بسم الله الرجمن الرحیم
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿۱۵﴾در حقيقت مؤمنان كسانىاند كه به خدا و پيامبر او گرويده و [ديگر] شك نياورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد كردهاند اينانند كه راستكردارند
قیام امام حسین (ع) در تاریخ سیاسی اسلام با توجه به تمامی توطئه ها و سانسورها و تحریفات دوست نادان و دشمن دانا، همچنان زمزمه دل هائی است که در کشور ما و حتی سایر نقاط جهان به دنبال رهائی از ستم و استقرار آزادی، حداکثر مقاومت را شیوه کارزار خود کرده اند . در تاریخ سیاسی اسلام دو جریان ارتجاعی و استعماری یکی از موضع دینمداری و روحانیت و دیگری از موضع” نوگرائی و علم گرائی” ، این چشمه جوشان معرفت آزادی و عدالت را با انواع تحریفات سانسور کرده و در هر مقطعی از زمان با شگردهای جدید بدین کار مشغول بوده اند.اما فداکاری امام و یاران وفادار او با حداقل حضور در هر نسلی، این توطئه مسلح به انواع سلاح روز را منزوی کرده و نسل های مخاطب پیام آگاهیبخش و آزادیبخش امام را به میدان رزم نهائی با خصم کشانده است. در تاریخ سیاسی ما این نقطه عطف یعنی قیام حسینی حتی مارکسیستهای چون شهید خسرو گلسرخی شاعر را نیز در مقاومت و ایثار به ستایش و پیروی از متد خویش در مبارزه برای آزادی، واداشته است. و همچنان در تاریخ معاصر وطن مان ایران، تاسوعا و عاشورای سال 1357 آخرین مانورهای رژیم کودتائی پهلوی را با همراه شدن ارتش با مردم ، خنثی کرد، و موجب فروپاشی نظاام گردید. منطق و آموزه های مادی و معنوی این قیام از امکانات بسیار در تکامل معنوی انسان به خصوص در حوزه ارزشهای استراتژیک برخوردار است. در پیگیری امر تکامل و تعالی انسان از تئوری و پراکتیک لازم و مفید برای راهبری انسان در مسیر اهداف متعالی برخوردار است، و به همین خاطر دینامیزم آن پایان ناپذیر است. و به گفته معلم شهید دکتر علی شریعتی .کربلا با شهادت امام و یارانش دیگر یک منطقه جغرافیائی نیست، بلکه این زمین بعد از این واقعه تجلی تمامیت حق در مقابل تمامیت باطل است.آن کسانیکه به دنبال تفسیر قرآن از بیان معصوم هستند ، تفسیری زنده تر از این قیام به رهبری امام و خاندان او نخواهند یافت. همانطور که جدش رسول خدا و پدر و مادرش علی و فاطمه در یک زندگی حماسی مفسر قرآن بودند. همانطور که کتاب قرآن با توطئه دشمن دانا و دوست نادان از زندگی پیروان با شیوع انواع تردستی ها خارج شد و در قفسه خانه ها و قبرستان ها زندانی گردید، عاشورای حسین نیز به وسیله روحانیت نسخه برداری شده از قرون وسطی کلیسا و کنیسه ،مسخ و به سینه زنی و زنجیر و قمه بر سر زدن و اشک و ماتم تبدیل گردید.تحریف این نقطه عطف تا بدانجائی معمول شده است که حتی جریانات غیر حوزه ای نیز در عرصه های دچار این اپیدمی شده اند.در تاریخ سیاسی ایران از مقطعی که شاهان صفوی با همکاری انگلیس به قدرت رسیدند، و حوزهائی نیز با پول اهدائی از سوی کمپانی هند شرقی در عراق ساحته شد، پروسه تحریف عاشورا با حضور شاه در مجلس عزاداری و تعیین آخوند مخصوص با جنگ هفتاد و دو ملت آغاز شد.تشیع صفوی در تاریخ، جنگ مذهب باطل علیه مذهب حق(تشیع علوی) را با تدارک مجالس دولتی به حربه ای برای تحریف حقایق مکتب وحی و سنت معصوم تبدیل نمود. با جعل انواع احادیث شناسنامه ای برای عاشورا شکل گرفت که بازهم حقیقت نهضت حسینی اولین قربانی آن بود. بعد از صفویه روحانیت نسخه برداری شده از سنت کلیسا، لباس و مراسم ویژه خود را نیز تدارک دید و با درجه بندی القابی سلسله مراتبی را به مانند دستگاه کلیسا بر دین تحمیل نمود. فقه رساله ای توده های مردم را صغیر فکری قلمداد کرده و به همین خاطر رساله های عملیه برای آنها مینگاشتند که مردم را در عمل به دین و یا دین شناسی مطیع خویش سازند. فروش بهشت با این دسیسه در فقه آخوندی به مانند کلیسائیان رونق گرفت. در تاریخ معاصر، ما ایرانیان که بیشترین تعلق خاطر را به این نهضت و رهبری آن داریم، از مقطع انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی 57 و دوران مقاومت 30 ساله در مبارزه برعلیه آخوندیسم ، وامدار آموزه های آزادی خواهانه و ایثارگرایانه این نهضت و رهبری آن هستیم. از آن روزی که تاریخ سیاسی ما با نام امام حسین و یاران و خاندانش مزین شده، بطور مداوم مشعل فروزان او روشنائی بخش محفل آزادیخواهان ما حتی در سلولهای تنگ و تاریک استبدادیان بوده است.