نهضت حسینی و جنبش آزادیخواهی مردم ایران

بسم الله الرحمن الرحیم

نهضت حسینی و جنبش آزادیخواهی مردم خاورمیانه.

لْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مى‏دارند و از كارهاى ناپسند باز مى‏دارند و نماز را بر پا مى‏كنند و زكات مى‏دهند و از خدا و پيامبرش فرمان مى‏برند آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است (۷۱)

نهضت حسینی و جنبش آزادیخواهی مردم ایران

تاریخ سیاسی ایران در عرصه مبارزه با دیکتاتورهای قدیم و جدید ، از نهضت حسینی درس مقاومت و فداکاری حداکثر در راه هدف را اخذ کرده ، و حتی شخصیتهائی چون شهید گلسرخی مارکسیست بر آموزه های این مکتب در دفاعیات خویش تکیه و تأکید میکند.نهضت حسینی در دستگاه اسعمار ساخته آخوندیسم تبدیل به مجالس روضه و سینه زنی و گریه و زاری گردیده،و به جای طرح مقاومت حماسی این نهضت و درسهای جاویدان آن در قیام بر علیه ستمگر، توده های مردم را با سینه زنی و گریه دچار انواع خلسه های ارتجاعی – جاهلی میگردانند. اما در مقابل این طرح استعماری- ارتجاعی آخوندیسم شخصیتها و جریانهائی وفادار به آرمان و اهداف امام حسین با ، طرح اهداف امام شهید و یاران وفادارش، جنبشهای ضد استبدادی را مسلح به ایمانی می کنند که دشمن در اوج توانائی در مقابله با آنها دچار یأس و ترس میشود. از ترفندهای استراتژیک استعمار کهنه و نو، تبدیل کردن نقاط قوت فرهنگی و سیاسی یک ملت به عادات و مراسم ادواری و بی محتواست. از این رو دین که از جانب خداوندگار عالم برای استقرار قسط در زمین به وسیله رسولان برگزیده، ارسال شده، اولین هدف این لشکر کشی ضد فرهنگی و ضد انسانی بوده است. حذف فیزیکی شخصیتهای مقاوم و محروم کردن جوامع تحت سلطه از دستیابی به حقایق ایمان خویش، در تمامی دورانهای سلطه از اهداف محوری آنان بوده است. در پیگیری همین هدف شوم است که نهضت حسینی و شهادت رهبر ذیصلاح و یاران وفادار او ، در طی تاریخ طولانی دچار انواع سانسورها و تحریفها در شیوه های مبارزه، و هدف شده است. آخوندیسم که بر اساس کپی سنت کلیسای قرون وسطی سازماندهی شده، از بزرگترین جریانهای شبه مذهبی بوده است که این مأموریت را در تاریخ به عهده گرفته و با کمک شاهان و سلاطین، آن را در مقاطع مختلف به اجرا میگذارد. در تاریخ سیاسی ایران بعد از شهادت سیدجمال در اسارت و زندان سلطان ترک، با فتاوی روحانیت ارتجاعی، این جریان ماهیت خود را به صراحت در دشمنی با دین آگاهی بخش و آزادی بخش اعلام کرده است. با تأسیس انواع فرقه ها از طریق جعل حدیث و روایت و تاریخ سازی کاذب، بزرگترین منبع آگاهی و آزادی را با بدعتهای خود به انواع سانسور آغشته کرده، و در میان توده های مردم به نام دین و آئیین دینی ترویج کرده اند.از بدعتهای رایج همانا مخدوش و سانسور کردن نهضت حسینی است. آنها با روضه و گریه و سپس تیغ و زنجیر بر سر و سینه زدن این قیام حماسی و در سهای آگاهی دهنده آن را مخدوش کرده، و از این طریق زندگی راحتی را برای خود تدارک دیده اند. شخصیتهائی چون سید جمال و اقبال و معلم شهید دکتر علی شریعتی و حتی کسانی چون مرحوم بازرگان و مرحوم مطهری، در تلاش بوده اند تا توده های مردم مسلمان را با رهائی از این دام سالوس آخوندیسم، به شناختی قرآنی از اسلام و نهضت امام حسین (ع) مسلح کنند. امام شهید حسین ابن علی بارها در خطبه های خود به همقطاران و همچنین اندرزگویان عافیت طلب اتمام حجت کرده است که من برای احیای سنت جدم و دین خدا بر علیه یزید قیام کرده، و