آیا حجتیه ؛ پیروز نهائی جنگ و دعوای 30 ساله باندهای نظام است ؟!
رژیم بر آمده از انقلاب بهمن 1357 در طول حاکمیت ننگین 30 ساله خود همواره با جنگ و دعواهای باندهای درون خود مواجه بوده و دراین مدت ؛ هیچ وقت رژیمی یکدست و بی شکاف نبوده است . این جنگ و دعواها که قبل از این میان باند حاکم اصولگرا و باند مغلوب اصلاح طلبان درجریان بود ؛ بعد از کنارگذاشته شدن اصلاح طلبان از دایره قدرت در جریان انتخابات 22 خرداد ؛ اکنون بدرون باند ظاهرا” متحد و یکپارچه اصولگرا منتقل شده است .
نکته مهم اینکه ؛ به نظر نمیرسد این بار دعوای باندهای مختلف جریان اصولگرا برخلاف دعواهای گذشته بر سر تلقی های متفاوت ازاسلام باشد . بلکه به نظر می رسد ؛ باندی از اصولگرایان که احمدی نژاد در رأس آن قرار دارد ؛ بدنبال محقق کردن و پیشبرد پروژه اسلام غیر سیاسی در کشور است . بعدا” توضیح می دهم .
بدنبال بحران های پیش آمده بعد از انتخابات و آشکار شدن عدم مشروعیت و مقبولیت رژیم ؛ اکنون برای باند احمدی نژاد روشن شده است که دیگر ادامه موجودیت این نظام با ساختار فعلی امکان ندارد و میبایست با ایجاد دگرگونی های بزرگ درساختار قدرت و پی ریزی ساختار متمرکز تری بر اساس دیدگاههای باند خود چهره مقبولتری از نظام ــ به لحاظ داخلی و بین المللی ــ ارائه دهند .
باند احمدی نژاد تلاش دارد با امتناع وسرپیچی از رعایت تقسیم کارمیان اجزاء مختلف نظام ؛ ساختار قدرت موجود را ناکارآمد نشان داده و آن را بهم بریزد . بهمین منظور قوانین و راهکارهای شناخته شده تصمیم گیری را نقض و بی اعتبار میسازد . سرپیچی های احمدی نژاد از اجرای قوانین مصوب مجلس و بعضا” غیر قانونی اعلام کردن آنها ؛ شرکت نکردن در جلسات ,, مجمع تشخیص مصلحت نظام ؛؛ که بر اساس اصل 112 قانون اساسی می بایست در این جلسات شرکت داشته باشد ؛ بسیج چماقداران و لباس شخصی ها در مقابل مجلس در مخالفت با رأی مجلس در باره دانشگاه آزاد و تهدید بتوپ بستن مجلس ازطرف آنها ؛ انتصاب نماینده یا مشاور برای خود در مسائل خارجی ؛ غیرقانونی اعلام کردن مصوبه مجمع تشخیص مصلحت در مورد کمک 2 میلیاردی دلاری دولت به مترو تهران و بی اعتنائی آشکار به تمایل ولی فقیه و وابستگانش برای کنار گذاشتن رحیم مشائی و….همگی نشان دهنده تلاش احمدی نژاد برای تضعیف و بی اعتبار کردن ساختار قدرت برای پیش بردن نقشه اصلی است که ذیلا” توضیح داده می شود :
در سال 1384 کتابی بنام ,, دهه هشتاد ؛ دهه ظهور انشالله ؛؛ توسط شخصی بنام دکتر سید حسین سجادی منتشر می شود که ضمن توضیحاتی در باره شرط و شروط ظهورو توضیحات دیگر ؛ مشخصات ظاهری شخصیتی بنام شعیب بن صالح ــ که مطابق روایات شیعه وی سردار بزرگ امام دوازدهم درموقع ظهور است ــ مورد اشاره قرار گرفته ؛ شکل ظاهری فرد نامبرده در کتاب ؛ به میزان زیادی با مشخصات ظاهری احمدی نژاد مطابقت دارد . نویسنده در این کتاب مشخصات ظاهری شعیب بن صالح را چنین برشمرده است : گندم گون ؛ لاغر ؛ ریش یا محاسن کم پشت و از اهالی ری یا اطراف تهران .
