دنیا و آخرت در فلسفه سیاسی معلم شهید دکتر علی شریعتی

بعد از فاجعه سلطه ولایت مطلقه آخوندیسم بر رهبری انقلاب اسلامی بهمن 57 ما شاهد آزادی کشی با کشتار نسل انقلاب بودیم ، به همین خاطر تعبیر و تفسیرهائی دین گریزی و دین ستیزی به خصوص در حوزه فلسفه سیاسی شایع شد.

فلسفه معاد در اسلام راستین ، فلسفه نفی معاش نیست، وسیله ای در در دست طبقه روحانی و زورمند و زراندوز برای اغفال مردم از زندگی مادی و از توجه به جهان و جامعه نیست ، بهشت آخرت در اسلام حقیقی ،امید واهی برای جبران دوزخ دنیا ، نیست. اساسا دعوت اسلام برای اندیشیدن به زندگی پس از مرگ ، به سعادت و لذت و برخورداری و رفاه انسان در دنیای دیگر ، به این معنی نیست که به این دنیا نیندیشیم و به زندگی پیش از مرگ اهمیت ندهیم و به قیمت ویرانی دنیا و محرومیت و ذلت در زندگی ، آبادانی آخرت و برخورداری و رستگاری قیامت را کسب کنیم.
درست برعکس و درست برعکس بینش عامیانه و منحط مذهبی رایج، اسلام معاش و معاد را مادیت و معنویت را و دنیا و آخرت را از هم جدا و با هم متضاد نمی داند ، بلکه اساسا دنیا را تنها جایگاه کار و تولید و تکامل و سازندگی و کسب ارزشهای مادی و معنوی و سعادت اخروی معرفی می کند. دنیا وسیله کسب ارزشهای خدائی و به دست آوردن شایستگی های بهشتی است.
اساسا دنیا اصل است و زندگی پیش از مرگ اصل است و آخرت فرع بر دنیاست .بدین معنی که زندگی اخروی ، سعادت و رستگاری الهی و سرنوشت نهائی آدمی در معاد ، نتیجه و معلول سرگذشت آدمی در زندگی این جهانی اوست. آخرت محصول طبیعی و منطقی دنیاست.و درست بر عکس بینش منحط مذهبی های فعلی و انتقاد نابجای ضد مذهبی های فعلی با کار و تولید و ابادی زندگی دنیاست که محصول آخرت به دست می اید نه آنچنانکه که این دو قطب متضاد هر دو می اندیشند با خرابی مزرعه دنیا.
حضرت رسول در یک جمله کوتاه و قاطع و روشن این اصل را چنان بیان کرده است که آن را به عنوان مترقی ترین شعار سازنده و علمی و ضد خرافی باید طرح کرد.
من لا معاش له ، لا معاد له ..هر کس زندگی مادی ندارد زندگی اخروی نیز ندارد.
بنابراین کسانی که تحمل فقر و ذلت و اسارت و بیماری و عقب ماندگی و ضعف و بدبختی خود را در زندگی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی که استبداد و استثمار و یا استعمار برایشان فراهم آورده اند ، عامل جبران و پاداش الهی و کسب ثروت و عزت آخرت و رستگاری و عافیت و ورود به بهشت می پندارند، فریب دنیا دارانی را خورده اند که به نام دین آنها را( استحمار کرده اند و به تحمل و شکیبائی بر سرنوشت شوم خویش واداشته اند.
قرآن به اینان و نیز به روشنفکران ضد مذهبی که هر دو این فریبکاری استحماری را به نام مذهب تلقی کرده اند پاسخ می دهدکه.. وَمَن كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا. و هر كه در اين [دنيا] كور[دل] باشد در آخرت [هم] كور[دل] و گمراهتر خواهد بود.
معلم شهید دکتر علی شریعتی مجموعه آثار 22 مذهب علیه مذهب ص.134و 135