هدفی جز استقرار نظام قسط از طریق اصلاح این امت با برکناری ظالم از قدرت ندارم. در واقع امام با تکیه و ایمان به این پیام و حکم صریح خداوند است که پذیرش مسئولیت و پاسخگوئی به آن حتی به قیمت جان خود و یارانش را با رضایت کامل تقبل میکند. يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُوْلَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ . به خدا و روز قيامت ايمان دارند و به كار پسنديده فرمان مى‏دهند و از كار ناپسند باز مى‏دارند و در كارهاى نيك شتاب مى‏كنند و آنان از شايستگانند .سوره آلعمران آیه 114 .. مگر نه این است که حاکمیت استبداد و استثمار بر یک ملت، از مصادیق بارز منکرات می باشد؟ در پاسخگوئی به این مسئولیت امام شهید و یاران وفادار او قیام کرده و تا شهادت پیش میروند. به همین خاطر است که پیام این نهضت حتی گاندی آتش پرست و گلسرخی ماتریالیست را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. و مکتب نسلی از مجاهدان و مبارزان تاریخ سیاسی ایران میشود. آخوندیسم بر اساس مأموریتی که دارد با سانسور و تحریف این نهضت از طریق فتاوی فقاهتی، تیغی که باید بر سر دشمن زده شود با دست خود برسر مردمی میزند که قربانی تفسیرات و تعلمیات فقاهتی همین شجره خبیثه هستند. نهضت حسینی با توجه به فلسفه قرآنی آن، همزمان دو جریان مخوف ارتجاعی را هدف قرار داده ..1- حاکمیت استبدادی و فقه توجیه گر ضد قرآنی آن را … مگر نه این است که شریح قاضی بر اساس مصلحت حکومت فتوا بر حلال بودن خون حسین و یارانش را صادر کرده است؟ این فتوا مگر در تاریخ معاصر ما بر علیه رشید ترین فرزندان مردم توسط شریح قاضی های زمان صادر نشده، چنانکه مرحوم منتظری تمامی حیثیت خود و حتی جانش را در مخالفت با آن هدیه کرد. اولین کسی که مجلس گریه و عزاداری بر امام شهید و یارانش را بنا نهاد همان یزید و شریح قاضی اش بود. آیا امروز ادامه همان سنت یزید توسط آخوندیسم حتی در جوامع آزادی چون اروپا و آمریکا به اجرا گذاشته نمیشود؟ ادامه دهندگان خط امام شهید در پرتو اسلام شناسی قرآنی ،همان کسانی هستند که شیوه او را در مقابله با دشمنان آزادی و عدالت پیشه خود کرده اند. سنت و فرهنگ عاشورائی در این خط مشی است که بازسازی و بازآفرینی میشود. اسلام شناسی قرآنی با پیروی از سنت حسینی است که میتواند دموکراسی توحیدی را به عنوان جامع ترین بیان از ارزشهای دموکراتیک، جانشین آموزه های ناتوان و انحصار طلب لیبرال دموکراسی و سوسیال دموکراسی سازد. در تبیین این دموکراسی است که معلم شهید دکتر علی شریعتی زندگی را در پاسخ به دانشچوئی آنهم در عالم رویا اینگونه تعریف میکند. زندگی یعنی … نان. آزادی . فرهنگ. ایمان. و دوست داشتن.. امام حسین و یارانش برای استقرار عدالت و برخورداری مردم از یک زندگی شایسته انسان، قیام کردند، و برای تحقق آن از جان خود و عزیزانشان نیز دریغ نکردند. اگر پیام این امام بعد از 1400 سال کماکان در دلها امید به آزادی و عدالت را غرس میکند و از آن جنبشها و انقلابات مردمی پدید میاید، به خاطر همین فلسفه ای است که بر اراده الهی متکی است و از آن تغذیه میشود. آخوندیسم با همکاری تنگاتنگ قدرتهای یزیدی مراسمی را در گرامیداشت این نهضت آگاهی بخش و آزادی بخش جهانی ، سنت مرسوم توده های مردم کرده است که تمامی اشکال آن در تضاد با فلسفه این نهضت و قیام می باشد. چنانکه شاعری چون محمد تقی بهار با ابیاتی این تحریف و نتایج حاصل از آن را اینگونه توصیف کرده است.