بعد ازانتشار این کتاب ؛ محتویات کتاب و اینکه شخص مورد اشاره در کتاب ؛ احمدی نژاد است تبلیغات گسترده ای در وب سایتهای مختلف باند احمدی نژاد براه افتاد و محی الدین حائری شیرازی از روحانیون سرشناس هم در گفتگوئی که با روزنامه جام جم تحت عنوان ,, حوادث اخیر مقدمه ظهور ؛؛ داشته است بر نوشته های این کتاب مهر تائید گذاشته است .
اما نویسنده کتاب یعنی آقای دکتر سید حسین سجادی کیست ؟ وی اهل مشهد و از گردانندان اصلی و قدیمی انجمن حجتیه در مشهد و از اولین شاگردان شیخ محمود حلبی بنیانگذار انجمن حجتیه در دهه چهل است ؛ گفته میشود که بعد از فوت شیخ محمود حلبی از وی به عنوان رهبر اصلی حجتیه نام برده شده است .
تفکرو فرهنگ امام زمانی ــ که شیخ محمود حلبی بنیانگذار آن بوده است ــ اکنون توسط احمدی نژاد ؛ رحیم مشائی ؛ مصباح یزدی ؛ احمد جنتی و…. بشدت تبلیغ می شود و با تکیه به همین تئوری بدنبال تغییرات در ساختار نظام جمهوری اسلامی می باشند . اما قبل ازپرداختن به ادامه بحث اصلی ؛ بهتر است برای روشنتر شدن بحث ؛ کمی در باره انجمن حجتیه صحبت شود :
انجمن حجتیه در سال 1332 توسط شیخ محمود حلبی از روحانیون شیعه آن دوران تأسیس شده است . فعالیت اصلی این انجمن مبارزه با بهائیت و تلاش برای فراهم کردن زمینه ظهور امام دوازدهم شیعیان است . این انجمن ازهمان ابتدای تأسیس بعنوان انجمنی غیر سیاسی شناخته می شد ؛ و دست اندرکاران انجمن نیز به صراحت این مسئله را تائید می نمودند و غیر سیاسی بودن انجمن در مرامنامه انجمن نیز قید گردیده است . این انجمن نه تنها معتقد به تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور امام زمان نمی باشد . بلکه به اعتقاد این انجمن ؛ دخالت علمای شیعه در سیاست مخل پروسه ظهور است و فعالیت سیاسی علمای دین ؛ ظهورحضرت را با مشکل مواجه می کند . نظریه ولایت مطلقه فقیه را مردود می دانند و معتقدند که ولایت مطلقه فقیه به امام معصوم تعلق دارد.
در سال 1340 با ورود تعدادی از افراد حجتیه به دانشگاهها ؛ نسلی تحصیلکرده و متخصص از آنها پرورش یافت که بعد ازانقلاب بدلیل قرابت و نزدیکی آنها با بعضی از مراجع و روحانیون ؛ توانستند بعضی از مناصب بالای حکومتی را اشغال نمایند .
در زمان شاه اعضای این انجمن بدلیل فعالیتهای غیرسیاسی میتوانستند بدون هیچ محدودیتی با ارتشیان تماس برقرار نمایند و به تبلیغ عقاید خود بپردازند .عده ای از آنان با نفوذ در رکن 2 ( ساواک ) ارتش به مناصب عالی نظامی وامنیتی نیز نائل آمدند . بعد از انقلاب نیز ــ به دلیل زمینه و بسترمناسب انقلاب اسلامی در کشور ــ براحتی در سپاه ؛ کمیته ها و دیگر ارگانهای نظامی ــ امنیتی رژیم نفوذ کرده وبه ساختن و کاشتن کادردر این ارگانها و نهادها دست یازیدند .
این انجمن همچنین علیرغم مخالفت با فعالیت سیاسی ؛ برای بقاء و رسیدن به هدف های خود همیشه بدنبال نفوذ در ساختارهای سیاسی و ایجاد ساختارهای اقتصادی و اجتماعی مناسب خود بوده است .
