بسم الله الرحمن الرحیم
وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًاو اگر [مردم] در راه درست پايدارى ورزند قطعا آب گوارايى بديشان نوشانيم .
در 30 خرداد 1360 نسل انقلاب به حمایت از جمهوریت و اسلامیت، در تدارک قیامی مسالمیت آمیز برای وفاداری به رئیس جمهور وقت آقای بنی صدر به سازماندهی یک تظاهرات با مجوز وزارت کشور اقدام کردند. این تظاهرات با فتوای شخص خمینی و دستور او سرکوب و اکثر دستگیر شده گان بعد از شکنجه تیرباران شدند. در این روز خمینی و دستگاه سرکوب او که با همیاری ساواک رژیم سابق ، نسل انقلاب را در محاصره خویش قرار داده، و آن را بزرگترین مانع تجدید بنای سلطنت مطلقه شاه در قاموس ولایت مطلقه آخوند، تلقی میکرد، این نسل را با یک قتل عام و زندان و شکنجه مواجه نمود. اما نسل وفادار به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی 57 که معلم شهیدش دکتر علی شریعتی بود ، و گل سرخ انقلابش مجاهد شهید مهدی رضائی و شاعر عارف و فدائی او شهید خسرو گلسرخی و تجسم مسالمت و آزادگی و ملیت اش مهندس بازرگان و مصدق… و پدر طالقانی عالم قرآن شناسش .. به یک مقاومت در مقابل این کودتا روی آوردند. این مقاومت که با سبعیت رژیم ولایت مطلقه هزینه سنگینی را همراه داشت ، اینک رژیم مافیائی آخوندیسم را در همه عرصه ها مواجه با بن بست سیاسی و ایدئولوژیک نموده است. سی و یکمین سالگرد یاد شهدای راه آزادی در زمانی برگزار میشود که مافیای ولایت مطلقه نفت خوار، با ریاست جمهوری پاسدار احمدی نژاد و ولایت مطلقه خامنه ای در چالشهای درونی مواجه با جنبش سبز نسل دوم است و در بیرون با شگرد سلاح هسته ای و دخالت در تمامی کشورهای همسایه ، و تشویق و توزیع تروریسم دولتی، دربن بست دیپلماسی باج دهی و باج گیری قرار گرفته است. بهار خاورمیانه با سرنگونی رژیمهائی چون قذافی و حسنی مبارک و عبدالله صالح ،اجماع جامعه بین المللی برای حمایت از جنبشهای ضد دیکتاتوری را هر روز بیش از روز پیش در دسترس قرار داده است. رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی ولایت مطلقه آخوندیسم، با ترفند هسته ای شدن به مانند ماجرای گروگان گیری و جنگ 8 ساله با عراق، برای تضمین حیات خود به انواع زد و بندهای پشت پرده دست می یازد تا سرنگونی خود را به تعویق اندازد. بخش بزرگی از نیروهای نظامی که حداقل باور ایدئولوژیک به آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی 57 دارند، از بدنه این مافیا کنده شده و به جنبشهای آزادیخواهانه روی میاورند. در جنبش سبز به دنبال قیام 18 تیر به پیشکسوتی شهدائی چون محمدی و عزت ابراهیم نژاد ها این جدائی و رویاروئی به یک سازماندهی کلان تبدیل شد. اما رهبران جنبش از پتانسیل و باور لازم برای قدمهای استراتژیک جهت بازگشت به اصل آزادی و حاکمیت جمهوریت برخوردار نبوده و به همین خاطر جنبش در میانه راه دچار انواع نفوذیها از جانب مافیای قدرت گردید. دستمال سبز رضا پهلوی و اظهار تأسف ولایت مطلقه، برچسبهای ناچسبی بود که به این جنبش زده شد. و دم زدن سران این جنبش از بازگشت به میراث خمینی بیش از هر چیز دیگر او را دچار سانسور و فروپاشی درونی کرد. اما بسیاری از فعالین این جنبش که تز اسلام منهای آخوند معلم شهید شریعتی را در پیوند با ایستادگی آرمانی و ایدئولوژیک نسل انقلاب در سازماندهی کلان مجاهدین خلق پیش روی خود داشتند، از ترفند میراث خمینی و عصر طلائی او عبور کرده، و با صدای بلند فریاد زدند” مرگ بر اصل ولایت فقیه” همه شهدای راه آزادی در سی و یکمین سالروز مقاومت حماسی نسل انقلاب در 30 خرداد 1360 مردم ایران را در داخل و خارج به مقاومت حداکثر فرا میخواند، تا با قیام به مسئولیتهای خویش جامعه جهانی را در تدارک ایرانی آزاد و آباد،با خود همراه و همگام سازند. همانطور که رژیم مافیائی ولایت مطلقه آخوندیسم با پول نفت و حق وتوی قدرتمندان به زندانی کردن آزادی و شلاق زدن او ادامه میدهد، مردم ایران نیز باید از حمایت کامل جامعه بین المللی برخوردار شوند. توانائی مردم ایران امروز در حدی است که قادرند در یک انتخابات آزاد تحت نظارت نهادهای بین المللی این رژیم را از اریکه قدرت به پای میز محاکمه کشانند. به همین خاطر مافیای ولایت کوچکترین اعتراض حتی صنفی را با گلوله و زندان و شکنجه و تجاوز و اعدام پاسخ میدهد. آیه سرآغاز این اطلاعیه آب گوارای آزادی را نتیجه مقاومت حداکثر دانسته، و بدون شک ملت ایران و به خصوص نسل وفادارشان به آزادی و عدالت از چشمه جوشان آزادی سیراب خواهندشد. و