بسم الله الرحمن الرحیم
رویه علی که تمامی فلسفه (تشیع علوی) در آن نهفته چیست؟پاسخ به این سئوال روشنگر اختلاف دو رژیم “امامت” و “خلافت” است و آنچه مهم است این است که بر خلاف آنها که میکوشند تا این اختلاف را در مسائل اعتقادی و ذهنی و کلامی و احساسی مطرح کنند و در نتیجه، اصل مسئله را منتفی سازند و بحث را منحرف کنند اختلاف برسر دو رویه است.و رویه بی کم و کاست معادل {رژیم} است .و امامت و خلافت دو رویه است.
توسعه اسلام به عنوان یک “مذهب اعتقادی” در برابر کفار، یا رهبری اسلام به عنوان یک” رسالت اجتماعی ” در برابر قاسطین! و البته که این رسالت اجتماعی زیر بنای فکریش توحید است و جهان بینی مذهبی. همه کوششهای خلافت طی صدها سال که رژیم حکومت قاسطین در لباس اسلام بود- متوجه این هدف اساسی شد که اسلام را به عنوان یک “مذهب ذهنی” نگاه دارند ، اما رسالت اجتماعیش را که استقرار قسط باشد ، از آن بگسلند و جنگ “مسلمین – قاسطین” را به صورت جنگ”مسلمین – کافرین ” در آورند. و البته مقصود از کافرین نیز به همان معنی که در فرهنگهای مذهبی معمول تاریخ تعبیر میشسود یعنی “منکرین عقاید دینی” و نه آنچنان که قرآن تفسیر میکند که ..ارایت الذی یکذب بالدین (آیا دیده ای کسی را که دین را دروغ میشمارد؟فذلک الذی یدع الیتیم آن کسی است که یتیم را میراند ولایحض علی طعام المسکین و بر خوراک شکسته محروم تحریک نمیکند و همه را بسیج نمینماید….واین است که علی به عنوان تفسیر فلسفه زمامداری حویش و توجیه و تحلیل قبول خلافت ، باز به مسائل ذهنی و اخلاقیات فردی تکیه ندارد..
{اگر نبود که مگر به این وسیله ، حق مظلومی را بستانم و از تجاوز ظالمی مانع گردم ، ریسمان شتر خلافت را بر گردنش مینهادم و رهایش میکردم .” مجموعه آثار 26 (ع} ص 225 و 226 معلم شهید دکتر علی شریتی
هموطنان آگاه و مبارز دانشجویان نسل دوم، سی و دومین سالگرد هجرت و شهادت معلم انقلاب را در زمانی برگزار میکنیم که نسل دوم در مقاومت حماسی خود در پیوند با نسل انقلاب و آرمانهای آزادی خواهانه اش رزیم ضد جمهوری و ضد اسلامی آخوندیسم را ناچار به جنگ درونی و تصفیه حسابهای مافیائی با باندهای خویش کرده است. خاتمی شال سبز بر گردن موسوی انداخته و کروبی لباس عوض میکند تا جنگ مردم با این حاکمیت ضد اسلامی را به عنوان اختلاف درون گروهی و رقابت جناحین مافیای آخوندیسم توصیف کند. با توجه به محکمات اندیشه ضد ارتجاعی معلم شهید به وضوح میتوان بر عمق بینش روشنگرانه او در شناسائی دشمنان آزادی در نبرد حق و باطل دست یافت. و به همین خاطر است که حتی اندک توجه به او نیز در فضای سانسور و ارعاب، جنبشهای عمومی را به خصوص در اقشار تحصیلکرده موجب میگردد.