در سال 1362 بدلیل تهدیدات خمینی و متهم کردن انجمن حجتیه به خیانت و ارتجاع ؛ انجمن مجبور شد فتیله فعالیت های علنی خود را پائین بکشد . اما علیرغم این ؛ بدلیل ارتباطات گسترده با روحانیون و حمایت برخی مراجع از آنها ؛ توانستند در بعضی از نهادهای حکومتی مثل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ؛ شورای نگهبان و مجلس خبرگان نفوذ نمایند .
نفوذ گسترده ایدئولوژی حجتیه درارکان نظام دینی باعث شده ؛ که این ایدئولوژی به عنوان پادزهر اسلام سیاسی ــ از موضع ارتجاعی و فاشیستی ــ مورد استفاده باند احمدی نژاد قرار بگیرد و به عنوان ایدئولوژی راهنمای عمل بکار گرفته شود تا بوسیله آن نظام جمهوری اسلامی را ولایت زدائی نمایند .
امتناع و سرپیچی های مکرر احمدی نژاد از فرامین و دستورات خامنه ای ــ که احتمالا” به منظور بی اعتبار و خوار کردن خامنه ای صورت می گیرد ــ که این روزها به وفوراز طرف احمدی نژاد اتفاق می افتد ؛ اساسا” تصادفی نیست . به مواردی اشاره می کنم : گماردن مشائی به عنوان رئیس دفتر ریاست جمهوری علیرغم مخالفت خامنه ای ؛ انتصاب سه تن از همفکران خود به عنوان نماینده یا مشاور در مسائل خارجی که به عبارتی دست درازی به حوزه نفوذ خامنه ای است ؛ مخالفت و اخلال درسخنرانی حسن خمینی ــ نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی ــ بر خلاف میل و نظر خامنه ای ؛ موافقت احمدی نژاد با ارسال سوخت 3/5 در صد به خارج وهمچنین موافقت با مذاکره با امریکا بر خلاف موافقت و مواضع خامنه ای ؛ اما مهمتر؛ اظهارات احمدی نژاد در روز صنعت دفاعی درج شده در رجانیوز است : مقام معظم رهبری فقط رهبر جامعه هستند و همه ی ما ایشان را دوست داریم . اما در جامعه ما کسانی وجود دارند که ارتباط صمیمی با امام زمان ( عج ) دارند و حتی با امام زمان علیه السلام ؛ سحری و افطار می خورند ….. تا ظهور حضرت حجت ( عج ) چیزی نمانده است . که این یک اظهار نظر معمولی نیست ؛ یک اندیشه و دورخیز استراتژیک است که دیگر مخالفت ها ؛ نیز درهمین کادر باید بررسی شود .
اکنون بچند اظهار نظر از افراد جناح خط امامی اصولگرا وابراز وحشت آنان درباره برنامه احمدی نژاد هم اشاره میشود :
علی اکبر محتشمی پور نماینده سابق مجلس : بنیاد الغدیر ( به سرپرستی مصباح یزدی ) با آن اسم زیبا برای ضربه زدن به اندیشه ها و افکار امام فعالیت می کند و انجمن حجتیه در آنجا لانه کرده است
آقای زادسر نماینده اصولگرای مجلس هفتم : احمدی نژاد خود را منتخب امام زمان (عج ) می داند ….. از آیت الله مصباح دستور می گیرد ….. حامی و مروج انجمن حجتیه است
بادامچیان پدر عروس خامنه ای : جریان احمدی نژاد می گوید یا با احمدی نژاد هستید یا در خارج نظام قرار دارید .
آقای واحدی : آقای احمدی نژاد با واگذاری یک سری قراردادها و امتیازات به سپاه و دیگر ارگانهای نظامی آنها را خریده و آنها از وی حمایت می کنند ؛ احمدی نژاد فکر می کند رأی 24 میلیونی انتخابات را پشت سر دارد ؛ سپاه و بعضی دیگر نهادهای قدرت را هم با خود دارد ؛ بهمین دلیل اکنون در برابر خامنه ای شاخ شده است .
