کودتای 28 مرداد خیانت به حاکمیت ملی

بسم الله الرحمن الرحیم

دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران که اسلام را بر اساس منطق قرآن در مبارزه با ظلم و استقرار نظامی مردمی و عادلانه باور داشت ، و از همین رو از نمایشات و توطئه های قدرتمداران و عمال آنها هراسی به دل راه نداد، و با ملی کردن صنعت نفت به پیشنهاد یار وفادارش شهید دکتر فاطمی وزیر امور خارجه ، مجلس را از تصرف باندهای ارتجاعی و استعماری خارج کرد.. و با ندای قهرمانانه فریاد زد ” که هر جا مردم هست آنجا مجلس است” اما عمال استعمار در کسوت روحانیت و سلطنت، او را لحظه ای به خود وا نگذاشت و با توطئه های هدایت شده از سوی استعمار ، رهبر مردمی هر روز مواجه با حادثه ای جدید از سوی آنان بود.


حزب خائن توده به پشتگرمی مسکو بر توطئه های استعمار با چپ رویهای کودکانه دامن میزد و همه این گرفتاریها و خیانتها سرانجام به کودتای 28 مرداد انجامید… شاه که در 30 تیر به وسیله عمال خود نتوانست دولت ملی را سرنگون سازد، در 28 مرداد موفق شد . بسیار کتابها و مقالات در رابطه با این کودتا و دوران زمامداری مصدق از سوی گرایشهای مختلف تدوین و تکثیر شده و هرکسی گوشه ای از واقعیت را با قید ملاحظات سیاسی و صنفی خویش بیان کرده است .. طرفداران نظام کودتاچی پهلوی در توجیه کودتا تا آنجا پیش رفتند که آن را” انقلاب مردم به سردمداری شاه نامیدند” و نهاد مافیای کاشانی و ارتجاعی حوزه نشین هم آن را به سردمداری کاشانی نجات تنها کشور شیعه از ” بلای کمونیسم دانسته” و برای این روز در حمایت از شاه منبر ها رفته و خطابه ها سرودند.

اما ملت ایران و فرزندان وفادار به آرمانهای مصدق پاسخ همه ترفند ها و تحریف ها را در 22 بهمن به رژیم کودتا دادند و با آفریدن انقلابی متکی بر یک مبارزه منفی که راهکار استراتژیک مصدق کبیر بود شاه را مجبور به فرار کردند.. اما به خاطر سانسور و سرکوب نسل وفادار به مصدق توسط ساواک شاه این بار خمینی یا همان کاشانی دوم بر کرسی رهبری انقلاب قرار گرفت ، تا آنچه را شاه و ساواکش نتوانسته بود عملی سازد جبران نماید. نسل انقلاب که مصدق را در راه حلها و نهاد سازی اش برای استقرار حاکمیت قانون پیروی میکرد ، مواجه با مافیائی گردید که میخواست رساله عملیه حوزوی را مصدر هر نوع سازماندهی نماید.

از این رو مجلس مردم و نمایندگان منتخبشان تبدیل شد به مجلس خبرگان و حق حاکمیت ملی نیز با سلطه ولایت مطلقه مصادره گردید. اما تز مصدق کبیر که اقتصاد منهای نفت بود برای رهائی از سلطه و توطئه های استعمار، در پیوند با تز اسلام منهای آخوند(معلم شهید دکتر علی شریعتی) نسل دیگری را به مصاف با ولایت مطلقه آخوندیسم عازم میدان کرد. بر مردم ایران و همه تلاشگران راه آزادی هویداست که با بودن دو نهاد ضد مردمی سلطنت و روحانیت که در مقاطع مختلف تاریخ ایران تمامی دست آوردهای جنبشهای مردمی را به باد فنا داده اند ، انتظار باور به قانون و پرنسیپهای آزادی از سوی ایندو بیهوده است، و به همین خاطر جنبش آزادیخواهانه مردم ایران ..حاکمیت ملی و استقرار آزادی در ایران را با نفی سیاسی ایندو کانون استعماری و ارتجاعی پیگیری میکند.

دولتهای عامل و حامی این کودتای خائنانه سرانجام با عمومی کردن آرشیو های اطلاعاتی خود از اقدام به این عمل ننگین معذرت خواهی کردند ، هر چند این معذرت خواهی نیز در پی کسب منافعی از طریق آخوند خاتمی و همراهان بود ، ولی در حوزه دیگر به حامیان رژیم کودتا نیز هشداری در خور بود. رهبر نهضت ملی ایران در مبارزه آزادیخواهانه اش از مکتبی ایمان و آموزش میگرفت که خدعه و توطئه و پنهانکاری را آنهم در عرصه نمایندگی ملت محکوم کرده و به همین خاطر او و یارانش با ایستادگی بر اصل آزادی و وفاداری به مردم، بر همه دشمنان خویش در قضاوت وجدانهای بیدار پیروز گردیدند ، هر چند از حاکمیت به زندان و بیدادگاه و سرانجام در قلعه احمد آباد به بند کشیده شدند. تجربه بر خاسته از این مقاطع تاریخ سیاسی ایران بر ما و نسلهای آینده هشدار میدهد که در هیج مقطعی به ایندو نهاد ضد آزادی، یعنی سلطنت و روحانیت اعتماد نکرده و در سازماندهی آتی خود در هر حوزه ای از ایندو و عوامل آنها پرهیز کنیم .

سلام بر رهبر کبیر نهضت ملی ایران دکتر محمد مصدق و یار با وفایش شهید دکتر حسین فاطمی
نابود باد آخوندیسم حاکم بر ایران
زنده باد دموکراسی توحیدی

نهضت تشیع علوی 28 مرداد 1386 برابر با آگوست 2007