بسم الله الرحمن الرحیم
30 تیر 1331 هشیاری و آمادگی اراده ملی که در 28 مرداد غائب بود
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۳۰﴾ در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداستسپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مىآيند [و مىگويند] هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد .. قرآن سوره فصلت آیه 30
ایرانیان آزاده در 30 تیر 1331 محالفین آزادی و حاکمیت ملی با رهبری محمد رضا پهلوی به عنوان پادشاه کوشیدند که دولت ملی مصدق کبیر را با خلع او از نخست وزیری و جانشینی رزم ارا ساقط کنند. در واقع شاه و حامیان خارجی اش نمتوانستند در چهارچوب یک حاکمیت ملی به اهداف استعماری و ارتجاعی خود دست یابند. به همین خاطر انواع توطئه ها را برای نفی این دولت و به خصوص مصدق سازماندهی کرده و نخست میخواستند که این کودتا را با یک عزل و نصب انجام دهند. مردم با رهبری کسانی جون شهید دکتر فاطمی با قیام به طرفداری از سردار آزادی برخاسته و کودتا گران تسلیم و متواری شدند. اما از آنجائیکه مصدق کبیر سخت وفادار به نظام سلطنتی مشروطه بود، این توطئه را آنجنان که باید جدی نگرفت. و طراحان کودتای نافرجام 30 تیر از این حسن نیت و قانون گرائی مصدق طی یک سال دیگر استفاده لازم را کردند. و با همراهی دولتهای خارجی توانستند مصدق را در 28 مرداد سرنگون و حاکمیت استبدادی را بر مردم ایران تحمیل کنند. بنا براین سرفصلهای تاریخی در حوزه شکست و پیروزی اگر به تجربه زنده در تاریخ سیاسی تبدیل نگردد، تنها به اسنادی میماند که در بایگانی ها فردی و جمعی به عنوان خاطره های تلخ و شیرین بایگانی شده است. نقش کاشانی در پیوستن به اردوی استعمار و حزب توده به عنوان چپ انگلیسی که مصدق را به عنوان حامی امپریالیسم بمباران میکرد، در این دگر دیسی یکساله نقش بسزائی داشت. اگر دولت ملی مصدق با این توطئه های استعماری – ارتجاعی مواجه نمیشد بدون شک تاریخ سیاسی ایران از مقوله های ارتجاعی شاه و شیخ در چهاچوب تجربه یک حاکمیت ملی فارغ میشد. ولی استعمار بر اساس برنامه دراز مدت خود برای دراختیار داشتن بازار پر مشتری و مواد خام ارزان از شکل گیری حاکمیتهای ملی و دموکراتیک سخت پرهیز داشت. و به همین خاطر مصدق حتی با تأئید حاکمیت سلطنت مشروط به قانون نتوانست بدین معضل پاسخ دهد. مردم ایران با عبرت از این وقایع تلخ بود که نمیتوانستند عذر شاه را در بحبوحه انقلاب 57 بپذیرند و با هر وعده و عقب نشینی او ، عطش مردم برای سرنگونی و خلع او شدیدتر میشد. مصدق به روحانیت و سلطنت اعتماد کرد و از همین دریچه توطئه کودتا بر علیه او سازماندهی شد. با این تجربه بر ملت ایران ثابت گردید که دوجریان مافیائی و استعماری سلطنت و روحانیت هیچ سنخیتی با حقوق مردم و اصول آزادی و تقسیم قدرت ندارند. اما به خاطر قحطی فکر و سازماندهی دموکراتیک که حکومت کودتاچی پهلوی در ایران به وجود آورده بود، باردیگر انقلاب آنها در مخمصه ارتجاع آخوندیسم افتاد و درخت آزادی غرس نشده دچار طوفان و تبر آخوندیسم شد. اما امروز جنبش سبز و قبل از آن قیام نسل انقلاب در 30 خرداد 60 و 18 تیر 1378 به رهبری شهیدانی چون عزت ابراهیم نژاد ، حکایت از هشیاری و آمادگی این نسلهای آزادیخواه دارد. ,و امروز در گرامیداشت 30 تیر و در تقدیر از آزادیخواهان به نام چون سردار آزادی مصدق و شهید دکتر حسین فاطمی و روزنامه نگارانی چون کریم پور شیرازی ، و سلسله ای از شهیدان راه آزادی، باید بر عزم ملی در تدارک یک حاکمیت دموکراتیک صد چندان افزود. فرصتهای بدست آمده در داخل با اتکاء به این تجربیات تاریخی در پیوند با امکانات حاصل از شرایط بین المللی در تحریم سیاسی و اقتصادی رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی آخوندیسم ، نسل دوم را در داخل به ارتقای کمی و کیفی قیام فرا میخواند. گرامیداشت مقاطع سرنوشت ساز در تاریخ یک ملت باید موجب تلاش و هماهنگی بیشتر آنها در مقابله با دشمن آزادی باشد. فریاد های مصدق در بیدادگاه استعمار و ارتجاع و به خصوص پیامی که در مقدمه کتاب الجزایر و مردان مجاهد برای نسلهای آتی نوشته، بیانگر درخواست همین حمیت ملی از سوی نسلهای مخاطب در آینده است. رژیم آخوندیسم نباید با ترفند سازش و کرنش در روابط بین المللی،و سرکوب مستمر داخلی بیش از این فرصتها را از آن خود کند. هشیاری نسل دوم در نوع سازماندهی و شعارها برخاسته از همین تجربیات تاریخ بدون شک در یک سازماندهی دموکراتیک ارتجاع آخوندیسم را مغلوب خواهد کرد.
سلام بر مصدق کبیر و یاران ثابت قدم او زنده باد دموکراسی توحیدی
سرنگون باد رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی آخوندیسم
نهضت تشیع علوی —- 30 تیرماه 1389 برابر با 21 جولای 2010