شیوه سازماندهی و تاکتیک و استراتژی مثبت را در مبارزه منفی و مدنی با این رژیم تشخیص داده، و به استراتژیکترین آن یعنی رفراندوم تحت نظر نهادهای بین المللی تأکید کرده ایم.اگر دیروز رضا پهلوی برای بازگرداندن سلطنت به ایران و امروز خاتمی برای ختم جنگ درونی مافیای آخوندیسم و تدارک یک اتحاد و ائتلاف مد روز از آخوندیسم از رفراندوم سخن به میان آورده اند، تنها برای سانسور این خواست و راه حل دموکراتیک است.رفراندوم طرحی است که در تاریخ سیاسی ایران به پیشنهاد سردار آزادی مصدق و یار شهیدش فاطمی برای خلع ید از استعمار و ارتجاع برگزیده شده است.طرح رفراندوم تحت نظر نهادهای بین المللی احترام و اعتماد به توانائیهای مردم صاحب تاریخ ایران در تشخیص دوست و دشمن است، که هنوز امکان عملی شدن آن در ایران میسر نشده است. کسانیکه امروز همزمان در داخل و خارج با مصاحبه و نگاشتن مقاله و کتاب معلم شهید دکتر شریعتی و یا مصدق کبیر را متهم به انواع اتهامات استعماری و ارتجاعی میکنند، تا در قبال آن پاداشی از ارتجاع حاکم و یا استعمار حامی اش دریافت کنند، در تضاد با اصل حاکمیت ملی برخاسته از انتخاب آزاد مردم هستند.به همین خاطر آنها به مانند مافیای آخوندیسم تنها طریقی را در سیاست می پسندند، که سرانجام منجر به تسلط آنها بر قدرت گردد. و یا کسانیکه دموکراسی را منوط به حاکمیت خود میدانند، همانطور که خمینی رژیم خودش را “اسلام عزیز” مینامید.موسوی و کروبی در مقابل باند رهبر در یک انتصابات مغلوب شده، و به نتایج حاصل از این خیمه شب بازی معترض هستند،و تمامی این خیمه شب بازیها برای کند کردن و یا منحرف کردن مسیر جنبش اصیل آزادیخواهی و حاکمیت قانون است.مردم ایران با تجربیات غنی از آزمونهای نیروهای سیاسی در وفاداری به آزادی و قانونمداری،امروز راهی جز بازسازی و ادامه شیوه های دموکراتیک در مبارزه ندارند.اعتصاب و تحصن و تظاهر در جلو سفارتخانه های کشورهای خارجی و مقر نهادهای بین المللی چون صلیب سرخ و دفاتر سازمان ملل، امروز قادر است افکار عمومی را در حمایت از حرکت آزادیخواهانه بسیج کند.ایرانیان خارج از کشور با حضور گسترده خود در نهادهای بین المللی میتوانند بزرگترین حامی این جنبش باشند.کسانیکه به هرنام و عنوانی در داخل و خارج از دین مردم و فرهنگ دینی آنها چماق سانسور و سرکوب درست میکنند، و همراه با رژیم ارتجاعی آخوندیسم ارزشهای دینی را سانسور و تحریف میکنند، در بقای مافیای آخوندیسم و تشتت جبهه مردم سهیم هستند.امروز میدانداری خاتمی با 8 سال کارنامه مملو از جرم و جنایت و سانسور در رژیم ولایت مطلقه آخوندیسم جز سانسور و تحریف جنبش مردم معنای دیگری ندارد.بزرگترین گذشت و بخشش مردم ایران با انجام یک رفراندوم ملی این است که مافیای آخوندیسم را بعد از محاکمه با حضور ناظرین بین المللی از اعدام معاف کنند.و ما در این عفو بزرگ همراه مردم و جزئی از آنها هستیم.