خادم شمر کنونی گشته ،و آنگه ناله ها

با دو صد لعنت ،ز دست شمر ملعون میکنند

بر یزید زنده میگویند،هر دم صد مجیز

پس شماتت بر یزید مرده دون میکنند

پیش ایشان صد عبید الله سرپا، وین گروه

ناله از دست عبید الله مدفون میکنند.

تلاش فکری همه پیروان قرآن برای دستیابی به نظام قسط که امام شهید و یارانش از مصادیق آن در وفای به پیمان می باشند،باید در رهائی اسلام شناسی قرآنی از فقاهت حوزه ای و تاریخ اساطیری باشد. امروز نمیتوان با واگذاری سرنوشت اسلام به فقه حوزه ای، و آخوندیسمی که از سنت کلیسای قرون وسطی کپی شده است، و همچنین محدود و مسدود کردن دین به دنیای دیگر و سلیقه شخصی افراد، مدعی وفاداری به نهضت حسینی و پیام شهیدان آن شد. با توجه به این حقایق بدیهی است که باید از سنتهای جاهلی ساخته شده توسط دشمن دانا برای راضی کردن دوست نادان، پرهیز نمود و به فلسفه نهضت حسینی در قیام برای آزادی و عدالت توجه نمود. امروز کسی میرثدار این سنت است که برای تحقق عدالت و آزادی با دشمنان ایندو مبارزه میکند. امروز جنبشهائی ضد استبدادی در ایران و خاورمیانه برای دستیابی به اهداف خود نیاز مبرم به بازشناسی فلسفه نهضت حسینی دارند، تا بتوانند بینش اعتقادی خود را بر مبانی قرآنی سازمان دهند. چون آزادی و عدالت تنها در بینش قرآنی با هویتهای دیگر از جمله ملیت و جغرافیا و دین و باور، دچار سانسور و تحریف نمیشود. لیبرال دموکراسی و سوسیال دموکراسی با گرفتار شدن در سانسورهای هویتی، امروز قادر نیست آزادی و عدالت را جهانشمول بداند. اما در دموکراسی توحیدی عدالت و آزادی یعنی حقوق مادی و معنوی شامل همه انسانهای دنیاست. و این حقوق بر اساس آیه صریح قرآن همان کرامتی ست که خداوند به بنی آدم اعطا کرده است. امام حسین و یارانش برای احیای همین حقوق با حداقل امکانات بزرگترین حماسه را در مقابله با ظالم خلق کردند. نهضت تشیع علوی که خود را از وفاداران به نهضت حسینی میداند، برای گرامیداشت آن از نسل سبز میخواهد که خود را از سانسور عمال ولایت مطلقه آخوندیسم رها ساخته و با تکیه و ایمان به اصول نهضت کربلا، مافیای ولایت مطلقه آخوندیسم را با رأی آزاد مردم روبرو سازند. بدون شک وفاداران به نهضت حسینی که ارزشهای جهانشمول آن را باور دارند، در این همایش ملی و بین المللی، ولایت مطلقه را از قدرت به زیر خواهند کشید. جنبش سبز در وفاداری و به کارگیری منطق حسینی در حرکت آزادیخواهانه خویش باید به این کلام امام شهید در مقطعی که دیکتاتورهای خاورمیانه یکی پس از دیگری با حمایت بین المللی از قدرت برکنار میشوند توجه کامل کند( هرکس بشنود صدای مظلومی را که در مقابله با ظالم تقاضای کمک میکند و اجابت نکند مسلمان نیست) صدای مظلومیت مردم ایران در مقابله با دیکتاتوری ولایت مطلقه آخوندیسم مسلح به درآمد نفت و گاز، بارها در تریبونهای جهانی از زبان قربانیان شنیده شده است، اما جهان همچنان در معامله و معاشرت پاسخ به این ندا را به تعویق انداخته است. اما با خیزی که ولایت مطلقه برای دستیابی به اسلحه هسته ای برداشته، صدای مردم نیز شنیده میشود. و در بهار خاورمیانه گرامیداشت نهضت حسینی بدون شک با قیام عمومی و حمایت جهانی از این قیام پیوند خواهد خورد. ما بارها سپاه پاسداران را مورد خطاب قرار داده و از آنها خواسته ایم که با تأسی به جنبشهائی در تاریخ تشیع علوی ..چون ملامتیه و توابین از ولایت مطلقه آخوندیسم دست شسته و به مردم و جنبشهای آزدیخواهانه ملحق شوند. حداقل از ارتش کودتائی پهلوی در انقلاب 57 درس عبرت گیرند. و با پیوستن به مردم با آنها صلح کنند. در گرامیداشت نهضت حسینی، آزادی را بر تخت نشانده و ولایت مطلقه آخوندیسم را روانه بایگانی تاریخ سازند. امروز چنانچه باوری به این مکتب و یکی از معلمان آزادی یعنی امام شهید حسین ابن علی در نیروهای نظام ولایت باقی مانده باشد، بایستی با پیروی از آن امام شهید و یارانش به جبهه مردم پیوست. و با مبارزه با دستگاه یزیدی دستگاه ولایت مطلقه آخوندیسم وفاداری عملی خود به آموزه های نهضت حسینی را در یک عمل و رویکرد آزادیخواهانه به نمایش گذاشت. نهضت توابین و ملامتیان در تاریخ سیاسی اسلام نمونه های تاریخی آن هستند و تجربه ماندگار آنها بایستی امروز توسط نیروهای نظامی در پیوند با مردم و بیعت با آزادی مورد توجه باشد.

سلام بر امام شهید و یاران وفادار او سلام بر شهدای راه آزادی

پیش به سوی استقرار دموکراسی توحیدی در ایران زمین نابود باد رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی ولایت مطلقه آخوندیسم

نهضت تشیع علوی ——- آذرماه 1390 برابر با نوامبر 2011 . .