هیچ گاه آزادی نوع بشر بدون برابری زن و مرد و عدم وابستگی آنان
نمی تواند وجود داشته باشد . « اگوست بیل »
روز 8 مارس در 2 قرن مبارزه زنان برای آزادی و حقوق برابر با مردان ریشه دارد . در 8 مارس 1857 زنان زحمتکش کارگاههای پارچه بافی در امریکا در اعتراض به شرایط دشوار و غیر قابل تحمل کار و اعتراض به کمی دستمزد به خیابانها ریختند . این اعتراض زنان ؛ با سرکوب شدید مواجه و به خاک و خون کشیده شد و تعدای از آنان کشته و مجروح گردیدند .
در سال 1910 کلرا راتستکین انقلابی نامدار آلمانی در دومین کنفرانس زنان سوسیالیست ــ که در آلمان برگزار گردید ــ پیشنهاد داد ؛ که روز 8 مارس به عنوان روز بین المللی همبستگی و گرامیداشت مبارزات زنان در نظر گرفته شود ؛ چند سال بعد پیشنهاد کلرا در این کنفرانس به تصویب رسید . از آن تاریخ گرامیداشت این روز از طرفی نشانه آن است که تضادهائی که باعث خلق چنین روزی شده اند هنوز حل نشده و از طرف دیگر نشان می دهد که اهداف آزادیخواهانه و برابری طلبانه زنان زنده و پا برجا است .
اما خاستگاهِ طبقاتی دیدگاهِ نابرابر نسبت به زن و درجه دو دیدن او در جهانِ سرمایه داری ؛ ناشی از وجود روابط استثماری سرمایه داری از یک سو و نقش نابرابر زن در این مناسبات از سوی دیگر می باشد ؛ که درجه دوم دیدن زن از نقش نا برابر و درجه دوم وی در امر تولید ناشی می شود ؛ حس تملک نسبت به زن نیز بخشی از اخلاقیات ضد انقلابی و استثماری ناشی از روابط تولیدی بهره کشانه سرمایه داری است ؛ یعنی حس تملک داشتن نسبت به زن ؛ کالائی دیدن او و همچنین درجه دوم دانستن وی ؛ در مناسبات سرمایه داری ریشه دارد . بنابراین نابرابر دیدن او با مرد تضادی است طبقاتی و تاریخی که با مبارزه بشر علیه استثمار و نابرابری و با شرکت هر چه بیشتر زنان در این مبارزه قابل حل است .
اما در حاکمیت قرون وسطائی نظام جمهوری اسلامی ؛ فاشیسم مذهبی با سوء استفاده از دین ــ سرکوب و ستم عریان بر علیه زنان را مشروعیت دینی بخشیده ــ نه تنها حقوق سیاسی ــ اجتماعی زنان را نادیده می گیرد بلکه وجود انسانی آنها را نیز لگد کوب کرده و می کند و بدین ترتیب ستم و سرکوب و نابرابری جاری بر زنان در کشور ما ضریب می خورد و زنان و دختران ایران در طول حاکمیت این رژیم ؛ در متن بی حقوقی آشکار و آپارتاید جنسی یکی از سیاه ترین دوره های تاریخ را سپری کرده و می کنند .
از طرف دیگر در این رژیم ضد بشری ؛ فراتر از هر مرزبندی جنسی و قومی و مذهبی ؛ مرز بندی خودی و عیر خودی وجود دارد که تعیین کننده میزان برخورداری اقشار مختلف مردم از حق و حقوق شهروندی است . بر همین اساس است که ؛ روزانه شاهد هستیم ؛ کم نیستند زنان و دختران مزدوری که بدلیل وابستگی به رژیم از مزایای ویژه بر خوردار بوده و در سرکوب و تعدی به زنان کشور از هیچ پستی و دنائتی کوتاهی نمی کنند .
در این رژیم اما سرکوب و تحقیر زنان روی دیگر سکهِ سرکوب و تحقیر کل جامعه است ؛ یعنی هر زمان که رژیم قصد ارعاب و سرکوب مردم را دارد و یا برنامه تشدید سرکوب و حشت آفرینی در جامعه را پیش می برد ؛ زنان اولین قربانیان این یرنامه ضد مردمی بوده و هستند و در گام نخست ؛ با بهانه های واهی بد حجابی و ….. به آزار و تحقیر زنان پرداخته و بدین ترتیب رعب و وحشت از خود را به جامعه تزریق کرده است .