برای بازگوئی هدف این نهضت شایسته آن است که به خطبه ای از او در تحلیل این قیام نگاهی مجدد داشته باشیم. (مردم از آن نکوهشها که خداوند به منظور پند دوستانش از علمای یهود کرده پند گیرید که میفرمایدلَوْلاَ يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ ﴿۶۳﴾ چرا الهيون و دانشمندان آنان را از گفتار گناه[آلود] و حرامخوارگىشان باز نمىدارند راستى چه بد است آنچه انجام مىدادند (۶۳) إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِينَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللّهِ وَكَانُواْ عَلَيْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ما تورات را كه در آن رهنمود و روشنايى بود نازل كرديم پيامبرانى كه تسليم [فرمان خدا] بودند به موجب آن براى يهود داورى مىكردند و [همچنين] الهيون و دانشمندان به سبب آنچه از كتاب خدا به آنان سپرده شده و بر آن گواه بودند پس از مردم نترسيد و از من بترسيد و آيات مرا به بهاى ناچيزى مفروشيد و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده داورى نکرده اند آنان خود کافرانند.بدین جهت خدا برآنان عیب گرفت که از ستمگرانی که در برابرشان بودند، از عواقب اعتراضها بیم داشتند هدایا و مزایا میگرفتند، و به اسم تقیه و حفظ جان و مصلحت دم فرو می بستند.تا اینکه خدا فرمود از مردم نترسید ، از من بترسید.
خداوند نخست امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یک واجب ذکر کرده، چه او آگاه است که اگر این وظیفه انجام گیرد و اجرا شود، وظائف دیگر همه چه سخت و چه آسان،روبراه گردد.زیرا امر به معروف کافران را به اسلام دعوت میکند، حقوق ستمدیدگان را باز ستاند، با ستمگر به مخالفت برخیزد، بیت المال را عادلانه به اهلش قسمت کند زکات را از آنجا که باید بگیرد، و بدانجا که باید صرف کند.سپس شما جمعیت دانشمند کسانی هستید که به علم شهره اید، نامتان به نیکی بر سر زبانهاست، به نصیحت و خیرخواهی معروفید.بنام علمای ربانی در نظر مردم مهابت دارید، شریفان از شما حساب میبرند، ضعفیان احترامتان میکنند،کسانی شما را بر خود ترجیح میدهند که احسانی به آنها نکرده اید، و حق نعمتی بر آنها ندارید.آنجا که حاجتها بر آورده نشود،شما وساطت می کنید، و پذیرفته میشود، و در راه با هیبت سلاطین و عزت بزرگان حرکت میکنید. مگر این همه احترام برای این نیست که انتظار دارند شما وظیفه الهی را انجام دهید و به حق خدا قیام کنید؟ پس چرا در بیشتر وظائف کوتاهی میکنید؟ حق امامان را سبک میشمارید،حق طبقه زیر دست و ضعیف را پایمال مینمائید ولی حقوق خودتان را که به خیال خود دارید مطالبه میکنید؟ شما که نه مالی در راه خدا داده اید، نه جانی در راه جان آفرین نثار کرده اید، نه با قوم و قبیله ای در راه خدا برای خدا در افتاده اید، چگونه ( با این سستیها و آسایش طلبی ها ) آرزوی بهشت و همنشینی پیمبران و امان از عذاب دارید؟ من از آن میترسم که شما تکیه به آرزو داده اید و عمل ناکرده از خدا توقعها دارید ….