در تازیخ سیاسی جهان نو بعد از فاجعه حاکمیت پاپیسم در اروپا، جریانی از روشنفکری پدید آمد که، مدعی است ..دین نباید در حوزه سیاست و مدیریت حضور یابد…

آخوندیسم سنتی در عملکرد تاریخی خودش که با حذف قرآن از آموزه های سیاسی و ایدئولوژیک آغاز شده امروز در رقابت با آخوندیسم مدرن با طرح جدائی دین و دولت است.

هاشمی رفسنجانی از عاملان کودتای 30 خرداد 1360، و کشتار زندانیان سیاسی و خلع مرحوم منتظری، و حتی جعل خامنه ای به عنوان ولی فقیه ، در دنیای ابدی با کارنامه سیاه خودش روبرو میشود ..

جنبش روشنگری در تاریخ سیاسی مسلمان با حرکت سید جمال و اقبال در اصلاح اندیشه دینی شروع شد،و در کشور ایران این حرکت با تز اسلام منهای آخوند به نقطه اوج خودش رسید.وسلطه آخوندیسم بر انقلاب مردم مانع بزرگی بر سر اه این حرکت شد.

علی اکبر هاشمی رفسنجانی از بانیان و عاملان کودتای 30 خرداد 1360، و تبدیل جمهوریت و اسلامیت به دیکتاتوری ولایت مطلقه ، و عامل کشتار و ترور دگر اندیشان ، بدون محاکمه عادلانه از این دنیا رفت.

سالهاست بعد از فتنه جامعه مدنی خاتمی،عده ای در داخل و خارج، مدعی هستند که باندهای مافیائی دیکتاتوری ولایت مطلقه ..نقش احزاب و سازمان سیاسی دارند!!

هویت ملی هر ملتی را کسانی رقم زده اند که در راستای اهدافی چون آزادی ، عدالت و بطور کلی دموکراسی تلاش کرده و برای دست یابی به این اهداف از جان خود مایه گذاشته اند.

جامعه مدنی در اسلام بر اساس شورا یعنی تقسیم قدرت در جامعه و مسئولیت پذیری همه شهروندان با افزایش مداوم آگاهی تعریف و تبین شده است.

چپ ایران از همان مقطع آغازین به خاطر پیروی از یک مرامی که پایه آن بر اساس مخالفت با سرمایه و سرمایه داری بوده است ، به تمام جنبشهای ملی و آزادیخواهانه در مقاطع حساس ضربات هولناک زده است.

در تاریخ سیاسی ما از انقلاب مشروطه تا کنون، نیروهای سیاسی در تعریف و تبیین مردم دچار خطا های استراتژیک شده و بیشتر اوقات مردم را با خودشان اشتباهی گرفته اند

در این گفتگو به شاخصه اصلی دموکراسی توحیدی یعنی تعریف کرامت انسان بر اساس حقوق شهروندی اش تأکید شده است

رسول الهی مسیح ابن مریم با تحمل انواع ناگورایها و رنج ها بشارت دهنده صلح و آزادی در پرتو حاکمیت عدالت در جهان بود.و به همین خاطر مثلث شوم زر و زور و تزویر با او و یارانش به ستیز و دشمنی برخاستند.