محسن مخملباف در اتحادیه اروپا
خانم ها و آقایان نمایندگان محترم
من به عنوان یک ایرانی ، یک هنرمند و نماینده مردمی که به خاطر دمکراسی در ایران کشته میشوند در این جا حضور دارم تا از شما بپرسم: «اگر سرنشینان هواپیمایی توسط یک هواپیماربا به گروگان گرفته شوند، آیا دولتهای جهان هواپیما ربا را به رسمیت میشناسند یا مسافران گروگان گرفته شده را؟ آیا ملتها و دولتهای جهان اعلام خواهند کرد که این یک مسئله داخلی است بین مسافران و هواپیما ربا و یا آن که برای نجات مسافران اقدام خواهند کرد؟ ما ملت ایران امروز توسط دولت احمدی نژاد و خامنهای به گروگان گرفته شدهایم. و از شما ملتها و دولتهای جهان میخواهیم گروگانگیران ما را به رسمیت نشناسید.”
احمدینژاد تنها کودتایی علیه دمکراسی در ایران نیست. او در قدم بعدی صلح جهان را به مخاطره میاندازد. اگر امروز کشتار مردم ایران را بر او ببخشید، فردا با کشتار مردم جهان توسط او چه خواهید کرد؟
تصور نکنید که جنبش مردم ایران با سرکوب، کشتار، زندان و شکنجه به پایان رسید. جنبش ما علیه دولت کودتا، دیگر بخشی از زندگی روزمره مردم ما شده است. شما خواهید دید که مردم ایران با مخالفت مدنی خود و با مبارزات غیر خشونت آمیز خود این دولت را در نهایت ساقط خواهند کرد.
شما میدانید که: دهها نفر را کشتهاند. هزاران نفر را دستگیر و شکنجه کردهاند. و خبرنگاران حتی خبرنگاران خارجی را دستگیر کردهاند. رجال سیاسی معترض به تقلب و دیکتاتوری را دستگیر کردهاند، حتی به کارمندان محلی سفارتخانهها که کارشان همان است که کارمندان سفارتخانههای جمهوری اسلامی رحم نکرده و آنها را دستگیر کردهاند.
هر کس با یک رادیو و یا تلویزیون، یا نماینده یک رسانه غیردولتی مصاحبه کند در خطر است. مردم ایران حق دارند به جهان نگاه کنند و کسانی را که با این دولت کودتا همکاری میکنند و به تداومش یاری میرسانند دشمن خود بدانند. مردم ایران نباید فدای نفت خود شوند که تا هست و تا نیاز به مصرف آن در جهان هست، دولتهای دیگر به خود حق میدهند با کلیددارش مذاکره و معامله کنند.
خشمی که نسل گذشته ایرانیان از آمریکا و بریتانیا داشت به خاطر کودتای ۲۸ مرداد و همکاری با دولت کودتایی بود. این خشم بیش از نیم قرن مانع از آن شد که ایرانیان با غرب دوست باشند، و به حکومت عوامفریب ایران فرصت داد با استفاده از همین خشم بر آنان حکومت کنند و جهان متمدن را هم از یک متحد با فرهنگ محروم کرد.
کاری نکنیم که باز هم نسلهای آینده ایرانیان به همین چشم به اروپا نگاه کنند. به مردم ایران پیام برسانید که جهان امروز جهانی انسانی است که همه مردم جهان از درد هم باخبرند و هیچ عاملی نمیتواند آنها را نسبت به درد همدیگر بی اعتنا کند.
مردم ایران خود تکلیف کودتاگران را روشن خواهند کرد، از دولتهای اروپائی توقع اسلحه و کمکهای مادی ندارند اما این انتظار که دولت کودتارا دوست و شریک خود ندانند به نظر نمیرسد چندان انتظار غیرمعمولی باشد.
مردم ایران یک بند سبز به مچ خود بستند و یک شعار هم بیشتر نداشتند رای ما را اعلام کنید نه رای خودتان را. و به همین اتهام الان زیر شکنچه و در زندانند. آیا شما آسوده و ساکت خواهید ماند تا با پول حاصل از فروش نفت باز هم دولت احمدی نژاد مردم ایران را شکنجه کند و برای تمام منطقه تروریست پرورش دهد و دیگران را با موشک تهدید کند.
سخنم را با خلاصهای از آن چه آقای موسوی در بیانیههای خود منتشر کردهاند ادامه میدهم:
«اعلام نتیجه انتخابات ایران بهت آور است. مردمی که رای دادهاند خود میدانند که به احمدی نژاد رای ندادهاند. مردم ایران آگاهند و در برابر کسانی که با تقلب روی کار بیایند تمکین نخواهند کرد.» «آنها ابتدا با استفاده بی حساب از امکانات دولتی برای تبلیغ احمدی نژاد کوشیدند.» «سپس با تقلب گسترده رای مردم را وارونه نشان دادند.» بعد «با باتون و شوک الکتریکی به جان اعضای ستاد این جانب افتادند.»
بعد «به جای اجازه راه پیمائی قانونی به مردمی که احمدی نژاد را رئیس جمهور مشروع نمیدانستند، فضای کشور را نظامی کردند و با حالتی کودتاگونه ،با تیراندازی در خیابانها به صورتی دلخراش گروهی از مردم را کشتند، هزاران نفر را زخمی، دستگیر و شکنجه کردند و حتی نام و نشان شهیدان، مجروحان و بازداشت شدگان را به خانوادههای آنها اطلاع ندادند.»
و «تمامی رسانههایی که از طریق آنان ارتباط این جانب با جامعه برقرار میشد را مسدود کردند.» و «حتی اگر کسی به نشانه اعتراض پارچه سبزی به دست خود بست را مورد ضرب و شتم قرار دادند.»
«آنها از من خواستند از حق شخصی خود بگذرم. مسئله انتخابات، مسئله شخصی من نیست و من نمیتوانم بر سر حقوق و آرای پایمال شده مردم ، معامله یا مصالحه کنم.»
«آن چه اتفاق افتاده است فراتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت، که تحمیل نوع جدیدی از زندگی سیاسی بر کشور ایران است.»
به طور خلاصه وضعیت امروز ایران این است:
رایهای دزدیده شده،
دولتی بی مشروعیت سیاسی،
مردمی مورد ستم و اهانت قرار گرفته،
جوانانی زخمی و دستگیر و شکنجه شده،
خونهایی به زمین ریخته شده،
قلمهایی شکسته،
روزنامههایی بسته
و فضای امنیتی و کودتاگونه
و بی اعتمادی تلخ و گسترده مردم.»
ما اعلام میکنیم که
۱- «اکثریت جامعه ایران که این جانب میرحسین موسوی نیز یکی از آنان هستم مشروعیت سیاسی دولت ایران را نمیپذیریم.» و از مردم جهان میخواهیم که همراه مردم ایران دولت غیر مشروع احمدی نژاد را به رسمیت نشناسند.
۲- «ما خواستار جلوگیری از برخوردهای نظامی و امنیتی دولت غیر مشروع ایران هستیم.» و ازملتها و دولتهای آزاد و سازمانهای سیاسی و مدافعان حقوق بشر در جهان میخواهیم تا با حمایت از مردم ایران مانع از ادامه کشتار، دستگیری و شکنجه مردمی شوند که به خاطر رای دادن برای تعیین سرنوشت خویش سرکوب میشوند.
Comments
Leave a Comment