4خرداد یاد شهید بنیانگذار حنیف کبیر و یارانش گرامی باد

بسم الله الرحمن الرحیم

وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾

هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏اند مرده مپندار بلكه زنده‏اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند (۱۶۹ قرآن سوره آلعمران

در سحر گاه 4 خرداد 1351 در میدان چیتگر شهید بنیانگذار محمد حنیف به همراه سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان و دو عضو مرکزیت مجاهدان شهید محمد عسگری زاده و رسول مشکین فام توسط رژیم کودتاچی شاه اعدام شدند. اما پیام حنیف و یاران پرده های ستبر سانسور و خفقان نظام کودتا را درهم نوردید و با همراهی خروش معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی در حسینیه ارشاد نسلی را به قیام بر علیه رژیم کودتا سازمان داد. نسلی که با مقاومت بی نظیر خود دانشگاه را سنگر آزادی خلق کرد. تجربه محمد حنیف در سازماندهی برای آغاز یک مبارزه حرفه ای در تاریخ معاصر منجر به رویش صد ها سازمان و گروه در جامعه گردید. و جسارت و صداقت و فدای تمام عیارش نسل انقلاب را به عنصر فدای حداکثر مسلح کرد. آذوقه فکری این سازماندهی توسط معلم شهید و اسلام شناسانی چون مرحوم بازرگان و عالم اسلام شناس طاقانی فراهم شد و سازماندهی برای یک مبارزه حرفه ای را محمد حنیف و یارانش تدارک دیدند. دشمن که در مقابل این سازماندهی و تفکر دینی آن خلع سلاح شده بود، شگرد کهنه خود را به میدان آورد. و با حمایت علنی و پنهان از شبکه مافیائی – استعماری آخوندیسم، ولایت مطلقه را به انواع طروق میداندار صحنه کرد. خمینی با مخالفتهای ارتجاعی و تشریفاتی در مقابل دستگاه کودتا پهلوان پنبه مبدان گردید و مجاهدین و شریعتی و بازرگان و طالقانی راهی سلول انفرادی و میدان اعدام گردیدند. این شگرد استعماری که از زمانهای طولانی بهترین شیوه خنثی کردن مردم از هرگونه خودآگاهی و مسئولیت پذیری است، در تاریخ سیاسی ایران کاندیدی مناسبتر از آخوندیسم نداشت. استعمار کهنه و نو مدعی بوده و هست که اسلام یا همان ادا و اطوار و سنتهای جاهلی و ارتجاعی آخوندیسم است و یا اینکه دین توهمی است از دوران عدم بلوغ فکری انسان. یکی از آفتهای حاکمیتهای استبدادی و ارتجاعی غیبت نقد و نقادان از صحنه سیاسی است. همانطور که در تاریخ سیاسی اروپا ما بعد از فروپاشی حاکمیت کلیسا شاهد رویش انواع نقد و نظر پیرامون دین و سیاست و علم و فلسفه هستیم ، و دست آوردهای این نقادی را در سازماندهی نظامهای دموکراتیک شاهدیم، در مشرق زمین به خصوص کشورهای مسلمان این مهم انجام نگرفته است. ایران به عنوان تنها کشور مسلمان منطقه با فریاد های مصدق رهبر نهضت ملی از خواب و یا اغمای تاریخی بیدار شد، اما شکستهای پیاپی وجدان ملی را اسیر تز توطئه ساخت. و با مونتاژ دوبت عیار به نام ملیت(شاه) و دین(آخوندیسم) ، توده های مردم وظیفه ای جز تمکین و تقلید نداشته اند.نقش آخوندیسم در این واماندگی بیش از شاه بوده است، چونکه شاه نیز صلاحیت دینی خود را از جانب آنها دریافت میکرد.شهید بنیانگذار و همراهانش در پی آن بودند که با ایثار جان این بن بست تاریخی و ایدئولوژیک را بشکنند، ولی به تجربه دریافته ایم که این معضل راه حلی دیگر میطلبد.چرا رهبر و مولای مجاهدان و عدالت طلبان علی (ع) در آنسوی تاریخ 25 سال خانه نشین و زارعی ساده میگردد؟ و چرا امام حسین (ع) در کربلا با خاندان و اندک یاران خود مواجه با لشکری از مسلمانان است که او را به حکم قاضی خلیفه خروج کرده بر”امیرالمومنین ” میدانستند.؟ اسلام شناسی قرآنی بر اساس سنت نبوی – علوی با تأسیس سازمان مجاهدین و قبل از آن نهضت آزادی توسط مرحوم مهندس بازرگان و طالقانی و سپس با تز اسلام منهای آخوند معلم شهید دکتر علی شریعتی ، به درجه ای از بلوغ و مقبولیت مردمی دست یافت که خمینی در اوج قدرت با مشاهده استقبال نسل انقلاب از این سنت انقلابی بر علیه همه آنها فتوای جهاد داد و جان و مال آنها را در شرع شرارتبار خود حلال کرد. !! اما پاسخ این طیف به تهاجم آخوندیسم به رهبری خمینی پاسخی مناسب نبود. نهضت آزادی در همان ابتدای کار سکوت و سازش را پیشه کرد و فرقان با چپ روی غیر منتظره تز اسلام منهای آخوند را با ترور منزوی کرد، و سازمان مجاهدین نیز با پاسخ مثبت به شرارتهای آخوندیسم تسلیم جنگ طلبی او شد. یاد شهید بنیانگذار و یارانش در خط مشی اسلام شناسی قرآنی بایستی ما را با اشراف به چپ رویها و راست رویها در تصحیح روش و گزینش شیوه کارآمد، راهنما باشد. امروز نسل سبز یا همان نسل دوم که در انقلاب 57 یا نبودند و یا اینکه در سنین کودکی زندگی بودند، با اتکاء به آموزه های آموزگارانی چون شریعتی و بازرگان و طالقانی و حنیف در تلاش هستند اسلام و ایران را از لوث وجود آخوندیسم پاک سازند. اصول هدایت کننده و نیرو دهنده آنها پیام توحیدی قرآن در استقرار قسط است . و نظام قسط همان نظامی است که با اصول دموکراسی توحیدی بر خلاف سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی، جامعه بر اساس حقوق شهروندی یا موازنه حقوق سازماندهی میشود و نه بر اساس تعادل قوا و اقلیت و اکثریت. پیام توحیدی حنیف و یاران نیز از معماران همین بنای سترگ است که باید با اقدام به عملی کردن آن یاد معلمانش را گرامی داشت. نسل سبز با داشتن چنین آموزگارانی نباید دچار شبهه های خناسان زمان گردد، و با خلع سلاح ایدئولوژیک خود ، در مقابل دشمن صف آرائی کند. نهضت تشیع علوی با ارائه راهکارهای عملی از روز نخست برای دستیابی به دمکراسی از طروق غیر خشونت آمیز رفراندوم تحت نظر نهادهای بین المللی را پیشنهاد کرده است. امروز نسل حنیف و شریعتی و طالقانی و بازرگان و مصدق ، مسلح به ابزاری از راه حلهای دموکراتیک هستند که در رقابت با انواع مدعیان در میدانی فارغ از ترس و سانسور ابائی ندارند. همانطور که خداوندگار عالم در آیه صدر این اطلاعیه بشارت و فرجام نیکو را از آن مجاهدان و شهدای راه آزادی میداند، در مقابل به ستمگران دیروز و امروز و فردا نیز بشارتی داده است که تقدیر مسلم تاریخ است. لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَلَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۵۷﴾ و مپندار كسانى كه كفر ورزيدند [ما را] در زمين درمانده مى‏كنند جايگاهشان در آتش است و چه بد بازگشتگاهى است .قرآن مجید سوره نور

سلام بر شهدای بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق حنیف کبیر و یارانش پیش به سوی استقرار دموکراسی توحیدی در ایران زمین

نابود باد رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی ولایت مطلقه آخوندیسم

نهضت تشیع علوی —- خرداد ماه 1389 برابر با مه 2010