Press enter to see results or esc to cancel.

انتخابات، جمهوریت، اسلام ، زندانیان رژیم مافیائی آخوندیسم

بسم الله الرحمن الرحیم

هموطنان آزاده ، دانشجویان مبارز، از حاکمیت ولایت مطلقه آخوندیسم 30 سال گذشت ، و این مافیا با خیانت به اهداف و آرمانهای آزدیخواهانه ملت ایران قبل از شکنجه و تیرباران نسل انقلاب هر سه واژه فوق را زندانی کردند. در مقطعی که خمینی به خاطر سانسور شاه توانسته بود تز ارتجاعی ولایت مطلقه را از نظر ها مخفی کند ، همراه با مردم مدافع جمهوریت و رأی مردم بود تا اینکه با به خدمت گرفتن نیروی ساواک شاه اعلام کرد اگر همه بگویند بله من میگویم نه.

پیشنهاد مرحوم بازرگان و مجاهدین و عده ای از شخصیتهای ملی بر افزوده شدن دموکراتیک به عنوان پسوندی بر جمهوری اسلامی مواجه با مخالفت خمینی و همراهان منتظر ریاست او گردید، و به نوعی پیشنهاد دهندگان را نا آگاه به اسلام و اهداف دموکراتیک آن تلقی کردند.اما در مدت زمان اندک با تعطیلی نشریات و سازماندهی نیروی چماقدار در تهاجم به گردهم آئی ها خمینی، از تز ولایت فقیه خود پرده برداری کرد و آن را در تمامیت اش به نمایش گذاشت.

تاریخ سیاسی ایران به خاطر سلطه 3 نیروی ضد دموکراسی از ضعف استراتژیکی در حوزه تعریف مفاهیم سیاسی رنج میبرد ، که ما آن را در اطلاعیه سه نیروی ضد دموکراسی در تاریخ معاصر توضیح داده ایم. بنابراین در این نوشته به مناسبت هوچیگریهای وابستگان آخوندیسم در داخل و خارج در رابطه با نمایش مافیای آخوندیسم به وسیله آخوند خاتمی لازم است روشنگریهای در ابعاد وسیع تر ارائه گردد.

انتخابات یکی از ابزارهای جوامع دموکراتیک است که قدرت سیاسی را در چهاچوب یک قانون اساسی مترقی تغییر میدهد و شانس رقابت علنی و بدون خشونت را برای همه مرامهای سیاسی موجود در آن جامعه ممکن میسازد. شاه به همین خاطر وقتی در مقابل اراده ملی نتوانست در 30 تیر مصدق را ساقط کند متوسل به طراحی کودتا با همکاری خارجیها شد، و خمینی نیز با اتکا به همین ترفند مجلس شورا را تبدیل به خبرگان رهبری و شورای مصلحت نظام کرد.

طرفداران وفادار این سه اصل یعنی جمهوریت و اسلام و انتخابات از مقطع 12 فروردین تا کنون بهای سنگینی را پرداخته اند، تا سنگ بنای جامعه مدنی و حاکمیت ملی را با طرد 3 نیروی مافیای (1-مذهب آخوندیسم 2.ناسیونالیسم ا رضاخانی 3- کمونیسم استالینی در ایران فردا با انتخابات آزاد و حضور همه صاحبان مرام تحقق پیدا کند. این سه جریان هژمونی خودشان را در امر رهبری و حاکمیت ذاتی تلقی میکنند و بنابراین هیچگونه سازشی با انتخابات به مفهوم دقیق آن ندارند.

با گذشت 27سال از30 خرداد 60 که رژیم ولایت مطلقه تظاهرات مسالمت آمیز و قانونی را با رگبار مسلسل و دشنه و چماق به خون کشید و حتی زخمی های آن را نیز به جوخه اعدام سپرد، انتخابات نیز زندانی و تعطیل گردید. بنابراین اگر طرفدارن برخوردار از این نظام ضد انتخابات و یا حامیان دولتی اش از تریبونهای خود نمایشات مافیای حاکم را در ایجاد فرصتهای جدید ، با تجدیدقوای آخوندیسم را، انتخابات مینامند، از منافع دولتی و سازمانی خویش دفاع میکنند و از پرونده همکاری خود با این مافیا در هراس هستند.


خاتمی وزیر ارشاد امضاء کننده قتل عام 67 و 8 سال رئیس جمهور نظامی بوده که حتی به کسانی چون فروهر ها و مختاریها … هم رحم نکرده ،آیا میتوان شگرد آخوندی او را به فال نیک گرفت و بر نمایشات این مافیا برچسب انتخابات زد؟ در جائیکه آزادی به بند کشیده شده و حکومت با توسل به انواع شیوه های سرکوب و سانسور دانشجو و کارگر و زن را به خاطر تقاضا های صنفی به گلوله میبندد ویاآنها را روانه زندان و شکجه گاه میکند انتخابی وجود ندارد.


اگر کسانی چون شیرین عیادی و غیره امروز خدمت به این نظام فرعونی را با ترفند حضور یک گرایش” اصلاح طلب” در این نظام توجیه میکند ، مأمور است و معذور. ما از مقطع تأسیس تا حال از طریق نقد استراتژیهای مبارزاتی و با اتکاء به تجربیات حاصله از 28 سال مقاومت و مبارزه سران آخوندیسم را ، به میدانی فراخوانده ایم که در آنجا مردم با حضور نهادهای بین المللی حرف آخر را میزنند.
اما کسانیکه تا کنون اسیر شگردهای این مافیا بوده و خواستار اصلاح آن از درون بوده اند، تا کنون چه دست آوردی داشته اند؟. جز تیز کردن تیغ این زنگی مست و دلالی برای آن .. با تجربه حاصل از 28 سال مبارزه با این رژیم و از سوی دیگر مماشات و واسطه گری برای آن ، ملت ایران حرف آخر را در یک میدان آزاد تحت نظارت نهاد های دولتی و بین المللی خواهد زد. بنا بر این نه دولتهای غربی که دیپلماسی خود را در سازش و همکاری با آخوندیسم تنظیم کرده اند، نگران آزادی و سرنوشت مردم ایران هستند و نه جریانهائیکه تحت هر نام و نشانی، تسلیم طلبی و راحت طلبی را با مقاومت تعویض کرده اند.

امروز جنبشهای داخلی از هر قشر و قومی به این حقیقت پی برده اند که جز نفی تمامیت این حاکمیت از اریکه قدرت چاره ای نیست، و جنبش دانشجوئی 18 تیر برای انجام این مسئولیت ریسکهای بزرگی را به جان خریده است. مفاهیم در لغتنامه مافیای حاکم و همکاران داخل و خارج اش باید بطور مداوم تصحیح گردند و سانسوری که آنها تلاش دارند بر این مفاهیم سیاسی و ایدئولوزیک تحمیل کنند افشا و تصحیح گردند. نه خادمان رژیم کودتائی سابق قادرند بر کشتی در گل نشسته ارتچاع آخوندیسم سوار شده و مدعی آزادی و دموکراسی گردند و نه همکاران دیروز و امروز این مافیا قادرند اصلاحات کنند.

پیش به سوی اتحاد ملی، برای تدارک یک رفراندوم تحت نظر نهادهای بین المللی
زنده باد دموکراسی توحیدی —– نابود باد استبداد حاکم بر ایران
نهضت تشیع علوی اسفند ماه 1387 برابر با فوریه 2009