بسم الله الرحمن الرحیم
خاندان پهلوی در تاریخ سیاسی ایران از همان روزی که فامیل شخص دیگری را مصادره کردند، در حوزه سیاست نیز این شیوه مصادره به مطلوب را بهترین ابزار برای تصاحب نتایج زحمات دیگران تشخیص داده، و حامیان خارجی آنها نیز با حذف و سانسور نیروهای مردمی این خط را تقویت و حمایت کرده اند. رضاخان با حمایت همه جانبه انگلیس کودتای اوت را انجام داد و در این مأموریت ، با سرکوبی جنبش جنگل که در آن مقطع جامع ترین برنامه را برای استقرار یک نظام جمهوری در ایران داشت، سنگ بنای سلطنت مطلقه را که در تاریخ بشری فراعنه مصر بنیانگذارش بودند، شیوه خود کرد. و این سنت فرعونی که در همه زمانها و مکانها آزادی را در بند و زنجیر داشت در تاریخ سیاسی ما بوسیله خاندان پهلوی بازتولید و به یک روش و منش حکومتی تبدیل گردید. ستارخان و باقرخان و میرزا و امیر کبیر و مصدق و شریعتی مجاهدان و فدائیان که در این کاروان ، به گفته عمار ازگان انقلابی رعد و برقهائی بودند در آسمان بی ابر، برای خنثی کردن توطئه های این مافیای استعماری برخاستند و با ایستادگی و فداکاری نسلهای مخاطب خود را درس مقاومت دادند. اما جبهه مقابل این رهپویان آزادی و حاکمیت ملی ، ائتلاف شاه و شیخ با استعانت مادی و معنوی استعمار کهنه و نو، در مقاطع سرنوشت ساز با نفوذ و تحمیل خود در رهبری این جبهه ، استبداد را بازسازی کرده اند. ملتی که شاهد این ایلغار بوده و با کوچکترین اعتراض شدیدترین سرکوب را به جان خریده، در مقاطعی سرنوشت ساز بیشتر نقش تماشاگر صحنه را داشته تا مقاومت و فداکاری برای خنثی کردن توطئه های دشمن. رهبران و فعالین سیاسی برای خنثی کردن این توطئه ها بیشتر متوسل به نیروی خود و فداکاری حداکثر شده اند، و کمتر به آموزش و تقویت فکری و سازماندهی این توده تعیین کننده پرداخته اند. استمرار این غفلت یعنی مسلح نکردن توده های مردم به یک خودآگاهی همه جانبه، نیروهای پیشتاز را در مواقع تعیین کننده تنها گذاشته است. معلم شهید دکتر علی شریعتی بعد از سید جمال تنها فردی بود که این نقیصه را به درستی دریافت و با تمام توان تلاش کرد که خود آگاهی دینی را بر اساس آموزه های رهائی بخش قرآن بازسازی کند. و همین نهضت بازگشت به قرآن بود که جریانهای متشکل و حرفه ای چون سازمان مجاهدین را به وجود آورد. حکومت کودتاچی شاه که هیچگونه مشروعیت مردمی نداشت در مواجه با این موج بازسازی آگاهی دینی و سیاسی به همان روش فراعنه روی آورد، و با سرکوب و سانسور و تاراج پول نفت ، طبقه نوکیسه ای از متملقان و آستان بوسان را بر مردم حاکم کرد. انقلاب اسلامی که معلم شهیدش دکتر علی شریعتی بود و مجاهد و فدائی شهیدش مهدی رضائی و خسرو گلسرخی، به خاطر سانسور و سرکوب نیروهای مردمی و ائتلاف با روحانیت ثناگوی کودتاچیان، در حوزه رهبری خود دچار قحط الرجال گردید. و این نقیصه با سلطه خمینی منجر به کودتای او بر علیه اصل جمهوریت و اسلامیت گردید. نسل وفادار به آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی ، با مایه گذاشتن از هستی