تعهد ها و قرار دادهای پیامبر نقض شده و …، در این خطبه طولانی و مستدل امام شهید جریانات اپورتونیست پیرامون قدرت و راضی به بقا و تداوم آن را شریک جرم حکام ستمگر خطاب کرده و آنها را به عذاب الهی بیم و بشارت میدهد. امروز هم ملت ایران و مبارزین ثابت قدم آن با اعقاب همین جریانات روبرو هستند. ملت ایران باید 8 سال جنگ طلبی خمینی و شرکاء را با سایر مصیبتها از جمله زندان و شکنجه و هتک حرمت و در نهایت کودتای ولایت مطلقه را به تنهائی پاسخگو باشد، و حتی در حمایت از آقای منتظری و اعتراضات اصلاحی او هم مواجه با زندان و شکنجه و مصائب دیگر گردد. در این ماه با توجه به نتایجی که از جنبش سبز طرفدار مصالحه و نفی خشونت حاصل شده، مردم ایران بایستی یکپارچه با یاد فداکاری امام شهید و یاران برگزیده اش، با انجام یک رفراندوم تحت نظر نهادهای بین المللی از شر حاکمیت یزیدی خود را خلاص کنند. استمداد از فرهنگ و ارزشهای ایدئولوژیک نهضت حسینی ما را در اقصی نقاط ایران و جهان به یک وحدت و انسجام در مقابل رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی آخوندیسم فرا میخواند. و در این میان سپاه و بسیج که متاسفانه به اهرم اعمال سرکوب مردم با شلاق و شکنجه و اعدام تبدیل شده، باید به مکتب و آموزه های امام شهید رجعت کرده و یا با پیروی از خط مشی ملامتیه در تاریخ اسلام ، همراه و هم آوا با مردم گردد. چنانچه سپاه و بسیج این دگرگونی ایدئولوژیک را در خود بیافریند، درسهای آموزنده نهضت حسینی در قیام سبز نسل دوم رژیم خمینی را به بایگانی تاریخ خواهد سپرد. امروز پیروی اصولی و هدفدار از این نهضت و به کار گیری تاکتیکهای مبارزاتی آن حداکثر نیروی موجود در جامعه را به نفع یک حرکت آزادیبخش آزاد خواهد کرد. رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی آخوندیسم که همان دنباله نظام منحط و سرکوبگر یزیدی است،در مقابله با موج سبز که به نام و یاد حسین ابن علی و یاران و خاندانش با این نظام در نبرد است، تقدیری جز تسلیم و فروپاشی ندارد. نهضت تشیع علوی از مقطع بنیانگذاری تا حال بر خلاف اکثر نیروهای مذهبی و غیر مذهبی در اپوزیسیون که با طرح جدائی دین از دولت یا سیاست ، مردم را نسبت به نیات و اهداف خود دچار تردید میسازند، تنها شیوه دارای پتانسیل لازم برای حذف این نظام مافیائی آخوندیسم را در همین باور اعتقادی و فرهنگی میداند.به همین خاطر همراه و قبل از حرکت موج سبز بر اتمام حجت نهائی از موضع ایدئولوژیک در مقابل شرارتهای آخوندیسم به کرات تأکید داشته است. طرح نهضت حسینی بر اساس یک فلسفه آزادیخواهی و عدالت طلبی در تداوم نهضت انبیاء توحیدی، از مبانی استراتژیک نهضت تشیع علوی بوده، و سانسور و تحریف آن را خیانتی بزرگ در حق تمامی مبارزین و عدالت طلبان تلقی کرده است. همانطور که میدانیم آخوندیسم با فقه ارتجاعی – استعماری خودش اهداف این نهضت جهانی را به روضه خوانی و عزاداری و تحریف وجدان مذهبی مردم تبدیل کرده و نخستین کسانیکه در تاریخ معاصر این تحریف را افشا و از اعتبار انداختند، اسلام شناسانی چون مرحوم مهندس بازرگان و معلم شهید دکتر شریعتی و مجاهدین شهید محمد حنیف و یارانش بودند. در پیگیری این خط امروز ما مسئولیت سنگینی را به دوش داریم که باید با پاسخگوئی صحیح به الزامات مرحله ای آن به پیمان خود وفا کنیم. آقای منتظری رحمت الله علیه با اتکاء و استناد به محکمات همین آموزه های حسینی بود که ولایت مطلقه آخوندیسم را رسوا کرد و در حافظه اعتقادی و تاریخی مردم جویای آزادی، اعتبار خود را جاودانه ساخت. در پیگیری هدف امام حسین (ع) و خاندان و یارانش امروز در جامعه مردم و جریانهای وابسته بدانها در وفاداری به آزادی و عدالت در یکسو هستند و رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی آخوندیسم در سوی دیگر. اسلام شناسی متکی بر آموزه های قرآنی در متد خاندان و یاران پیامبر امروز با حذف فرهنگی و ایدئلوژیک بنیادهای فکری و مادی آخوندیسم، قادر است ایران و منطقه را از انواع قهر و فقر فارغ سازد. یاد امام حسین و گرامیداشت نهضت او در هر سال امید و اعتماد را به این جبهه بر میگرداند. و با اتکاء و استناد به ارزشهای پایدار این نهضت است که ما سرانجام هدف امام حسین را در قیام برعلیه یزید زمان میتوانیم متحقق سازیم .
سلام بر امام شهید و یاران وفادارش در آن روز و امروز و فردا نابود باد ولایت مطلقه یزیدی حاکم بر ایران
پیش به سوی استقرار دموکراسی توحیدی در ایران .
نهضت تشیع علوی —– دسامبر 2009 برابر با آذر 1388