اما اگر امروز خاتمی از رفراندم میگوید و دیروز موسوی و کروبی در رقابت با احمدی نژاد از آزادی و مردم ، نباید گوینده این حرفهای خوب و عالی را نادیده گرفت. همانطور که معلم شهید دکتر علی شریعتی این اصل را به عنوان یک استراتژی در مبارزه برای آزادی و عدالت معیار تشخیص قرار داده، و میگوید در علوم اجتماعی به خصوص سیاست وعدالت و آزادی ، سوابق بر زبان آورندگان این شعارها باید دقیقا ارزیابی شود.رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی آخوندیسم از زبان کارگزاران خود اعلام میدارد که دچار بحران است و به همین خاطر در تلاش برای خروج از آن میباشد.وقتی دشمن سنگر خودش را تعمیر کرد و سلاحهای جدید وارد کارزار نمود چه کسی جز مردم باید تاوان آن را دهد؟ آیا آقای منتظری و موسوی و کروبی حاضر به انجام یک رفراندوم در باره نظام ولایت مطلقه هستند؟ آیا زبان گفتاری و نوشتاری آنها در باره اپوزیسیون جز بیان و قضاوت ولایت مطلقه است؟ کدام یک از آنان تا حال ذره ای حقانیت در مقاومت نیروهای سیاسی بر علیه این نظام را صحه گذاشته و یا آنها را ذیحق دانسته اند؟ خوشباوران و فرسوده گان در نیروهای سیاسی رقابت و خیمه شب بازی درونی این مافیا را جنگ جناحین تصور کرده و با استناد به جان باختگانی چون ندا و سهراب ، تصور جنگ واقعی از آن دارند که کاملا اشتباه و ساده انگارانه است.بنابر این تمامی نیروهای سیاسی معتقد به دموکراسی به عنوان یک نظام شایسته و قانون سالار،در درون و بیرون از ایران از رقابتهای خصمانه و جنگ قدرت و اعمال هژمونی به شدت در گفتار و نوشتار پرهیز کنند، و جنبشهای خودجوش داخلی را پیاده نظام خود تصور نکنند.و با حمایت از این جنبشهای حداقل، خواست های استراتژیک آنان و مردم ایران را به عنوان هدف اصلی فراموش نکرده و از آن عقب نشینی نکنند.به تجربه مستمر تاریخ سیاسی ایران اثبات شده است که اگر مردم ایران از حداقل آزادی برای گزینش نمایندگان خود برخوردار باشند، مستبدین را در تمامی ابعاد آن حذف کرده و مدیریتی متناسب با نیازهای استراتژیک خود را جانشین خواهندکرد. همین توانائی در تشخیص است که باعث شده پهلویسم و خمینیسم برای بقای حاکمیت خویش شلاق و زندان و اعدام را تنها راهکار بقای خویش بر قدرت تلقی کرده، و لحظه ای از آن غفلت نکنند.هموطنان ، دانشجویان و کارگران و فرهنگیان ،در مقابل مانورهای دیپلملتیک مافیای آخوندیسم و شرکای خارجی اش ، رفراندوم تحت نظر نهاد های بین المللی را شعار خویش سازید و انرژی خود را در رقابت باندهای مافیایئ آخوندیسم مصرف نکنید.این رژیم در تمامیت اش در جنگ تمام عیار با آزادی و حاکمیت قانون است. بنابر این برای خلع او از قدرت به شعار جهانشمول ..رفراندوم تحت نظر نهاد های بین المللی تمسک جسته و برای همیشه تاریخ سیاسی ایران را از چرخش قدرت بر محور کودتا و انقلاب فارغ سازید.نظام قانونسالار از بد تولد خویش نیز باید با اتکاء به همین پرنسیپ چهانشمول حیات خویش را آغاز کند.
پیش به سوی استقرار دموکراسی توحیدی نابود باد رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی آخوندیسم
نهضت تشیع علوی …تیر ماه 1388 برابر با جولای 2009