خمینی در نجف در مقابل نامه تسلیت شهادت دکتر که به وسیله ابراهیم یزدی از طرف دانشجویان اروپا و آمریکا بود حاضر به درج کلمه شهید برای معلم نمیگردد، چونکه با روحانیت مرزبندی دقیق و استراتژیکی را داشته است و یزدی و دیگران این مرزبندی را نادیده گرفته و سرمایه عظیمی از جامعه ما به خصوص انقلاب آزادیبخش آنها را تقدیم او کردند.!! نه تنها نهضت آزادی بلکه شخصیتهای منفرد مسلمان و سازمانهای مبارز چون مجاهدین خلق غافل از این نبرد ایدئولوژیک حماسی معلم شهید با ارتجاع حوزه ای شدند و از همین رو خمینی با تز ولایت مطلقه فقیه که در سال 1346 نگاشته بود بر کرسی رهبری انقلابی تکیه زد که شعارهای آن آزادی و استقلال و حکومت عدل علی بود. خمینی در همان کتاب رژیم اش را معرفی کرده و در همانجا نیز آزادی را به تمام سر بریده است. اگر سانسور رژیم شاه از یکسو و چپ زدگی تفکر سیاسی با تأثیر از جنبشهای سوسیالیستی آن مقطع مانع از آن نمیشد که به حماسه عظیم انقلاب دینی و فرهنگی معلم شهید توجه شایسته گردد، بدون شک انقلاب 57 از بلای آخوندیسم آنهم در حوزه رهبری آن محفوظ میماند. تقدس خط مشی مسلحانه در جنبش آزادیخواهانه آنچنان فضائی را بر تفکر سیاسی حاکم کرده بود که حتی معلم شهید در تقدیر از شهدای بنیانگذار سازمان، ضعف سازماندهی را اینگونه بیان میکند.
ای حنیف نژادی که از تبار ابراهیم و….. یک لحظه درنگ کن و به پیمانت و ایمانت بیندیش.در سی و دومین سالگرد معلم که حسینیه ارشاد او همچنان آتشفشانی است در قلب سیاهی های ارتجاع ، و با جوشش و خروش غیر منتظره خویش پاسداران شب را به هراس وامیدارد و تشنگان آزادی و عدل علی را امید و اعتماد به ادامه مقاومت ، سازشکاران و کاسبکاران حرفه ای که در معامله و بزک کردن عناصری از درون این ارتجاع خبره اند اینک شال سبز بر گردن میاویزند و همراه موسوی و کروبی در رقابت با پاسدار احمدی و خامنه ای ندای آزادی و دموکراسی سر میدهند.!! بدون شک این درگیری درونی باندهای مافیائی که همگیشان در تخریب یک انقلاب بر سر مردم ایران و کشتار نسل آن انقلاب در میادین اعدام و جنگ با هم متفق القول بوده اند، چنانچه به حذف همدیگر انجامد پیروزی قطعی ملت ایران بر تمامیت این اختاپوس فساد و خیانت و جنایت را حتمی و نزدیکتر خواهد کرد.اما باید در این میان به کسانیکه با دعوی گرایش و باور به تز اسلام منهای آخوند ، کماکان در خدمت روغن کاری چرخ های آدمخوار این مافیا هستند هشدار داد که معلم شهید با تدوین 35 جلد اثر و با طرح و اجرای موفقیت آمیز یک رنسانس فرهنگی و ایدئولوژیک هیچگونه جا پائی برای دلالی آخوندیسم باقی نگذاشته است.
بنا براین برای پیوند مجدد با این طرح و بینش توحیدی –علوی تا زمان باقی است به صف مردم و دانشجویانی ملحق شوید که یکصدا در پی یک دگونگی عمیق دینی و سیاسی در ایران هستند.و تمامی گروهها و شخصیتهائیکه که مخاطب معلم درگذشته و حال بوده اند، با تجدید نظر در فکر و عمل و سازماندهی می بایست تز اسلام منهای آخوند او را امروز در پوشش یک پلاتفرم سیاسی حقوق محور به طرح آلترناتیو دموکراتیک و ملی تبدیل سازند. و گرایشهای از جریانات دینی مخالف استبداد آخوندیسم که در مصاف با او و متحدین لیبرال دموکرات و یا سوسیال دموکرات اش دچار انفعال و سازش شده اند، می بایست از طرح استعماری جدائی دین از سیاسیت یا دولت تبری جسته و با طرح راه حلهای دموکراتیک، مردم را در جنگ با آخوندیسم دچار تناقض و تردید نسازند. به شهادت هزاران زن و مرد مسلمان از نسل انقلاب و نسل دوم در میادین اعدام و شکنجه اسلام قرآنی در بینش علوی بیشترین توانائی فرهنگی و سیاسی را در استقرار یک حاکمیت ملی و دموکراتیک دارد. و به گفته معلم شهید ( اسلام در عین حال که یک ایدئولوژی است که هم انسان متعالی میسازد و هم جامعه میانه ای که برای مردم جهان نمونه باشد، یک انقلاب اجتماعی نیز هست ، برای ساختن یک جامعه بی طبقه ، آزاد ، استوار بر قسط و عدل با افرادی آگاه ، آزاد، مسئول. م.ج 26 ص 486معلم در تدوین و طرح اسلام شناسی خود متکی بر قرآن و الگوهای انسانی آن در حوزه رهبری ذیصلاح برای سازماندهی جامعه بر دو اصل شورا و بیعت بود .