و چنین است که در استبداد دینی حاکم بر کشور ؛ زنان و مردان در عرصه کار و زندگی به یک اندازه سرکوب و استثمار می شوند ؛ احکام بی دادگاههای رژیم بدون تبعیض بر سر زنان و مردان معترض نازل می شود و چوبه های دار علی السویه برایشان بر پا می گردد و اعدام و تیرباران های بدون تبعیض برای آنان به اجرا گذاشته می شود .
نتیجه اینکه ؛ سیاست سرکوب و تحقیر زنان با موجودیت و بقای رژیم ــ که تاکنون تنها با سرکوب و وحشت آفرینی میسر گردیده ــ در هم تنیده است . یعنی هر گونه گشایشی در حیات سیاسی و اجتماعی زنان مستلزم آن است که ابتدا” این رژیم سزکوبگر و ضدبشری سرنگون گردد.
زنان ایرانی به خوبی واقفند که ماهیت این نظام چنان است که هرگونه امید و آرزو برای برابری حقوقی زن و مرد و قانون گذاری متناسب با موازین جهانی حقوق بشر را برای زنان نا ممکن کرده است و فقط مبارزه متشکل زنان و مردان برابری خواه ایران ــ که جدای از مرز بندی جنسی و بدور از تقسیم بندی های قومی ؛ نژادی و مذهبی با استبداد دینی ــ برای سرنگونی رژیم است که زمینه پیدایش کشوری عاری از هر گونه تبعیض ؛ زندان ؛ اعدام و شکنجه برای همه مردم فراهم می شود و در آن صورت می توانیم شاهد جامعه ای آزاد و برابر برای زنان ایران باشیم .
و درست به همین خاطر است که زنان شجاع و دلیر ایران برای رهائی از این مناسبات تبعیض آمیز و از بین بردن تمامی نابرابری های اجتماعی و پایان دادن به آپارتاید جنسی و قوانین قرون وسطائی ضد زن و برای دستیابی بیک زندگی شایسته انسانی راهی جز تقویت مبارزه مشترک با برادران خود برای سرنگونی این رژیم ضد بشری در پیش روی خود نمی بینند . بنابراین مبارزه علیه ستم جنسی و مبارزه زنان برای برابری اجتماعی ؛ اقتصادی و سیاسی جزئی لاینفک ؛ مهم و غیر قابل چشم پوشی از مبارزه همه مردم ایران برای دمکراسی و حقوق بشر است .
البته پیشاپیش روشن است که برابری واقعی و نهائی زنان و مردان یکی از مهمترین دستاوردها و در عین حال دشوارترین گذرگاهها برای رسیدن به فرهنگی مدرن و انسان محور و جامعه ی واقعا” آزاد و انسانی است
امسال در شرایطی به استقبال 8 مارس می رویم که تقریبا” 2 سال از مبارزه و مقاومت حماسی شیر زنان قهرمان به همراه برادران خود ؛ با جنایتکاران حاکم بر کشور میگذرد ؛ زنان با حضور گسترده و در مواردی با پیشتازی اعتراضات مردم نقش غیر قابل انکار خود را در تحولات و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی پیش از پیش نمایان ساخته اند و دیر نیست که با تلاش و فداکاری های بی دریغ زنان و مردان ؛ سرزمین شیر و خورشید از نا پاکی ها و آلودگیهای تبعیض آلود اهریمنان ؛ پرای همیشه پاک و پاکیزه گردد.
8 مارس ؛ روز جهانی زن بر همه مادران ؛ زنان و دختران ایران زمین گرامی باد و با گرامیداشت این روز یاد ندا آقا سلطان ؛ ترانه موسوی و همه زنانی که بر علیه بی عدالتی و ستم و سرکوب مبارزه کردند و مشعل رهائی و برابری را بر افروختند را گرامی بداریم .
محمود خادمی 06.03.2011
Arezo1953@yahoo.de
توضیح از نهضت تشیع علوی
ما این نظام ضد انسانی و انسان کش را قبل از هرچیز در تضاد ایدئولوژیک با اسلام میدانیم و به شهادت هزاران زن و مرد مسلمان که بر علیه مافیای ولایت مطلقه آخوندیسم رو در روی او ایستاده اند، این رژیم ضد جمعوری و ضد اسلامی است. جنبش سبز از نسل دوم نیز با شهامت و شجاعت در مبارزه خود با ولایت مطلقه آخوندیسم بدین امر شهادت میدهد. کسانیکه این رژیم را اسلامی و جمهوری مینامند، باید به تناقض خود پاسخگو باشند.