با انتخاب احمدی نژاد در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری و پس از قبضه کردن تقریبا” تمامی اهرم های قدرت سیاسی و نظامی است که ؛ پروسه تغییر ساختار سیاسی نظام ؛ با تصفیه جناحی از هواداران اسلام سیاسی یعنی اصلاح طلبان یا خط امامی های سابق ــ که شاخص اصلی و پیش برنده اسلام سیاسی بودند که خمینی دجال بنیان گذاشت ــ را کلید زده اند . با حذف اصلاح طلبان از دایره قدرت اکنون فقط عده کمی از ادامه دهنگان خط امام ( اسلام سیاسی ) در اطراف خامنه ای و نهادهای وابسته به وی باقی مانده اند .
راهبرد اولیه ای که اکنون نیزدر جریان است ؛ پاکسازی و حذف عناصر خط امامی و معتقدین به اسلام سیاسی از دولت ؛ سپاه وسایر ارگانهای نظامی و مراکز اقتصادی است . این کار تعادل قوا برای جدال نهائی باند احمدی نژاد با اطرافیان و ذوب شدگان در ولایت خامنه ای را ؛ به نفع باند احمدی نژاد تغییر می دهد ؛ بعلاوه با حذف کسانی که در این 30 ساله حاکمیت جمهوری اسلامی درجنایات و تبهکاریهای رژیم سهیم بوده اند و دستانشان تا مرفق به خون مردم بی گناه آلوده است ؛ باند احمدی نژاد می تواند چهره مقبولتری از خود و جمهوری غیر دینی خود به مردم و جهانیان ارائه دهد .
سمت گیری نهائی اقدامات باند احمدی نژاد ؛ تشکیل حکومتی غیر دینی یا تشکیل یک دیکتاتوری سکولار است ؛ که به خاطر تهدید جهانی توسط تروریسم اسلام سیاسی ؛ احتمالا” با استقبال بین المللی هم مواجه خواهد شد .
تضاد های تحقق این استراتژی :
1 ــ اصول گرایان در تمامیت آن بدلیل بی پایگی و برخوردار نبودن از حمایت مردمی ــ به خصوص عدم مقبولیت ناشی از جنایات وسرکوب های یکساله اخیر بعد از انتخابات ــ فاقد انسجام لازم و اراده سیاسی واحدی برای پیشروی هستند . منفوریت و بدنامی بعضا” عناصری ازاین جریان بخصوص فرد شماره یک آن احمدی نژاد ؛ باعث تخفیف وتزلزل اراده عناصر آن در تصمیم گیریها ومانع انسجام درونی اعضاء حول اهداف ای باند می باشد
2 ــ اگر چه باند احمدی نژاد می خواهد با تکیه به حمایت های معنوی آقای مصباح یزدی که خودش هم از اول با تشکیل حکومت اسلامی مخالفت می ورزیده ــ به عنوان نظریه پرداز مکتب ولایت و کسی که اعتبار رهبری سید علی خامنه ای ازاندیشه های او نشئات گرفته ــ و با رو د رو قرار دادن وی با خامنه ای به تقابل خامنه ای بروند .ولی بهر حال عبور از ولایت فقیه ــ خامنه ای ــ مشکل اصلی می باشد که این باند در مسیر تحقق استراتژی خود با آن دست به گریبان خواهد بود .
3 ــ در آخر موفقیت و پیشروی این استراتژی به جنبش گسترش یافته آزادیخواهی مردم ایران ؛ صلابت و پایمردی زنان و مردان ایران زمین و رادیکالیسم جنبش بستگی تام و تمام دارد . دوران سلطه بر مردم از هر نوع آن ؛ درایران دیگر بپایان رسیده است . مردم ستمکشیده ؛ زنان ومردان دلیر و شجاع ایران بعد از تحمل 30 سال درد و شکنج ؛ اکنون به چیزی کمترازسرنگونی تمامیت این رژیم پلید و خونریز رضایت نمی دهند .
محمود خادمی
09.09.2010