انتصابات مافیای آخوندیسم تنها بازسازی سیستم سرکوب و سانسور است.

بسم الله الرحمن الرحیم

همو طنان آزادیخواه : حکومت وحشت و ترور و سانسور و سرکوب در قاموس ولایت مطلقه آخوندیسم، خود را برای تدارک نمایشی دیگر ، در بازسازی خویش  آماده میکند. حکومتی که نسل وفادار به آرمانهای انقلاب 57 را در جبهه حنگ ضد میهنی  و میادین اعدام و شکنجه از دم تیغ گذاراند، تا بدون مانع ولایت مطلقه خویش را بر مردم ایران تحمیل کند. بر آگاهان نسل امروز و دیرزو پوشیده نیست که هژمونی خمینی و همراهانش  از کویر قحط الرجالی سر بر آورد که شاه با کودتا ی 28  مرداد بر علیه دولت ملی به رهبری  مصدق کبیر و سرکوب و سانسور شخصیتها و نیروهای مترقی  ایجاد کرده بود. تز ولایت مطلقه توسط خمینی در سال 1346 نگاشته شده ولی رژیم شاه آن را از افکار عمومی پنهان کرده بود. معلم شهید دکتر علی شریعتی  در ادامه حرکت بازگشت به قرآن  سید جمال و اقبال ، روحانیت نسحه برداری شده از کلیسای قرون وسطی را بزرگترین خطر برای اسارت مردم و انحراف نهضتهای آزادی خواهانه شان تلقی کرده و به همین خاطر با طرح  تز اسلام منهای آخوند در حسینیه ارشاد ، هر دو جریان  استعماری و ارتجاعی ، حافظ و حامل استبداد را نشانه رفته بود. خمینی با کینه ای عمیق از معلم شهید حاضر نشد ، در پاسخ به انجمن های اسلامی  دانشچویان اروپا و آمریکا  کلمه شهید را به کار برد ، و دکتر یزدی  نیز حاضر به بردن آن نامه برای دانشچویان نمیشود. دانشجویان فرهیخته ، مردم به جان آمده از بیداد آخوندیسم: استعمار برای پیش بردن برنامه های خویش ، به راحتی از حمایت عمال خود آنهم در موضع حاکمیت دست نخواهد کشید. چه کسی بهتر از آخوندیسم میتوانست انقلابی که با حداقل خشونت و با اهدای گل به نیروهای نظامی و با شعار حکومت عدل علی ، رژیم  کودتا را سرنگون کند به این درجه از بدگمانی و پشیمانی در بین مردم ایران و افکار عمومی جهان تنزل دهد؟ خوراک لازم را برای تریبونهای حرفه ای در ضدیت با اسلام و به خصوص تشیع  فراهم سازد؟ بر مردم ایران و افکار مترقی و عدالت طلب جهان امروز واضح است که در استبدادی  آنهم از نوع توتالیتر آن که با کودتا قدرت مطلق را از آن خویش کرده ، امکانی برای  انتخاب نیست. این رژیم در طول 28 سال حاکمیت بلامنازع خویش زندان و سانسور و اعدام و شکنجه را شیوه حکومت خویش ساحته تا از هرگونه انتخابی فارغ باشد. انتخابات آنهم در سطح مدیریت سیاسی  کلان یک کشور تنها در فضائی بدون سانسور و ارعاب  صاحبان مرام آن جامعه امکان پذیر است و لاغیر. نهضت تشیع علوی از مقطع تأسیس تا کنون گزینش نظام سیاسی برای مدیریت جامعه ای برخوردار از حقوق را تنها متکی و مبتنی بر اصل استراتژیک آزادی احزاب و سازمانها و رقابت سالم آنها دانسته و به همین خاطر تمامی شگردهای و مانورهای مرحله ای بازسازی مافیای حاکم را محکوم و مطرود میداند. با توجه به این اصل حق بدیهی مردم در تعیین حاکمیت خود از میان نیروهای سیاسی موجود را بعد از انجام یک رفراندوم تحت نظر نهاد های بین المللی  امکان پذیر دانسته و در پیگیری این مهم کوشا بوده است. همان روز که خمینی در مقابله با پیشنهاد  سازمان مجاهدین خلق و عده ای از شخصیتهای سیاسی نامور از جمله  اسلام شناس بزرگ  مرحوم  مهندس بازرگان  در مقابل افزودن پسوند دموکراتیک به  جمهوری اسلامی  اعلام کرد که جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد کودتای خزنده  بر علیه آرمانهای انقلاب اسلامی  آغاز شد. با خلع آقای بنی صدر و کشتار تظاهر کنندگانیکه با اجازه وزارت کشور  اقدام به راه پیمائی کرده بودند، حذف فیزیکی نسل وفادار به آرمانهای انقلاب آغاز شد. خمینی برای ادامه این سرکوب و سانسور  توده – اکثریتی های خط امامی را نیز به دنبال مأموران امنیتی ساواک شاه تحت نظر ارتشبد فردوست  به خدمت گرفت و نسل وفادار به آرمانهای انقلاب 57 را گروه / گروه روانه میادین اعدام و یا میدانهای مین کرد . بنا بر این با درس آموزی از این تجربه های تلخ که با خون بهترین مردان و زنان میهن ما رقم خورده است ، برای تدارک جامعه ای  آزاد و آباد به مسئولیت خویش در قبال نسل فردا پاسخگو باشیم.  به خصوص با شناخته شدن 3 نیروی  حامی و حامل استبداد در تاریخ سیاسی ایران،  یعنی  مذهب آخوندیسم و ناسیونالیسم رضاخانی و کمونیسم استالینی و حامیان بین المللی اش ، طرح رفراندوم تحت نظر نهادهای بین المللی را در هر کوی و برزن با گفتن و نوشتن ، جانشین نمایشات مافیائی آخوندیسم  کرده و جامعه جهانی را با خود همراه سازیم. نظام فرعونی آخوندیسم در تبلیغات ممتد خودش مدعی است که مردم را از طریق سانسور و سرکوب مداوم  تسلیم و مقید خویش ساخته است، اما جنبش های دانشجوئی در دیروز و امروز مضحک و واهی بودن این دعوی را بارها ثابت کرده است. سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی برای ادامه هژمونی خویش در دنیای صاحب نفت و بازار سالیان است که با هم پیمان استراتژیک منعقد کرده و به همین خاطر به تخریب فرهنگی و ارزشهای دینی جوامع مسلمان توسط دیکتاتورهای نفت فروش رضایت داده، . و با باندهای مافیائی  حاکم در تبلیغات خصمانه بر علیه  اسلام  همسو شده اند. مگر نه این است که قرآن میگوید لیس الانسان الا ماسعی  هیچ چیزی برای انسان نیست جز نتیجه سعی و تلاش خودش ، ینا براین برای تغییر سرنوشت خویش  در جهت دستیابی به نظام حقوق محور به پا خیزیم و با تحریم فعال نمایش مافیای حاکم  رفراندوم را برای تعیین تکلیف  با او شعار خویش سازیم.

زنده باد دموکراسی توحیدی نابود باد نظام ضد جمهوری و ضد اسلامی آخوندیسم

نهضت تشیع علوی اردیبهشت ماه 1388 برابر با  آپریل 2009