و به همین خاطر تکیه او بر جایگاه رهبری ذیصلاح در زمانیکه توده های مردم به بلوغ سیاسی و ایدئولوژیک دست نیافته اند، امروزه دست آویز کسانی در داخل و خارج شده است تا با ردیه نویسی فرافکنانه ضمن سانسور اندیشه های او بازار عکاظ خود را در سازش با آخوندیسم و یا استعمار رونق بخشند.افرادی امثال عالیجانی و تقی رحمانی از موضع طرفداری از معلم و میرفطروس و شفا در جنگ با او و اسلام همگی جزء این مغلطه گویان سانسور چی و معرکه گردانان آخوندیسم کذاب هستند.هر گاه قیامی در حوزه قشر آگاه و دانشجو در حمایت از تز شاخص معلم صورت میگیرد و یا در گرامیداشت یاد او حسینیه ارشاد از جوانان نسل دوم پر میگردد بطوریکه تعداد کثیری ناچارند در محوطه ایستاده و مراسم را گوش دهند دیگهای عقده از موضع خود کم بینی و یا مأموریتی این حضرات به جوش میاید و در یک واژه پراکنی معلم را متهم به تمامی اتهاماتی میسازند که جلادان اوین در زمان شاه و شیخ مدعی هستند.!! 32 سال سپری شد از روزی که آن معلم کویری در غربت غرب با طرح از پیش تعیین شده از نفس افتاد و در شام کنار سخنگو و معلم نهضت حسین {ع} زینب کبری}{ع} به امانت دفن شد.
اما این ندای بازگشت به قرآن سید جمال است که با آبیاری و پرورش معلم شهید امروز نسل دوم را بر علیه حکومت سانسور و شکنجه و اعدام بسیج کرده است.و اهل قلم و تحقیق را در شناسائی محکمات قرآن در اقصی نقاط جهان بسیج نموده است.اگر در غرب متفکرین رنسانس با اتکا و استناد به جنایات کلیسا در حکومت، مکتب پیام آوران توحیدی را کلیسا نشین کردند، کارسترگ معلم شهید، اسلام را در پرتو تز اسلام منهای آخوندش به ایدئولوژی انقلاب آگاهی بخش و آزادیبخش تبدیل نمود بطوریکه امروزه استعمار و ارتجاع در هماهنگی باهم بر علیه او متحد شده اند. دموکراسی توحیدی که از تواناترین فرمولهای دموکراسی برای تحقق آزادی و عدالت بر محور حقوق میباشد بیشترین امکانات ایدئولوژیکی خود را در کار سترگ معلم می یابد. چونکه او در طرح اسلام شناسی خود به دنبال حکومت های مسلمانان و نظریه پردازان درباری آنان نرفت بلکه به قرآن بازگشت و از بیان کتاب وحی طرح فردساری و جامعه سازی را بازیافت. و با اتکاء به متد الگوهای مکتب از خاندان وحی قسط را که هدف پیامبران است تبیین نمود.
به همین خاطر قیام امروز و دیروز مردم ایران در مصاف با مستبدین شاهی و شیخی از یاد و کار عظیم معلمش مدد جسته و دیر نیست روزی که آخوندیسم به مانند رژیم قبلی که با یک کودتا دست آوردهای نهضت ملی را به سرقت برده بود، از کرسی حاکمیت به زیر کشیده شود. در سی دومین سالگرد هجرت و شهادت معلم نسل دوم و مردم ایران در مصافی سخت با استبداد آخوندیسم هستند . نهضت تشیع علوی در نخستین بیانیه خود ضمن کنار زدن پرده ریا و تزویر از چهره آخوندیسم ، با یاد آوری طرح رفراندوم تحت نظر نهادهای بین المللی ، از نسل دوم ارتقای خواستها را ازیک جنگ حیدری نعمتی باندهای مافیائی آخوندیسم به رهائی ایران از چنگال این مافیا طلب نموده است.
سلام بر معلم شهید و همه شهیدان راه آزادی پیش به سوی استقرار دموکراسی توحیدی
نابود باد استبداد آخوندیسم نهضت تشیع علوی 29 خرداد 1388 برابر با جون 2009