خویش به مقاومت در هر عرصه ای دست یازید، اما شدت سرکوب و سانسور و کشتارهای سبعانه و حمایتهای بین المللی از این مافیای حاکم، این نسل را از دست یابی به هدف محوری خود مانع شد. کودتاچیان 30 خرداد 1360 با حمایت کامل ساواک کودتاچیان 28 مرداد 1332 نسل انقلاب را در خیابانها و زندانها سلاخی کردند، و به همین خاطر سلطنت طلبها به خمینی روی آورده و با در اختیار گذاشتن نیروی های اطلاعاتی صاحب تجربه خود ، رژیم ولایت مطلقه فقیه را بر اساس ساختار سلطنت سازماندهی نمودند. خمینی در جنگ ضد میهنی خود در پی آن بود که از طریق کربلا قدس را آزاد سازد. و در همین اثنا رضا پهلوی طی یک مصاحبه اعلام میدارد که آماده است تجربیات خلبانی خود را در اختیار خمینی گذارد.. در سازشهای پنهانی برای خرید اسلحه از غرب طیفی از هواخواهان سلطنت با خمینی همراه شده و تحت نام دفاع از وطن ، انواع سلاح را برای او از بازار آزاد تهیه میکنند. با توجه به کارنامه این جریان سلطه طلب و ضد جمهوریت و حاکمیت مردم ، در همکاری و همراهی آشکار و پنهان با رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی ولایت مطلقه آخوندیسم، دلایل ضدیت او با نیروهای طرفدار دموکراسی با اصل جمهوریت در نظام سیاسی ، احتیاج به توضیح بیشتر ندارد. سلطنت و روحانیت دو نیروی ضد گفتمان دموکراتیک و سازماندهی نظام دموکراسی هستند، و نتایج حاصل از حاکمیتهای آنها در تاریخ سیاسی ما برای هر صاحب نظری در داخل و خارج روشن است. ایندو جریان نخست باید به عنوان ناقضین حقوق مردم در حاکمیت و چپاول ثروت آنها ، مورد بازجوئی و بازبینی قرار گیرند. ثروت تاراج شده توسط آنها باید به خزانه مردم بازگردد. سپس ایندو جریان به شرطی که قاعده بازی دموکراسی یعنی اصالت جمهوریت را پذیرا شدند، میتوانند مانند سایر نحله های سیاسی در رقابت با آنها به کارزار سیاسی بازگردند.اگر در 28 مرداد شاه با همراهی کاشانی خمینی زمان بر علیه دولت ملی به رهبری مصدق کبیر از طریق همکاری و همراهی آمریکا اقدام به کودتا کرد ، امروز رضا پهلوی بعد از دیدار با نوه خمینی این کودتا را در سطح اپوزیسیون به همان سبک 28 مرداد سازماندهی میکند. همانطور که در آن مقطع توده نفتی هم با آن کودتا همراه و همگام شد، امروز هم توده – اکثریتی خط امامی با رضا پهلوی همراه و همدل شده است. چونکه میدانند چناچه در ایران یک حاکمیت ملی و دموکراتیک شکل گیرد کارنامه همکاری و همگامی آنها به مانند عناصر سلطنتی با خمینی و لاجوردی علنی خواهد شد. آنها برای اینکه از پاسخگوئی به این کارنامه سراسر خیانت فرار کنند ، تنها راه را در همکاری و همگامی با سلطنتی میدانند که بغایت در این مورد از آنها جلوتر است… با توجه به این کارنامه آلوده به ضدیت با اصول بدیهی دموکراسی است که ما بارها به مردم ایران و همه نیروهای سیاسی هشدار داده ایم که ائتلاف ..شاه و شیخ و توده اکثریتی خط امامی تحت هر نامی توطئه سازمان یافته بر علیه مردم و دموکراسی است. از این رو همه نیروهای جمهوری خواه را که در وفاداری به پرنسیپهای دموکراسی ثابت قدم ایستاده اند، فرا میخوانیم که با اتحاد و انسجام خود در داخل و خارج ، امکان کودتا از جانب این مثلث شوم را محدود و مسدود سازیم .