این وعده خداست که در آن شکی نیست. در تجربه تاریخ سیاسی ایران و جهان به اثبات رسیده است که حکومتهای دیکتاتوری مسلح به انواع نیروی سرکوب و سانسور با پشتوانه پول نفت، تنها با یک اجماع جهانی و اقدام عملی آنها از قدرت خلع خواهند شد. جنبشهای حداقلی صنفی و سیاسی در چهارچوب سازماندهی حداقل نه تنها قادر به مهار این حاکمیتها نیست بلکه آتش غضب و عطش سرکوب آنها را بیشتر هم میکند. نسل سبز به دنبال تجربه خونین نسل انقلاب، با توجه به همه حداقل کاریها از جانب رهبریش، شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه را سرداد. این پتانسیل حکایت از پیوند مبارزاتی این نسل با نسل 30 خرداد 60 دارد. تجربه سلطنت و روحانیت با دو کودتا ، بر علیه اهداف ملی و دموکراتیک مردم ایران،مثلث زر و زور و تزویر را در تمامی ابعاد خودش به قضاوت وجدان عمومی جویای آزادی گذاشته است. بنابراین با پیش رو داشتن این تجربه گرانسنگ نباید در سازماندهی دموکراسی برای دستیابی به حاکمیت ملی ایندو مافیای قدرت را با همان دعوی و هژمونی همیشگی در این سازماندهی وارد کرد. ایندو در صورتی میتوانند با مردم جویای آزادی و حاکمیت ملی همراه شوند ، که اصل حاکمیت بر اساس جمهوریت و نمایندگی را قبول کنند. ملت ایران در خاورمیانه صاحب نفت و بازار و باور اسلامی پیشکسوت مبارزات آزادیخواهانه بوده است. اما توطئه ها و کودتاهای سلطنت و روحانیت و چپ پیرو خط ضد امپریالیستی خمینی این کاروان را از رسیدن به مقصد و مقصود خویش بازداشته، و همچنان نمایندگان امروزی این گرایشهای مافیائی و ارتجاعی با دعوی بر علیه همدیگر و تدارک انواع جنگهای زرگری و نمایشی، صحنه سیاسی ایران را غبار آلود میکنند. دعوی رضا پهلوی در فراخوانی خامنه ای به دادگاه از تبار همین نمایشات دروغین و برچسبهای ناچسب است. چونکه مردم ایران در مبارزه بر علیه دیکتاتوری آخوندیسم که از مرداب کودتای استعماری و ارتجاعی 28 مرداد سر بلند کرد و انقلاب مردم را در فتنه ولایت مطلقه آخوندیسم دچار سانسور و تحریف نمود، جمهوریت را در سازماندهی نهاد سیاسی دولت تضمینی برای کنترل اصحاب قدرت دانسته ، و بنا بر تجربیات تاریخ سیاسی ایران، این تجربه باید محور و مبنای هر گونه سازماندهی مدیریتی به عنوان دولت باشد. از موضع سلطنت مطلقه با هر نام و تحلیلی نمیتوان کاروان دموکراسی طلبی مردم ایران را بار دیگر به بیراهه هدایت کرد. سلطنت و روحانیت یا باید برای همیشه بازنشسته شوند و یا اینکه قاعده بازی دموکراتیک را به مانند تمام گرایشهای سیاسی دیگر بپذیرند. نهضت بازگشت به قرآن در تاریخ سیاسی ایران با کار عظیم معلم شهید دکتر علی شریعتی بر اساس تز اسلام منهای آخوند، امروزه به مراتبی از توانائی های فکری و عملی دست یافته است که قادر به سازماندهی سیاسی بر اساس شورا و عدالت در سطح یک آلترناتیو دموکراتیک میباشد. این توانائی دوستان نهضت بازگشت به قرآن را امیدوار و مطمئن به فردائی روشن کرده و در مقابل دشمنان آزادی در حاکمیت(ولایت مطلقه آخوندیسم) و همکاران سلطنتی و کمونیستی اش را دچار یأس و انفعال و در مواقعی پرخاشگری و توهین و تهمت کرده است. عباس میلانی معلوم الحال در مصاحبه با تلویزیون فارسی آمریکا کمپلکسی از همین عقده و احساس حقارت در مقابل عظمت این خط بود. مارکسیستهای تواب که بعد از دوران فروپاشی یا ناسیونالیست دو آتشه شده و یا پیرو خط ضد امپریالیستی خمینی ، رضاخان را با کودتای اوت بنیانگذار ایران نوین میدانند و خمینی را نیز مرد ضد امپریالیست که لنین در جهان سوم به دنبال آن بود.!! سی و یکسال از تجربه قیام سی خرداد 1360 میگذرد و اینک ملت ایران با اعتماد و اطمینان به نیروهائی که به منافع و مصالح استراتژیک این مردم آگاه و وفادار بوده اند، آخرین گامهای خود را برمیدارد. در این مقطع مردم ایران به شدت نیازمند حمایتهای مادی و معنوی جوامع برخوردار از دموکراسی هستند. این حمایتها کماکان در حوزه حداقلهاست. و ما امیدواریم که با خروج نام سازمان مجاهدین از لیست ممنوعه آمریکا که دارای یک سازماندهی کلان در حوزه آلترناتیوی است، رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی ولایت مطلقه آخوندیسم دیگر قادر به مانورهای گمراه کننده در حوزه دیپلماسی نفت و سلاح هسته ای نخواهد بود…
سلام بر شهدای راه آزادی سلام بر مردم به پاخسته ایران زمین
پیش به سوی استقرار دموکراسی توحیدی نابود باد رژیم ضد جمهوری و ضد اسلامی ولایت مطلقه آخوندیسم
نهضت تشیع علوی ..30 خرداد 1391 برابر با 19 جون 2012 میلادی . .