در تجربه مستمر و سرشار از عبرت تاریخ سیاسی ما ، ایندو جریان یعنی سلطنت و روحانیت نه تنها به غرس و رشد درخت آزادی در میهن ما خدمتی نکرده ، بلکه با تبر سهمگین خود ، ضربات پیاپی بر آن وارد کرده است. امروز سلطنت در همراهی و همگامی با توده اکثریتی خط امامی ، تبر و خنجر خود را زهرآگین تر نیز کرده است. بدون شک دشمنان آزادی و حاکمیت ملی ، در زمانیکه همه توطئه های خود را در مواجه رویارو با مردم و آزادیخواهان شکست خورده می بینند، به نام مردم و آزادی و حاکمیت دموکراسی وارد میدان میشوند. این بار سلطنت طلب کودتاچی و توده / اکثریتی خط امامی نیز با آرایش چهره و گفتار خود به دموکراسی و جامعه مدنی و حقوق بشر وارد میدان شده است. آنها با این ماسک میخواهند وارد خانه مردم شده و بعد آنجا را مورد تاراج و تجاوز و هتاکی قرار دهند. بار دیگر تأکید می کنیم برای جلوگیری از این راهزنی ، معیارهای استراتژیک، یک ائتلاف دموکراتیک ملی را باید مبنای هر گونه اتحاد و ائتلاف کرد. تنها با این معیار است که میتوان به آلترناتیو دموکراتیک بر اساس جمهوریت نظام سیاسی آینده ایران دست یافت. آگاهی سیاسی نسل دوم و سوم به خاطر مقاومت همه جانبه نسل انقلاب ، و تعهد آنها به اصل جمهوریت و حکومت عدل علی ، بستری را در حوزه سازماندهی و تعریف حاکمیت فراهم کرده است که امروز آنها قادرند با تشخیص دسیسه های وسواس الخناسهای زمان، دموکراسی توحیدی را بر اساس تعریف هر فرد بر مبنای حقوق شهروندی، هدف قرار داده و لحظه ای در دستیابی به این هدف درنگ نکنند. نگرانی مثلث شوم استبداد یعنی سلطنت و روحانیت و توده – اکثریتی خط امامی از همین توانائی نسلی است که معلم شهیدش دکتر علی شریعتی است . همان معلمی که قبل از فاجعه ولایت مطلقه آخوندیسم و ملاخور شدن انقلاب مردم ..ماهیت ضد قرآنی این مافیا را برملا کرد.درپایان این بیانیه یک سئوال از همه هواخواهان سلطنت باید کرد و آن سئوال این است.. اگر رژیم ولایت مطلقه آخوندیسم توسط مردم سرنگون شد و رهبران و فرزندان آنها با سرمایه غارت شده راهی ینگه دنیا شدند ، و مدعی آزادی و دموکراسی و حق مردم گردیده، و با ایجاد انواع تریبونها دم از آزادی و غیره زدند …باید از آنها پذیرفت؟ آیا آنها مجرمینی نیستند که از یک محاکمه عادلانه فرار کرده اند؟ همین دعویهای رنگارنگی که طرفداران سلطنت از بیان رضا پهلوی و غیره در تریبونهای خارجی می کنند. اگر مجتبی خامنه ای فردا با پول مردم به ینگه دنیا آمد ، آنهم میتواند تحت عنوان فعال سیاسی از همین دعویهای دموکرات مآبانه در تریبونهای عمومی عرضه کند؟
سلام بر شهدای راه آزادی سلام بر مبارزین راه آزادی
سرنگون باد رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی ولایت مطلقه آخوندیسم
پیش به سوی استقرار دموکراسی توحیدی در ایران زمین
نهضت تشیع علوی ….. مهرماه 1391 برابر با اکتبر 2012
.